سه مصاحبه شغلی با هم
۱۴۰۳-۰۲-۲۶
بدون دیدگاه
وقتی مدت‌ها دنبال کار باشی و هی رزومه بفرستی و هی رد شود، ناگهان تایید شدن سه پیشنهاد همزمان و دعوت به مصاحبه خیلی هیجان‌انگیز از آب درمی‌آید
پنج‌شنبه با خانواده رفتیم ویلا. درخت‌ها را رنگ زدیم. اگر وارد نیستید یک نوع قارچ‌کش است که به شکل رنگ به تنهٔ درخت زده می‌شود. با همکاری جمعی کار خوب پیش رفت. چای آتشی هم خوردیم و سه تخم‌مرغ هم دستاورد ما بود. پسرجان گفت توله‌سگ‌ها بزرگ شده‌اند که فکر نمی‌کردم به این سرعت تغییری کرده باشند. تنها عوارض کار ما کثیف شدن لباس‌ها و چسبیدن رنگ به دستم بود که شب فهمیدم و نمازها را دوباره خواندم.
قانون اول مقاله بعد وبلاگ را هم فعلا دارم رعایت می‌کنم. البته پنج‌شنبه یک مقالهٔ فریلنسری در مورد بیت‌کوین هم داشتم که فرستادم. هنوز حساب نکرده‌ام که جمعا تا آخر ماه چقدر قرار است واریز شود.
خبر خوبی که فعلا فیک از آب درآمده، پیامکی بود که از شرکت میزبانی سایت دانشجویانه گرفتم. نوشته بود با قیمت قبلی تمدید کنید. ولی در لینک مربوطه چیز دقیقی نبود و پشتیبانی هم در نهایت یک فاکتور با قیمت جدید ولی تخفیف‌دار برایم فرستاد که باز هم مبلغ بیشتری از قبل را شامل می‌شد. فعلا که اعتراض کردم ببینم اصلاح می‌شود یا نه.
اخیرا متوجه نکتهٔ جدیدی در اینترنت دفتر شده‌ام. انگار به طور تصادفی مرتبا DNS ها عوض می‌شوند و به همین دلیل است که فایرفاکس هر از چندی برای کار با سایت‌هایی که بارها باز کرده‌ام، اخطار امنیتی می‌دهد. این دیگر چه وضعی است؟
صبح جمعه‌ای دخترجان گیر داده که نرو سر کار و بنشین خانه. ولی تا شب باید اصلاحات نهایی طرح کارآفرینی و ویدیوی معرفی طرح را برای منتور کارآفرینی شریف بفرستم. ولی عملا تا پاورپوینت ارائه را اصلاح و ارسال کردم شد سرشب و برای ویدیو فقط توانستم سناریویی مقدماتی بنویسم. ذهنم قفل شده بود و چشم‌ها هم کم‌کم درد گرفته بودند. ناچار به منتور مرکز کارآفرینی شریف پیام دادم که ویدیو مانده و گفت عیب ندارد روز ارائه بیاورید.
از خدا خواسته رفتم خانه و کمی آشپزی کردم. ترکیبی با کلم‌قمری و پیاز و سیر و نان لواش و ادویه تف دادم که خوشمزه هم شد. از دو هفته پیش که در بازار روز کلم‌قمری خریدم، کم‌کم دارم این گیاه را کشف می‌کنم. گزینه‌های جالبی برای سالاد و غذا دارد.
امروز روز شلوغی است چون این کارها در فهرست روز قرار دارند:
خب یک روز شلوغ تنها با تمرکز کاری و نظم خوب پیش می‌رود. کاری که امروز باید با دقت بیشتری انجام دهم. فعلا برنامهٔ اول مقاله سپس وبلاگ خوب جواب داده و حالا با یک ارتقاء به اول مقاله و خبر بعد وبلاگ ارتقاء پیدا می‌کند تا من با چالش بیشتری روبرو شوم. تجربه نشان داده وقتی چالش بیشتری دارم سریع‌تر و مفیدتر کار می‌کنم. احتمالا تجربهٔ شخصی من از قانون پارکینسون.
برای ویدیوی ارائهٔ دوشنبه هم به فکر تولید یک انیمیشن کوتاه افتادم. قبلا اکانت Toonly را خریده بودم و مدتی کار نکرده بودم. حتی در ویندوز جدید نصب نکرده بودم. پیدایش کردم و نصب کردم. کمی در اجرای اولیه اذیت کرد چون با اینترنت معمولی راه‌نمی‌افتاد. بالاخره اجرا شد و حالا باید ببینم چه ترفندی می‌توانم برایش بزنم.
وقتی مدت‌ها دنبال کار باشی و هی رزومه بفرستی و هی رد شود، ناگهان تایید شدن سه پیشنهاد همزمان و دعوت به مصاحبه خیلی هیجان‌انگیز از آب درمی‌آید
بالاخره روی ریل افتادم و حرکت به سمت آیندهٔ جدیدی را شروع کرده‌ام و امیدوارم تلاش‌هایم نتیجه مناسبی داشته باشند و چالش‌ها را از سر راه بردارم
وقتی به نتایج جدیدی در زندگی برسی و تصمیم بگیری مسیر را عوض کنی باید با روحیه تازه شروع کنی
وقتی بالاخره باید حقیقت را قبول کنی که شکست خوردهای و نیازمند تغییر مسیر در جهتی جدید هستی
وقتی عمیقا در حال کار باشی گاهی لحظهٔ آهان را متوجه نمیشوی چون در جریان (Flow) قرار گرفتهای
در هوای پس از باران باید رفت و گشت و چای آتشی دم کرد و مصاحبت دوستان را غنیمت شمرد
فعالیت اصلی دانشجویانه، توانمندسازی دانشگاهیان و کاریابی تخصصی برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان است.