خوب خاطرم هست از سال ۱۳۹۸ که با تأسیس یک کافینت به دنیای مشاغل آزاد پیوستم، همیشه با ترجمه با گوگل ترنسلیت درگیر بودم. دانشجویان ترجمهٔ ارزان ماشینی میخواستند ولی وقتی ترجمه برگشت میخورد، ما باید درستش میکردیم.
کمکم تجربه نشان داد این کار اصلا فایدهای ندارد. ترجمهٔ ارزان یعنی دوبارهکاری و بهتر است رهایش کنیم برود. من از ابتدا این نوع ترجمهٔ گوگلی قبول نکردم و خودم را از این دام رها کردم. ولی مشکل دیگری هنوز در کمینم بود.
مشکل این بود که بعضی دانشجویان ترجمه با گوگل ترنسلیت را برای ویراستاری میآوردند. بعد از قبول کردن چند مورد متوجه شدم این کار شکنجهای بیش نیست. ترجمه به حدی بیسروته است که باید عملا از اول بنشینیم از روی متن اصلی انجامش بدهیم و این کار هم فایدهای ندارد. پس این نوع ترجمه را هم رها کردم و دیگر از این دست سفارشات اصلا قبول نکردم.
البته هنوز ترجمه با گوگل ترنسلیت در حد ترجمه واژگان خوب عمل میکرد. برخی واژگان تخصصی پیچیده را هم میشناخت ولی باز هم باید با چند منبع کنترل میکردم تا مطمئن شوم دارم چه کار میکنم.
سالها به همین منوال گذشت و من ترجمهها را دستی انجام میدادم. البته دستنویس نه و از روی متن انگلیسی مستقیم در Word تایپ میکردم. ولی دستم را داغ کرده بودم که نروم سراغ ترجمه با گوگل ترنسلیت و خطر آبروریزی و برگشت کار را به جان نخرم.
از سال ۱۳۹۵ که تصمیم گرفتم دانشجویانه را راهبیاندازم، کمکم فتیلهٔ کافینت را پایین کشیدم و در سال ۱۴۰۰ عملا تعطیلش کردم و سفارشات دانشجویی هم قبول نکردم. آرامش سروکله نزدن با دانشجویانی که دنبال کار ارزان بودند هم موهبتی بود که نصیبم شد.
اما چند روز پیش در Telegram یک پیام درخواست ترجمه با موضوع هوش مصنوعی (AI) دریافت کردم. فایل را دیدم و از محتوا خوشم آمد و وسوسه شدم مقاله را به بهانهٔ ترجمه بخوانم. هم یاد بگیرم و هم پولی در بیاورم.
کار را که شروع کردم و تقریبا تا نیمه رسانده بودم، به این فکر افتادم که چطور است دوباره ترجمه با گوگل ترنسلیت را امتحان کنم. ببینم در این سالها که هوش مصنوعی به خوبی رشد کرده، اوضاع گوگل چطور است. در کمال تعجب دیدم رشد واقعا قابل توجه بوده و با دقت ۹۰ درصد جملات را درست تحویل میدهد. گر چه وقتی خراب میکند، جمله تقریبا بیمعنی میشود و نمیتوان به آن تکیه کرد.
برای مثال این نمونه را ببینید که از همان متن برداشتم. تنها در انتهای بند یک خطای کوچک دارد و بقیه درست هستند.
یک نکته که برایم جالب بود دقت این مترجم در برابر عبارات اختصاری بود. مثلا گاهی AI را به هوش مصنوعی تبدیل میکرد و گاهی نمیکرد. نیمفاصلهها را اکثرا رعایت نمیکرد ولی چند بار که پیشنهاد ویرایش دادم کمکم بهتر شد. مشخص بود که به پیشنهادات کاربر توجه میکند. جملات پیچیدهٔ چند خطی را هم نسبتا خوب تبدیل میکرد و ترجمهای خوانا تحویل میداد. گر چه باید بازبینی دقیق میشد ولی خب سرعت کار بسیار بالا رفت.
یک عیب خندهدار این بود که اگر از فایل PDF متن را به مترجم منتقل کنید، انتهای هر سطر را به بعدی متصل نمیکند. انگار هر سطر در فایل PDF برای خودش یک عبارت جداست و باید دستی اینها را به هم بچسبانید.
معنای این دقت برای من که یک مترجم هستم هم فرحبخش است و هم ترسناک. هم نشان میدهد که میتوانم سریعتر ترجمههایم را انجام دهم و هم مشخص میکند که دیگران هم به این امکان دسترسی دارند. پس سفارش کار کمتر خواهد شد و احتمال مرگ شغل مترجمی با وجود دستیارهای هوش مصنوعی واقعا دارد جدی میشود.
فکر میکنم حداقل ترجمههای مقالات دانشگاهی در رشتههای مهندسی، پزشکی و انسانی به جز رشتههایی که با ادبیات و فلسفه و عرفان سروکار دارند، به طور جدی در خطر خودکارسازی هستند. چون مثل این نوع ترجمهها دارای پیچیدگیهای چندلایه و تفسیری نیستند و ماشین به سرعت توانسته تا این حد را یاد بگیرد. پس به سرعت بقیه را هم یاد خواهد گرفت.
گاهی به خودم میگویم با این حساب، دورهٔ «آموزش انگلیسی با داستان» من هم در خطر است. ممکن است دیگر کسی دنبال یادگیری زبان نیاید. این هم دردسری دیگر برای من.