دانشگاه جایی است برای درس خواندن. اما واقعیت این است که شخصیت دانشجو خیلی در این موضوع تاثیرگذار است. اگر به رسانههای اجتماعی سر زده باشید، انواع دانشجو را با شوخیهای مختلف توصیف میکنند و طنزهای پرطرفداری در این موضوع ساخته شده است. ولی واقعیت پیچیدهتر است و این که دانشجو چقدر به درس خواندن علاقمند باشد نکتهای است که میتواند به دانش رفتارشناسی مرتبط باشد.
امروزه بسیاری از دانشجویان را میبینیم که با دانشگاه هماهنگ نیستند و در تلاش برای منطبق شدن با شرایط دانشجو بودن اغلب شکست میخورند و ندانسته تقصیر را به گردن سیستم آموزشی و اساتید و غیره میاندازند. اما بررسیها نشان میدهد که در موارد بسیاری مشکل در درون دانشجو است و او نمیداند در شرایط مختلف باید چگونه رفتار کند تا موفقیت بیشتری کسب کند.
پاسخ این مشکل در دانش رفتارشناسی نهفته است.
چه ربطی به رفتارشناسی دارد؟
رفتارشناسی دانشی است که به ما نشان میدهد چه الگوهای رفتاری داریم. این دانشی بسیار کاربردی است که به ما در شناخت از خود، تنظیم روابط با دیگران، مدیریت ارتباطات و موارد بسیار دیگر کمک میکند. برای مثال اگر آزمون رفتارشناسی دیسک (DISC) را که اتفاقا بسیار هم معروف است در نظر بگیریم، میتوانیم الگوهای رفتاری افراد را به چندین دسته زیر تقسیم کنیم:
– D: افرادی که شخصیت پیشرو دارند و دوست دارند برتر باشند
– I: افرادی که هیجانطلب هستند و روابط اجتماعی بالایی دارند
– S: افراد مهربانی که همیشه برای دیگران دلسوزی میکنند
– C: بچه درسخوانهای نکتهسنج و دقیق (همانهایی که حرص اغلب دانشجویان را در میآورند)
در تصویر زیر میتوانید به خوبی تفاوت بعدهای رفتاری بر اساس مدل دیسک (DISC) را ببینید.

اگر کارتون «دانشگاه هیولاها» را دیده باشید، به یاد میآورید که شخصیت تکچشم این پویانمایی دقیقا رفتارهای C یا دانشطلب و نکتهسنج را از خودش بروز میدهد. درست در نقطهی مقابل او دوستش یک I یا یک شخصیت هیجانطلب و دارای ارتباطات گسترده است. کسی که دوست ندارد خیلی درس بخواند و بیشتر به کارهای عملی توجه دارد.

در واقع تعداد شخصیتهای دانشجویان خیلی بیشتر از این است و شاید حتی نتوان دو دانشجو با رفتارشناسی یکسان پیدا کرد. مشکل اینجاست که همه این الگوهای رفتاری با دانشجو بودن به خوبی هماهنگ نیستند و اگر دانشجویان متوجه نباشند، ممکن است در طی مسیر دانشگاه با مشکلات بسیاری مواجه گردند.
کدام الگوی رفتاری برای دانشگاه مناسبتر است؟
شاید فکر کنید بنا به نکاتی که گفته شد، الگوی رفتاری C برای دانشگاه مناسبترین باشد. شاید این تصور را داشته باشید که فقط کسانی که خیلی بچه درسخوان هستند میتوانند در دانشگاه موفق شوند و بقیه یک جورهایی ولمعطل هستند. اما این برداشت کاملا اشتباه است.
در واقع در دانشگاه نیازمند الگوهای رفتاری مختلف هستیم و اتفاقا بیشترین مشکل جایی بروز میکند که شخص یک الگوی رفتاری اکید (یعنی هر یک از D، I، S یا C بسیار بالا و دیگر مؤلفهها بسیار پایین) داشته باشد. یعنی تنها مؤلفه تأثیرگذار شخصیتی او یکی از حالتها باشد و از الگوهای رفتاری دیگر کمتر برخوردار باشد. برای مثال به این حالتهای خاص توجه کنید:
- فقط D غالب: چنین دانشجویی دائم با اساتید و دیگر دانشجویان درگیر میشود و دائم به اهداف بزرگ خودش توجه دارد و درس را یک بازی برای رسیدن به اهداف میبیند. او به جزئیات توجه نمیکند و در تشخیصهای تخصصی به احتمال زیاد اشتباه میکند.
– فقط I غالب: این دانشجویان بیشتر به عشق و حال و روابط اجتماعی توجه دارند و سربههوا و بازیگوشند. هیجانطلبی زیاد باعث میشود دائم از شاخهای به شاخه دیگر بپرند و نمیتوانند روی یک تخصص متمرکز شوند.
– فقط S غالب: این دانشجویان بسیار مهربان و وظیفهشناس هستند ولی به سرعت ممکن است به کسی تبدیل شوند که کارها و پروژههای دیگر دانشجویان را به عهده میگیرند. آنها هر تکلیف درسی را میپذیرند و فقط از استاد فرمانبری دارند اما در ارتباطات و امور اجرایی قوی نیستند.
– فقط C غالب: این دانشجویان با آن که خیلی درسخوان هستند، ولی به جنبههای عملی و ارتباطات بیتوجه هستند و در نتیجه حتی اگر تخصص بالایی بگیرند، در جامعه موفق نخواهند بود.
در حقیقت چنان که دیدید داشتن یک الگوی رفتاری خاص نمیتواند موفقیت یک دانشجو را تضمین کند. بلکه ترکیبی از الگوهای رفتاری است که میتواند در دانشگاه موفقیت به ارمغان بیاورد. زیرا یک دانشجو همانطور که به جدیت در کارها نیاز دارد، نیازمند ارتباطات انسانی است و همانطور که باید وظیفهشناس و مهربان باشد، نیازمند توجه به دانش و نکات فنی است.
مگر میتوان الگوهای رفتاری را تغییر داد؟
چنان که متوجه شدید الگوهای رفتاری برای موفقیت در زندگی دانشجویی باید به تعادلی مناسب برسند. اما تغییر دادن الگوهای رفتاری اصولا ممکن است؟
در واقع الگوهای رفتاری مثل الگوهای شخصیتی نیستند و قابلیت اصلاح و تغییر دارند. برای مثال تجربیات زندگی و یادگیری بیشتر میتواند مثل تربیت خانوادگی و فرهنگ بومی بر الگوهای رفتاری تأثیرگذار باشد. ما میتوانیم الگوهای رفتاری نامناسب خود را شناسایی و بر الگوهای رفتاری نامناسب به تدریج غلبه کنیم. راهحل معجزهآمیزی در این زمینه وجود ندارد و الگوهای رفتاری اصولا در طول عمر انسان به کندی تغییر میکنند. ولی اگر تصمیم بگیریم الگوهای رفتاری خود را تصحیح کنیم، میتوانیم فرآیند تصحیح الگوهای رفتاری را سرعت ببخشیم.
همیشه میتوانید بر تغییر الگوهای رفتاری خود کار کنید. این الگوهای رفتاری نیستند که شما را شکل میدهند، در واقع این شما هستید که الگوهای رفتاری خود را شکل میدهید. در سنین کودکی و نوجوانی ما به شدت تحتتأثیر محیط هستیم و دیگر افراد از قبیل والدین و دوستان و آشنایان به ما جهت میدهند و الگوهای رفتاری ما را مرتبا تصحیح میکنند. ولی در دوران دانشجویی وقت آن رسیده است که بر الگوهای رفتاری خود مسلط شویم و با استقلال فردی برای رفتارهای خود برنامهریزی کنیم.
چقدر لازم است تغییر کنیم؟
خبر خوب این است که در بیشتر موارد کمی تصحیح رفتاری کافی است. زیرا اغلب افراد مؤلفههای رفتاری مختلف را همزمان دارند و شدت و ضعف آن در افراد مختلف متفاوت است. پس اگر مثلا الگوی رفتاری D غالب داشته باشید، قطعا از مؤلفههای I، S و C هم بهرهمند هستید. بدین ترتیب شناخت مؤلفههای موفق است که میتواند به شما در تصحیح الگوهای رفتاری کمک کند.
چگونه تغییرات لازم را تشخیص دهیم؟
در این زمینه اطلاعات بسیاری وجود دارد و دانش رفتارشناسی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است. این دانش مبنای روانشناسی دارد اما در ترکیب با دانشهای مختلفی از قبیل بازاریابی، عصبشناسی، جامعهشناسی، اخلاقشناسی و حتی جرمشناسی به پیشرفتهای جدیدی دست یافته است.
معمولا شناخت ریشههای مشکل آسان است. کافی است ببینید با چه آدمهایی مشکل دارید؟ چه چیزهایی شما را عصبی یا خشمگین میکند؟ تحمل چه چیزی برای شما سخت است؟ و امثال این پرسشها نشان میدهند که مشکل کجاست.
خبر خوب این است که این نشانهها به هیچ وجه به معنای ضعیف یا بد بودن شما نیستند. اینها نشان دهنده این هستند که مشخصههای الگوهای رفتاری شما چیست و با چه الگوهای رفتاری دیگر مشکل دارید. به این معنی که چه تضادهایی وجود دارد و راهکارهای تصحیح و اصلاح مشکل به چه مواردی باید بپردازد.
یک روش خوب برای شروع تصحیح این است که یک کارگاه رفتارشناسی مثل دیسک (DISC) بگذرانید. این کارگاه به شما کمک میکند متوجه شوید با دیگران چه تفاوتهایی دارید و رفتارهای دیگران را هم بهتر درک خواهید کرد. پس از این مرحله است که میتوانید به خوبی تغییر الگوهای رفتاری را شروع کنید.
در تصحیح الگوهای رفتاری عجله نکنید
اصلاح الگوهای رفتاری اصولا زمانبر است. الگوهای رفتاری در طی سالیان طولانی شکل گرفتهاند و به همین دلیل هم به سرعت قابل حذف نیستند. تغییرات در این زمینه قطعا تدریجی هستند و اگر مجبور شوید خیلی مخالف با الگوهای رفتاری اولیه خود عمل کنید، تنشهای زیادی را متحمل خواهید شد. این تنشها به شکلهای مختلفی از سر رفتن حوصله، متنفر شدن، عصبی شدن و خشمگین شدن میتواند رخ دهد. برای مثال دانشجویی که به خاطر دور بودن دانشگاه و تفاوت فرهنگی محیط آن با محیطی که در آن بزرگ شده است، ناچار است تغییرات زیادی در رفتارش ایجاد کند، معمولا مواردی از این تنشها را تجربه میکند و خاطرات تلخ و شیرینی هم از آن خواهد داشت.
بعضی تصحیحات الگوهای رفتاری در دوران بعد از ازدواج رخ میدهند و بعضی از آنها در طی تجربههای کاری در فرد اصطلاحا جامیافتند. پس همانطور که گفتیم عجله نکنید و با زمان پیش بروید.
پس برای دانشگاه چه کار باید کرد؟
مهمترین نکته برای دانشگاه این است که متوجه نوع الگوهای رفتاری خود بشوید و این کار با گذراندن یک دوره رفتارشناسی دیسک به خوبی انجام میپذیرد.
در مرحله بعدی باید به این نکته دقت کنید که در دانشگاه نیازمند ترکیبی از الگوهای رفتاری مختلف هستید. به ویژه این که در رشتههای دانشگاهی مختلف برخی شکلهای الگوهای رفتاری بیشتر مورد توجه هستند. برای مثال کسانی که در رشتههای علوم انسانی درس میخوانند به حفظیات بیشتری احتیاج دارند تا کسانی که هنر میخوانند و دانشجویان هنر بیشتر به تجربه عملی نیاز دارند. یا دانشجویان مهندسی مثل دانشجویان علوم پزشکی کار عملی بسیاری نیاز دارند اما در مقایسه، کار مطالعاتی کمتری برای دانشجویان مهندسی وجود دارد. پس نوع الگوهای رفتاری مورد نیاز برای هر رشته دانشگاهی تا حدی از دیگر رشتهها متمایز است و ترکیب خاصتری برای هر رشته وجود دارد.
در واقع این ترکیب به نوع نگرش شما به رشته تحصیلی هم ارتباط دارد و اگر قصد کارآفرینی داشته باشید به یک سری مهارتها و اگر قصد جذب شدن به یک مؤسسه یا بنگاه اقتصادی را دارید، با الگوهای رفتاری دیگری بیشتر در ارتباط خواهید بود.
از مشاور حتما کمک بگیرید
بهترین و مطمئنترین راه برای تشخیص و اصلاح الگوهای رفتاری کمک گرفتن از یک مشاور زبده است. کسی که نشانههای رفتاری را به خوبی بشناسد و بتواند بر اساس نیازهای رشته تحصیلی و آینده شغلی که به دنبال آن هستید به شما مشاوره بدهد.
یک مشاور خوب حتی میتواند ذهنیتهای خطا و وسوسهآمیزی که در ذهن شماست را پاک کند و به شما نشان دهد که برای مثال فردی مناسب برای فعالیتهای کارآفرینی هستید یا خیر. این نکته بسیار مهمی است که تنها یک مشاور حرفهای میتواند به شما بیاموزد و جلوی آزمون و خطاهای بسیار در آینده گرفته خواهد شد.
یادتان باشد نمیتوانید همه چیز را شخصا تجربه کنید. با یادگیری الگوهای رفتارشناسی و کمک گرفتن از یک مشاور میتوانید کاهش هزینه و خطای بسیاری را بدست بیاورید و موفق عمل کنید.