بر خلاف علاقمندی بسیاری از دانشجویان به مسائل عاشقانه، درگیر شدن دانشجویان در این موضوعات عوارض بسیاری دارد:
حالا یک درصدی هم که ظاهرا رستگار می‌شوند و ازدواج می‌کنند را باید استثنا دانست. چون معمولا بعدا مشخص می‌شود.
نکته این است که نمی‌دانیم کی عاشق می‌شویم. شروع آن اصلا مشخص نیست. مانند خواب دیدن است که ناگهان خود را در میانهٔ آن می‌یابید. این احساس گاهی چنان سریع سراپای فرد را در بر می‌گیرد که گذشتگان آن را نوعی جنون دانسته‌اند و معاصرین معتقدند با ازدواج رفع می‌شود. حتما عبارت «عشق هورمونی» است را زیاد شنیده‌اید که تعبیر علمی‌تر و مدرن‌تری از همین واقعیت است.
بنا به تجربه توجه به برخی نکات در کنترل این احساس تاثیر قابل توجهی دارد:
اما اگر عاشق شدید و شکست هم خوردید بیشتر مراقب خودتان باشید. جراحات احساسی گاهی دیر التیام می‌یابند. سعی کنید انسانیت خود را حفظ کنید و برخوردهای تند و انتقام جویانه نداشته باشید. انسان موفق آن است که پس از هر زمین خوردن برخیزد نه آن که زمین نخورد یا تاوان زمین خوردنش را از دیگران بگیرد. معمولا در این شرایط خشمی فروخورده در وجود شما در جریان است. به این گفته بودا فکر کنید و آرامش بگیرید:
«خشم یعنی فرد خودش را به خاطر خطای دیگران مجازات می‌کند»
اگر عشق شما به نتیجه رسید، سعی کنید در دوران دانشجویی در سطح نامزدی باقی بمانید. این گونه ارتباطات درگیر کننده است و افت تحصیلی شما را رقم خواهد زد. دقت کنید و بهترین گزینه‌ها را ملاک انتخاب قرار دهید نه فقط حس نامعقول عاشقی را. بله حس نامعقول! این حس می‌تواند شما را به انجام دیوانه‌وارترین کارها تشویق کند و بعدها به گذشته خواهید خندید یا تأسف خواهید خورد.
متاسفم! ازدواج دانشجویی کلا قابل توصیه نیست! فکر نکنید می‌خواهم مجرد بمانید. ولی اگر درگیر عشق و عاشقی شدید و علی‌رغم روال معمول به شکست نکشید و خانواده‌ها همراه شدند و قضیه جدی شد، حداکثر نامزد کنید تا درس‌تان تمام شود. به همین سادگی!
یکی دیگر از مواردی که در دوران دانشجویی معمولا توسط خانواده مطرح می‌شود ازدواج است. ازدواج دانشجویی در ماهیت کلی آن خوب است. ولی انتخاب اشتباه یا شرایط درگیر کننده می‌تواند به شدت به عملکرد تحصیلی شما لطمه بزند. دوستانی داشتم که به دلایل عاطفی از شرایط خوب تحصیلی محروم شدند و سال‌ها طول کشید تا بتوانند ضربه‌ای که خورده بودند را جبران کنند. مراقب خودتان باشید و به ویژه اگر خانواده از نظر احساسی و عاطفی به خوبی شما را تامین نکرده‌اند و برای مسائل عاطفی ارزش فوق‌العاده‌ای قائل هستید، بدانید که خطر و ریسک بالایی شما را تهدید می‌کند. دوستی داشتم که در سال آخر کارشناسی با این که شرایط تحصیلی عالی داشت و به گرفتن فوق‌لیسانسش در خارج فکر می‌کرد، ولی به علت مشکلات عاطفی، افت تحصیلی شدیدی پیدا کرد و تا چند سال از همه متنفر بود!
پس قبل از این که برای ازدواج و روابط عاطفی اقدام کنید، حداقل چند کتاب در این زمینه بخوانید و بعد دست به کار شوید و عجله را کنار بگذارید. یکی از بهترین کتاب‌ها در این زمینه دو کتاب نوشته باربارا دی آنجلیس است که در همهٔ کتاب‌فروشی‌ها پیدا می‌شود: «رازهایی از زنان که هر مردی باید بداند» و «رازهایی از مردان که هر زنی باید بداند». این کتاب در دنیا بسیار پرفروش بوده و توصیه می‌کنم حتما بخوانیدش.
ازدواج درگیر کننده است و مسئولیت بسیاری به عهده شما می‌گذارد. نه تنها از درس می‌افتید بلکه ممکن است بسیاری از فرصت‌های مطالعه و پژوهش را هم به روابط فامیلی و ماه عسل و غیره ببازید. پس عاقل باشید و کمی دست نگه دارید. نترسید دیر نمی‌شود و همه دنیا ازدواج نمی‌کنند و شما نفر آخر نخواهید بود. کسی به شما نخواهد خندید و لذت‌های دنیا تمام نمی‌شوند. نوبت شما هم خواهد رسید.
علاوه بر این اگر خانواده‌ها و خود شما هم مایل باشید که ازدواج بماند برای بعد از دوران تحصیل، رابطه دو نفره خود به خود درگیر کننده ذهن و احساس شماست و تلاطمات طبیعی که در آن وجود دارد قطعا اثر منفی بر درس شما خواهد گذاشت. پس تا می‌توانید از آن برحذر باشید. اما اگر نتوانستید، کنترلش کنید که نیاز به تفاهم دو طرفه دارد. در این زمینه کتاب هم بخوانید و خودتان را عقل کل ندانید. همینطوری شیرجه نزنید توی زندگی که آخر و عاقبت خوبی ندارد.
محتوای این مقاله برگرفته از کتاب «رازهای تبدیل کرم خاکی به اژدها» است. می‌توانید با کلیک بر روی لینک زیر آن را خریداری کنید.
فعالیت اصلی دانشجویانه، توانمندسازی دانشگاهیان و کاریابی تخصصی برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان است.
