حتما تجربه کردهاید گاهی نمیتوان از بین چند گزینه بهترین را انتخاب کرد. هر یک جذابیتهایی دارند و در نتیجه معطل میمانیم و نمیتوانیم تصمیم نهایی بگیریم. یا گاهی آنقدر نتیجه عالی انتظار داریم که به کلی از فعالیت بازمیمانیم. این موضوع به مفهومی به نام کمالگرایی ارتباط دارد. مفهوم مهمی است و درست به کار گرفتن آن خوب و ضعف در آن دردسرساز است.
ویژگیهای کمالگرایان
افراد کمالگرا اصولا به کم قانع نیستند و بهترین را میخواهند. درست مثل والدینی که جز ۲۰ از فرزندشان انتظار ندارند. این روش تفکر شما را وادار میسازد تا رسیدن به بهترین نتیجه تلاش کنید که خیلی هم خوب است. اما وقتی قرار است بین چند گزینه انتخاب کنید یا به یک هدف کوتاه مدت متوسط برسید، دردسرساز میشود.
دانشجویان زیادی را میبینیم که برای انتخاب زمینه مطالعاتی یا آینده شغلی خود سالها فکر میکنند ولی عملا هیچ کاری را به پیش نمیبرند. این افراد در واقع در دشواری ناشی از کمالگرایی اسیر شدهاند.
کمالگرایی ایرانی
مطالعات بازاریابی نشان داده است که ایرانیها اساسا بسیار کمالگرا هستند و حاضرند پول بیشتری بابت بهترین بدهند. این جمله را حتما در مغازهها شنیدهاید که «بهترین مارکش کدام است؟». در این حالت شخص به جای توجه به کاربردی بودن آن، دنبال بهترین است تا خودش را از شر تصمیمگیری خلاص کند. راحت پول را بدهد و آنچه عنوان بهترین دارد را بردارد برود به همه هم بگوید بهترینش را خریدم.
یک دانشجو برای تحصیل و تکمیل تخصصش هر چه کمالگرا باشد زیبا و ارزشمند است. این رویه از او یک حرفهای تمام عیار خواهد ساخت. اما سختگیری کردن در گرفتن تصمیمات متوسط زندگی دیگر خوب نیست. این که برای لباس پوشیدن یا انتخاب مدل گوشی همراه وسواس داشته باشید مثالی از کارهای بیهوده است که زندگی دانشجویی را به هم میزند.
اساسا اگر به زندگی دانشجویان موفق نگاه کنید کمتر برای تصمیمات معمولی وقت زیاد اختصاص میدهند. تصمیمات معمولی را شاید بتوان همه مواردی تلقی کرد که اثر آن کوتاه مدت است مثل انتخاب مدل گوشی. اما کمالگرا بودن در تصمیمات راهبردی خیلی هم خوب است مثل انتخاب شریک زندگی.
قفل کمالگرایی
اگر خیلی کمالگرایی داشته باشید معمولا به سختی میتوانید تصمیم بگیرید. زیرا همیشه به دنبال گزینههای بهتر هستید. اگر هم تصمیم بگیرید در اجرای آن به مشکل میخورید زیرا یک کمالگرا به بهترین چیزی که در ذهن دارد باید برسد و نه کمتر از آن.
در رفتارشناسی به خوبی نشان داده شده است که افرادی که کمالگرا هستند، رفتارهای عجیبی از خود بروز میدهند. مثلا یک نویسنده ۳۰ سال در حال تکمیل کتاب خود است و از چاپ آن اجتناب میکند. یک نقاش سالها است یک پرده را ذره ذره کامل میکند و هنوز از آن رونمایی نکرده است. یک معمار سالها است روی یک طرح درجا میزند و پیشرفتی در کار نیست.
برخی عوارض عجیب کمالگرایی
کمالگرایی بر خلاف تصور افراد عادی دارای عوارض عجیب و غریبی است. یکی از این عوارض بیاشتهایی عصبی است. یک فرد کمالگرا وقتی نمیتواند به کمالی که در ذهن دارد دست پیدا کند ممکن است به حدی عصبی شود که اشتهای خود را از دست بدهد. این مشکل در بین هنرمندان و مدیران به خوبی قابل مشاهده است.
خودکشی هم از عوارضی شناخته شده است که گاهی به کمالگرایی برمیگردد. یعنی فرد نمیتواند زندگی مطلوب خود را در دنیای پیرامون شناسایی کند و به تدریج به حدی به ذهن خود فشار میآورد که به خودکشی منجر میشود.
اضطراب و عزت نفس پایین نیز از عوارضی هستند که کمالگرایی میتواند علت آنها باشد. مثلا یک سخنران ممکن است در اثر کمالگرایی برای ارائهٔ یک سخنرانی بینظیر دچار استرس شود و اضطراب شدیدی را تجربه کند. کمالگرایی همچنین میتواند باعث شود فرد از اعتماد به نفس پایین برخوردار باشد زیرا هیچ گاه اقداماتش را کافی و مناسب ارزیابی نمیکند و همواره احساس شکست را تجربه میکند.
راهکارهای اصلاح کمالگرایی
برای اصلاح کمالگرایی باید یاد بگیرید ساده فکر کنید. از پیچیده کردن بپرهیزید و راههای سادهتر برای انجام کارها را کشف کنید. کمالگرایان عادت دارند زیاد فکر کنند و به پیچ و خم هر چیزی دقت کنند. تمرین ساده دیدن جهان میتواند تمرین خوبی برای یک کمالگرا باشد.
نکتهٔ دیگر در اصلاح کمالگرایی پذیرفتن محدودیتها است. هر کسی نقاط ضعفی دارد و در برخی موارد قادر نیست به بهترین حالت دست پیدا کند. اما تنها با پذیرفتن این واقعیت است که میتواند به آرامش برسد و دست از پیچیده کردن مسائل بردارد و به واقع توقع خود را کم کند.
نکتهٔ آخری که میتوانم به کمالگرایان توصیه کنم این است که حداقل ۳۰ درصد پایینتر از آنچه فکر میکنند عالی است را بپذیرند. زیرا در زندگی واقعی خطای محاسباتی بسیاری در جریان است و در اغلب مواقع ما به چیزی که در ذهن داریم نمیرسیم و تنها به آن نزدیک میشویم. پذیرفتن گزینههای متوسط تمرینی خوب برای کمالگرایان است تا به تعادل برسند.
نتیجهگیری
کمالگرایی تنها در بعضی موارد مفید است و زیادهروی در آن میتواند به رفتارهای ناهنجار و نامربوطی در جامعه منتهی شود. برای کاهش کمالگرایی باید بپذیریم نقاط ضعفی وجود دارند و با حداقل ۳۰ درصد کاهش کیفیت به واقعیت تن دهیم. چیزی که آرامش بسیاری را برایمان به ارمغان میآورد.
محتوای این مقاله برگرفته از کتاب «رازهای تبدیل کرم خاکی به اژدها» است. میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر آن را خریداری کنید.