اگر از علاقمندان «توانمندسازی» هستید و به دنیای رمان علاقه دارید این کتاب را از دست ندهید. اگر به سرسختی برای رسیدن به موفقیت اعتقاد دارید، باز هم این کتاب را از دست ندهید. اگر از دنبالهروی از جمع بیزارید و قصد دارید مسیر شخصی خود را دنبال کنید، حتما این کتاب را بخوانید.
دردسرهای نویسنده
ریچارد باخ یک خلبان و نویسنده آمریکایی است و این کتاب را واقعا زیبا نوشته است. داستانهای او عموما محبوب بودند. او ابتدا کتاب را به صورت داستانهای کوتاه در مجلهٔ Flying در اواخر دههٔ ۱۹۶۰ میلادی چاپ کرد. او گفته است زمانی فقط ده صفحه از این کتاب را نوشتم و برای چند سال به سراغ بقیهاش نرفتم.
ریچارد باخ این کتاب را به دهها ناشر ارائه داد و آنها این کتاب را رد کردند. وقتی در نهایت در سال ۱۹۷۰ میلادی این کتاب به چاپ رسید، هیچ کدام از آنها پیشبینی نمیکردند که این کتاب میلیونها خواننده را به وجد آورد و فروش سرسامآوری داشته باشد. بلکه تصور میکردند این کتاب یک داستان بیمزه است و کسی از آن خوشش نخواهد آمد. یکی از نکاتی که ما را نگران میکند که چه تعداد اثر خوب اینچنینی توسط ناشران رد شده و به دست ما نرسیده است.
برای کتاب «جاناتان مرغ دریایی» تا رسیدن به فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز دو سال زمان گذشت ولی این موفقیت پایدار شد و هنوز این کتاب در فهرست مطالعات توصیه شده قرار دارد. یکی از دردسرهای فروشندگان این کتاب این بود که نمیدانستند باید آن را در طبقهٔ طبیعت، مذهب، عکاسی، کتابهای کودکان یا چیز دیگری قرار دهند.
موضوع کتاب چیست؟
مرغان دریایی معمولا در کنار ساحل جمع میشوند و با دزدیدن غذا از مردم و قایقها روزگار میگذرانند. این رمان دربارهٔ یک مرغ دریایی متفاوت به نام جاناتان لیوینگ استون است که این قاعده را نقض میکند و زندگی را برتر از تنها به فکر دزدیدن غذا بودن میبیند. او در آرزوی پرواز است و به اوج آسمان فکر میکند.
چون در معرفی رمان نمیخواهم داستان را بازگو کنم، همینقدر اشاره میکنم که دردسرهای این مرغ دریایی و دستاوردهای او در داستان زندگیاش واقعا زیبا تصویر شده و خواننده را مسحور میکند. رمانی که تا تمامش نکنید زمینش نمیگذارید.
در مورد زمینه مفهومی کتاب
این کتاب در قالب رمان نوشته شده است. ابتدای کتاب بیشتر بیان روایت زندگی یک مرغ دریایی متفاوتاندیش است. اما کمکم که جلو میرویم، دیدگاههای معرفتی جالب توجهی در متن نمایان میشوند که خواننده را به خود جلب میکنند و تا پایان کتاب ادامه دارند.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
قهرمان این داستان نه تنها میتواند با سختکوشی بر روزمرگی غلبه کند و خود را از موجودات کوتهفکر اطرافش جدا سازد، بلکه به کمک دیگر علاقمندان به رشد و تعالی میرود و آنها را با تفکر جدیدی آشنا میکند که باعث رشد و تعالی آنها میشود. خواندن این کتاب شما را نه تنها با یک داستان جذاب سرگرم میکند، بلکه مفاهیم والای بشری را در قالب یک رمان در برابر چشمان شما میگذارد و قطعا بعد از خواندن این کتاب، دیگر آدم سابق نخواهید بود.
این کتاب روایتی است که خودشکوفایی را تشویق میکند. به زبانی ساده نوشته شده است و در مجموع اثری خواندنی است.
نقدها
این کتاب هم از نگاه تند منتقدین در امان نمانده است. برخی از انتقادها به این کتاب شامل نداشتن سیر پرورش شخصیت، نگاه غیرواقعگرایانه، فقدان ارتباط منسجم بخشهای کتاب، تکرار مکرر برخی مفاهیم، و تأثیر تجاریسازی جدی بر درک واقعبینانه از محتوای کتاب هستند. همچنین مخالفت با محتوای معرفتی بخشهای آخر کتاب نیز جای خود را دارد. حتی بسیار ساده بودن پیام کتاب توسط برخی منتقدین به عنوان یک ایراد ذکر شده است.
ترجمه کتاب
ترجمههای مختلفی از این کتاب در بازار نشر در دسترس است. گر چه توصیهٔ من جستجو و خواندن متن اصلی است.