در افسانههای قدیمی مرغی وجود دارد که تخم طلایی میگذاشت و همه در آرزوی دست یافتن به آن بودند. امروزه هم انسانها به دنبال فرصتهای طلایی هستند ولی مشکل در پیگیری کردن فرصتها است. نقطهضعفی که باعث عقبماندن تازهکارها میشود.
تخم طلا وجود دارد؟
بعضی افراد به طور جدی معتقدند فرصتهای طلایی وجود دارند. این فرصتها ناگهان از راه میرسند و زندگی ما را متحول میکنند. مثلا ناگهان در بانک برنده میشویم یا با یک فرد استثنایی ازدواج میکنیم یا همکار میشویم و خلاصه همهچیز ناگهان درست میشود. دیدگاهی که ما را به آیندهای نامعلوم حواله میدهد و مشخص نیست کی قرار است این اتفاقهای هیجانانگیز رخ دهند.
من هم معتقدم مرغی وجود دارد که تخمهای طلا میگذارد. البته منظورم استعارهای است ولی معتقدم اگر مراقب این تخمهای طلا نباشیم میگندند. هر چقدر هم تلاش کرده باشیم که این تخم طلا را بدست بیاوریم، اگر در استفاده از آن درست عمل نکنیم، بازنده خواهیم بود.
فرصتها سریع تمام میشوند
ابتدا بگذارید یک مثال واقعی بزنم. فرض کنید الان چندین سال پیش بود و بیتکوین تازه به بازار معرفی شده بود. اگر آن موقع با چند دلار ناقابل چند هزار یا چند میلیون بیتکوین خریده بودید، الان ثروتمند بودید. ولی چرا این اتفاق نیفتاد؟ چرا نرفتید بخرید؟ یا چرا وقتی دلار مثلا ۱۰ هزار تومان بود نرفتید هر چه سرمایه دارید دلار کنید که الان سود خوبی برداشت کنید؟ فکر کردهاید چرا ما تنها حسرت گذشته را میخوریم و برای آینده برنامهای نداریم؟
در واقع هر فرصت یک دوره طلایی بهرهبرداری دارد. اگر همان ابتدای راه شروع نکنید ممکن است دیگر به گرد کسانی که به موقع تلاش کردند نرسید. زیرا هر فرصت را باید در زمان مناسب خودش استفاده کرد. مثلا اگر الان بخواهید وارد بازار بیتکوین شوید دیگر معلوم نیست به راحتی بتوانید به سودآوری بالایی برسید. حتی ممکن است به شدت ضرر کنید و کل سرمایهٔ خود را از دست بدهید.
قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب کافی نیست
شاید فکر کنید بالاخره من هم یک روزی در جای مناسب قرار میگیرم و فرصت را به چنگ میآورم و به موفقیت بینظیری میرسم. دیدگاه شما محترم است ولی عملیاتی کردن آن مثل دست کشیدن به چراغ جادو است به تصور این که غول بیرون بیاید و آرزوها را برآورده کند. در حقیقت اساسا اگر چنین غولی هم وجود داشته باشد باز یک جای کار میلنگد.
حتما شنیدهاید که بسیاری از افرادی که در قرعهکشیهای کلان برنده شدهاند بعد از چند سال کل ثروت بدست آمده را از دست دادهاند. آمار میگوید حجم افراد بازنده بسیار بالا است و بیش از ۷۰ درصد آنها در چند سال اول حتی به ورشکستگی رسیدهاند. خب مگر در زمان و مکان مناسب نبودند؟ شاید بودند ولی یک شرط دیگر هم وجود دارد که باید داشته باشید تا یک فرصت طلایی برای شما کار کند.
شرط مهم بهرهبرداری از فرصت طلایی
فکر میکنید شرط اساسی بهرهبرداری از فرصت طلایی چیست؟ در واقع این شرط چیزی نیست جز آمادگی شخص شما. بله اگر شخص شما آمادگی استفاده از یک فرصت را نداشته باشید، عملا آن فرصت را میبازید و تخم طلای شانس شما میگندد.
من بارها در پیگیریهای استارتاپی خودم به جلساتی رسیدم که در حال گرفتن یک تصمیم مهم بودند. بعضی از این تصمیمها به نفع من گرفته شد و فرصتهای خوبی در اختیارم قرار گرفت. ولی به علت آماده نبودن نتوانستم آن طور که باید پتانسیلهای آن فرصت را فعال کنم و خودم را بالا بکشم. بعدها فهمیدم برای هیچ یک از آن فرصتها آماده نبودهام و فقط این شانس را داشتم که فرصت را به چنگ بیاورم ولی قابلیت حفظ فرصت و بهرهبرداری کامل از آن را نداشتم.
پس چه باید کرد؟
در اینجا چندین راهکار مهم در رابطه با فرصتهای طلایی را بنا به تجربه برای شما تشریح میکنم. امیدوارم لذت ببرید و به کار ببندید.
۱) بالا بردن آمادگی
قبل از هر چیز همواره در حال بالا بردن آمادگی خود باشید. اگر امروز سطح مهارتی شما با دیروز تفاوتی نکرده باشد، همان ارتباطات دیروز را داشته باشید و همان کارهای دیروز را میکنید، نباید انتظار معجزه داشته باشید. دنیا به افراد آماده بیشتر پاداش میدهد.
برای بالا بردن آمادگی موارد بسیاری را میتوان پیشنهاد داد. برای مثال:
- یک سیر مطالعاتی منظم داشته باشید تا در تخصص خود رشد کنید
- روندهای جدید را دنبال کنید و در گذشته دستوپا نزنید
- با افراد حرفهای ارتباط بگیرید و نظرات تخصصی آنها را بخواهید
- در شبکههای اجتماعی یک حضور حرفهای (نه خانوادگی و دوستانه) ایجاد کنید
- مرتب طرحهای پیشرفت را بررسی و اصلاح کنید
- برای بهبود شرایط فرصتها را جستجو کنید
فایدهٔ این کار زمانی برای شما آشکار میشود که با یک فرصت خوب سرمایهگذاری یا همکاری روبرو شوید و چون قبلا خوب فکر کردهاید به درستی میتوانید شرایط همکاری را بررسی، اصلاح و در نهایت قبول کنید. اگر چنین نباشد یا فرصت را به کلی میبازید یا بدون آمادگی وارد بازیای میشوید که در آن قطعا بازنده هستید.
۲) پیگیری جدی فرصتها
یکی از اشتباهات مهلکی که شخصا از آن زیاد ضربه خوردم، کند عمل کردن در پیگیری یک فرصت عالی بود. بارها تخمهای طلایی من گندیدند زیرا به سرعت فرصت پیش آمده را دنبال نکردم و آن موقعیت عالی از دستم رفت. بارها به دانشجویانم هم گفتهام که فرصتها را با اهمالکاری از دست ندهید.
برای مثال یکی از دانشجویانم دنبال کار میگشت و یک فرصت کاری چند ماهه پیدا کرد. ولی آنقدر برای مشورت با این و آن وقت اختصاص داد که پیمانکار مربوطه نیروی دلخواهش را پیدا کرد و او را نپذیرفت. نکتهٔ تلخ ماجرا این بود که او ابتدا برای مصاحبه رفته بود و به او گفته بودند از فردا کارت را شروع کن و تو بهترین نیرویی هستی که ما تا به حال مصاحبه کرده بودیم. حالا نه تنها چند ماه دستمزد خوب را ضرر کرده که یک عمر این اشتباه روی ذهنش خطی زشت میاندازد و باید تأسف این اشتباه را بخورد. این فقط یک شکل از اشتباه رایجی است که با خونسردی ممکن است از دست بدهیم.
بسیاری از دانشجویان با فرصتهای شرکت در مسابقات ، کنفرانسها و فعالیتهای جذابی روبرو میشوند که میتواند پلی به سوی آینده باشد. اما اینقدر در هدر دادن زمان تخصص دارند که هیچ وقت طرحی برای آن مسابقه آماده نمیشود، مقالهای برای کنفرانس نوشته نمیشود و فعالیت جذابی طراحی و اجرا نمیشود. عملا فرصتی که میتوانست نردبانی به سمت موفقیت بسازد با معطل کردن از دست میرود.
اساسا بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال افراد متعهد و پیگیر هستند و اگر ببینند شما جدی نیستید، کاری نمیکنند. زیرا معتقدند افرادی که انگیزه بالایی ندارند در عمل در شرایط سخت جامیزنند و نباید بر روی چنین تیمی سرمایهگذاری کرد.
۳) شاخه عوض نکنید
یکی از خطاهای رایج در بین دانشجویان در دنبال کردن فرصتهای رشد و پیشرفت، شاخه عوض کردن است. آنها به هر فرصت جذابی چنگ میزنند و عملا اینقدر از این شاخه به آن شاخه میپرند که هیچ کاری از پیش نمیرود.
در این موارد مثال واقعی آن تولید کنندهٔ پاشنهکش لاستیکی در ایران به یادم میآید. نامبرده سالها کار کرد و از تولید پاشنهکش لاستیکی دست نکشید. همکارانش یک به یک از تولید انصراف دادند و او دستگاههای آنها را خرید و حالا تنها تولیدکنندهٔ عمدهٔ پاشنهکش لاستیکی و به قولی سلطان پاشنهکش لاستیکی ایران است. ولی حالا در اقیانوسی کاملا آبی شنا میکند و سودی که از این مسیر میبرد قابل تصور نیست. اگر او هم مثل دیگران مرتبا در حال عوض کردن رشتهٔ کاری خود بود شاید هیچ وقت سلطان پاشنهکش لاستیکی نمیشد.
۴) تیمسازی کنید
یکی دیگر از مشکلاتی که مانعی جدی در برابر بهرهبرداری از فرصتهای طلایی است، نداشتن تیم فعال است. البته قرار نیست همیشه یک گروه داشته باشید و در حال حقوق دادن به آنها باشید تا بتوانید از یک فرصت استفاده کنید. در واقع بیشتر این مهم است که آدمهای اهل کار توانمند بسیاری بشناسید و از قبل در حال رصد کردن آنها باشید تا وقتی یک فرصت به شما روی آورد، بتوانید سریع یک تیم تشکیل دهید و کار را به طور جدی استارت بزنید.
امروزه اهمیت تیم به حدی بالا رفته است که بسیاری از سرمایهگذاران دیگر مثل سابق تمرکز خود را بر ایده نمیگذارند، بلکه به تیم توجه دارند. زیرا میدانند سرمایهگذاری بر یک تیم برنده حتی در صورت شکست ایدهٔ اولیه کار درستی است و آن تیم با یک طرح دیگر، زیان ایجاد شده را جبران میکند. ولی هر چه بر یک تیم ضعیف یا بازنده سرمایهگذاری کنید، نتیجهٔ جالبی عاید نخواهد شد.
پس همواره تلاش کنید با گسترش ارتباطات خود، دوستان قدرتمندی در عرصههای مختلف پیدا کنید و حتی با آنها همکاریهای مختلفی انجام دهید تا بتوانید در فرصتهای مناسب از اهرم فعالیت گروهی استفادهٔ مفید ببرید.
۵) روندهای جدید را جدی بگیرید
یکی از موانع جدی بهرهبرداری از فرصتهای طلایی جدی نگرفتن روندهای جدید است. زیرا خیلی از فرصتهای طلایی در روندهای جدید نهفته هستند. اگر به موارد قبلی دقت کرده باشید و آمادگی خود را بالا برده باشید، به نحو مؤثرتری میتوانید فرصتهای جدید را دنبال کنید.
اگر به تاریخ نگاه کنیم، زمانی که سایتهای اینترنتی گسترش یافتند و سرمایهگذاری شدیدی بر آنها انجام شد، ناگهان با تغییر الگوریتم گوگل به اصطلاح «حباب دات کام» ترکید و بسیاری از سایتها و سرمایهگذاران ورشکسته شدند. به همین دلیل است که توصیه میکنم فقط دنبالهروی محض روندهای جدید نباشید و با کسب اطلاعات و تخصص و مشورت با حرفهایها تصمیمات جدیدی در راستای دنبال کردن روندهای جدید بگیرید.
جمعبندی
همه میدانیم که فرصتها کمیاب هستند و به سرعت از دست میروند. با بهرهگیری از پشتکار جدی و روحیهٔ پیگیری و با بالا نگهداشتن آمادگی خود و تمرکز بر یک شاخه و کمک گرفتن از نیروهای انسانی خوب و دنبال کردن محتاطانهٔ روندهای جدید میتوانیم فرصتهای طلایی را شکار و بهرهبرداری کنیم. اگر نه ممکن است تخم طلای ما خراب شود و حسرت از دست دادن فرصتی عالی برای ما به یادگار بماند.
مقالات بیشتر برای شما:
آموزش و گواهی رایگان گوگل
میتوانید با مجموعههای آموزشی متنوع گوگل با صدها دوره آموزشی به رایگان متخصص شوید
ساعت مرجع و ساعت درون
ساعت مرجع و ساعت درون با این که مشابه هستند با هم تفاوت دارند.
ترم اول با هدف ارشد
بهترین زمان برای شروع مطالعه کنکور کارشناسی ارشد بر خلاف نظر بسیاری، ترم اول کارشناسی است
میمون بازیگوش یا تفکر شاخه به شاخه پریدن
تفکر میمونی باعث میشود ذهنی بیقرار داشته باشیم و مرتبا از یک شاخه به شاخه دیگر بپریم…
چگونه خود را با رشته تحصیلی تطبیق دهیم؟
دانشجویان بسیار با شرایطی مواجه میشوند که نمیدانند چرا رفتارهای نامناسبی دارند. در این مقاله به راهکارهای اصلاحی رفتاری میپردازیم.