اولین مشتری طراحی وب بعد از چندین سال من، آمد دفتر. یکی از شاگردان سابق که حالا برای خودشان دارند کار می‌کنند و در زمینهٔ آموزش زبان انگلیسی فعال هستند. برایم جالب بود که مطالبی که با ساده‌ترین زبان به نظر خودم توضیح دادم، باز هم برایش دشوار و خسته‌کننده بود. خب چه می‌شود کرد. هر متخصصی،‌ کار خودش  را آسان می‌بیند. سعی کردم خیلی مشتری‌مدار باشم و تا می‌شود هوای کار را داشته باشم تا این کار با رضایت صددرصد تحویل شود. شک هم ندارم که کاری که خوب انجام شود، مشتری بعدی را می‌فرستد. قبلا در کافی‌نت که همین‌طور بود و هنوز هم گاهی از مشتریان سابق برای ترجمه یا مقاله زنگ می‌زنند.

   بعد از مدتی بی‌خبری و ناامیدی از نظر داوران مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف (که اسمش را تریلی نمی‌برد) یک پیام در تلگرام داشتم که ببخشید ایمیل‌های ما به دست برخی کاربران نرسیده و خلاصه اینم لینک کارگاه‌هایی که شرکت نکردید و تا ۲۵ آذر هم وقت دارید نظرات داوران را اعمال کنید. اونا را هم براتون ایمیل می‌کنیم. نوشتم خب همین‌جا بفرستید دیگه. ولی باز هم رفتند ایمیل کردند. حدس می‌زنم سرور ایمیل مشکلی داشته و برای هیچ کسی ایمیل را ارسال نکرده و این دوستان هم تصادفی فهمیدند چه اتفاقی افتاده است. لابد دیدند هیچ کسی تماس نمی‌گیرد، پیگیر شدند و مشخص شده که چه خراب‌کاری انجام شده است.

   در پادکست رشدینو به مطلب جالبی برخورد کردم. یکی از متخصصین در حوزهٔ مهاجرت می‌گفت تقریبا هزینهٔ مهاجرت به کشورهای مختلف بر اساس استارتاپ ویزا یکسان است و برای هر نفر از تیم باید چیزی حدود ۵۰ هزار دلار برای هزینه‌های شخصی و اگر بخواهید وکیل بگیرید، ۱۵۰ هزار هم برای آن باید کنار بگذارید. تازه این احتمال وجود دارد که نتوانید استارتاپ را موفق کنید و در صورت شکست خوردن مجبورید برگردید. زیرا بعضی از طرح‌های جذب استارتاپ به شما مجوز کار خارج از استارتاپی که معرفی کرده‌اید نمی‌دهند و اگر نتوانید موفق شوید عملا باید برگردید ایران.