ابوبکر محمد بن زکریای رازی (۲۵۱ تا ۳۱۳ ه.ق.) به گفتهٔ «جرج سارتن» (پدر علم تاریخ) «بزرگترین پزشک ایران در دوران سدههای میانه بود». اما این جمله به خوبی حق مطلب را دربارهٔ او ادا نمیکند. به بهانهٔ فرا رسیدن ۵ شهریور، روز بزرگداشت رازی و روز داروسازی، در این نوشته به این دانشمند بزرگ ایرانی میپردازیم.
سرگذشت
بنا به گفتهٔ ابوریحان بیرونی، رازی در شعبان ۲۵۱ ه.ق. (معادل ۲۴۴ شمسی یا ۸۶۵ میلادی) در ری به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی رازی در ری گذشت. او در جوانی به نواختن عود علاقه نشان داد و گاهی شعر میسرود. مدت زمانی بعد به زرگری و پس از آن به کیمیاگری پرداخت. ظاهرا پس از آسیب دیدن چشمش در اثر کار با مواد شیمیایی، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.
داستان گرایش رازی به پزشکی را چنین نقل کردهاند که او ابتدا به رنگرزی مشغول شد و سپس به کیمیا پرداخت. تا این که دچار چشمدرد شد و به نزد پزشکی رفت که ۵۰۰ دینار طلا برای درمان طلب کرد. پس از درمان به رازی گفت: «کیمیا این است، نه آنچه تو به آن مشغول شدی و چشم خود را تلف کردی». بدین ترتیب رازی تصمیم به یادگیری پزشکی گرفت. بیهقی با ذکر این حکایت میگوید: «بدان سبب از کیمیا اعراض نمود و در تحصیل علم طب به غایتی رسید که تصانیف او در آن علم، ناسخ تألیف متقدمان گشت».
مورخان اسلامی، بیمارستان بغداد را محل یادگیری پزشکی او دانستهاند. در آن دوران، بغداد مرجعیت علمی دوران را کسب کرده بود و رازی پس از مدتی سکونت و تحصیل علم در آنجا، ریاست بیمارستان معتضدی، بزرگترین بیمارستان بغداد را که به نام خلیفهٔ عباسی، معتضد، نامگذاری شده بود، بر عهده داشت.
پس از مرگ معتضد عباسی، رازی به ری بازگشت و تا پایان عمر خویش ریاست بیمارستان ری را عهدهدار شد. او در اواخر عمر خویش نابینا شد که احتمالا به سبب کار با مواد شیمیایی مثل جیوه بوده است.
در نهایت این دانشمند بزرگ در ۳۱۳ ه.ق. (معادل ۳۰۴ ه.ش) در ری درگذشت و آرامگاه او ناشناخته مانده است.
اخلاق فردی
رازی را فردی کوشا در تحصیل علم و خوشاخلاق دانستهاند. او نسبت به بیماران بسیار مهربان بود و تا تشخیص بیماری آنان را رها نمیکرد. نسبت به نیازمندان بسیار دلرحم بود و برخلاف پزشکان زمان خود، بیشتر به مردم عادی میپرداخت. او حتی برای بیماران نیازمند مقرری تنظیم میکرد.
رازی در کتابی به نام «صفات بیمارستان» بر این عقیده است که پزشک باید ویژگیهای خاصی داشته باشد و هر کسی لیاقت طبابت ندارد. او منتقد جدی جاهلان عالمنمایی بود که خود را طبیب مینامیدند و نیز با اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند، مخالف بود.
اساتید و شاگردان
نام اساتید رازی به درستی در تاریخ ثبت نشده است و اختلاف نظر وجود دارد. ولی برخی از شاگردان او عبارتند از: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.
آثار علمی
محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران در کتاب خود «مولفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی» که انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۹ به چاپ رسانده است، فهرستهای مختلفی که به آثار رازی نسبت داده شده را تطبیق داده و در نهایت ۲۷۱ کتاب و رساله و مقاله را فهرست کرده است.
بیان علمی و کاربرد واژگان در آثار رازی چنان دقیق و موشکافانه است که علاوه بر ارزش علمی کارهایش، ارزش ادبی بالایی در زبانشناسی علمی و اصطلاحشناسی دارد.
برخی از کتب مشهور باقیمانده از رازی عبارتند از:
- الحاوی فی الطب: مشهورترین اثر رازی است که بیماریهای گوناگون و روش درمان آنها را با جزئیات مطرح کرده است. این کتاب در ۱۳۹۵ میلادی یکی از ۹ کتاب دانشکده پزشکی پاریس بود
- المنصوری فی الطب: کتاب مشهور رازی در طب که مقاله نهم آن تا پایان قرن پانزدهم میلادی بخشی از برنامه درسی دانشگاه توبینگن آلمان بود
- الاسرار و سرّ الاسرار: مشهورترین آثار رازی در علم کیمیا
- منافع الاغذیه و مضارها: کتابی مهم در تأثیر انواع خوراکیها و اشتها و گوارش
- الکناش المنصوری
- المرشد
- من لایحضره الطبیب
- کتاب الجدری و الحصبه
- الابدال
- تقاسیم العلل
- بُرْء الساعَه
- کتاب الحاصل فی العلم الإلهی
- فی الرد علی الکیال فی الامامه
- طب الفقراء
- رسائل الفلسفیه
- کتاب فی الفَصد
- مایقدَّم مِن الفواکه و الاغذیة و مایؤخّر
- منافع السکنجبین
- مقالة فی اختلاف الدم
- المدخل التعلیمی فی الکیمیاء
- الجدری و الحصبه
- ابدال الادویه
- الطب الروحانی
- السیرة الفلسفیه
- الشکوک علی جالینوس
ترجمهٔ آثار رازی به زبانهای دیگر منجمله لاتین در قرون گذشته انجام شده و در این منابع او با عناوین Rhazes، Rasi، یا Razi یاد شده است.
مهارت پزشکی
شهرت عمدهٔ رازی در زمان خود، طبابت بود که او را بزرگترین طبیب بالینی اسلام و قرون وسطی ساخته است. برخی عقاید او مثل درمان بیماران با مایعات و غذا امروزه نیز کاربرد دارند. ابنسینا مقامی عالی در طب برای رازی قائل است و در تألیف کتاب «قانون» از «الحاوی» رازی استفادهٔ بسیاری کرده است.
میتوان رازی را از اولین پزشکانی دانست که تجربه و آزمایش را وارد علم طب کردهاند. همچنین دانش کیمیای او باعث شد که از پیشگامان وارد کردن ترکیبات شیمیایی به پزشکی باشد.
تفکیک بین بیماری آبله و سرخک برای اولین بار توسط رازی انجام شد و درمانهای متفاوتی برای این دو بیماری تجویز کرد.
او اسراف در مصرف دارو را بسیار مضر میدانست و تلاش میکرد تا حد امکان، مداوای بیماریها با غذا و در صورت نیاز با داروی منفرد ساده و گر نه با داروی مرکب انجام شود. به گفتهٔ او: «هر گاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده است». رازی کتابی به نام «منافع الاغذیه و مضارها» دارد که یک دورهٔ کامل بهداشت خوراک است. در این کتاب علاوه بر خواص خوراکیها به عوامل اشتها و هضم غذا و ورزش و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها پرداخته است.
او در زمینهٔ جراحی نیز صاحبنظر بوده و کتابی دربارهٔ «سنگ کلیهها و مثانه» دارد. در این کتاب تأکید کرده است که اگر درمان سنگ مثانه با روشهای طبی ممکن نشد، باید عمل جراحی صورت گیرد. او در این کتاب ابزار خود برای جراحی سنگ مثانه را نیز نام برده است.
رازی اولین پزشکی است که از سل مفصلی انگشتان صحبت به میان آورده و گامهایی در شکستهبندی و رفع دررفتگیها انجام داده و آثاری در این زمینه نوشته است.
بنا به شواهدی چون آزمایش اثر جیوه بر میمون، میتوان گفت رازی حداقل به تشریح جسد حیوانات اقدام کرده است.
اولین نوشتهٔ اختصاصی راجع به بیماریهای کودکان، متعلق به رازی است و سایریل الگود، مورخ انگلیسی او را «پدر پزشکی اطفال» نام برده است.
رازی در آموزش پزشکی نیز روش جالبی داشت. شاگردان در چند گروه اطراف او قرار میگرفتند و ابتدا اجازه میداد شاگردان مبتدی، بیماران را معاینه کنند و در صورت بروز مشکل، کار به شاگردان متبحر و در صورت نیاز به شخص رازی محول میشد.
مشهور است که انتخاب محل ساخت بیمارستان عضدی بغداد توسط رازی به روشی جالب انجام شده است. او دستور داد قطعات گوشت را در نقاط مختلف شهر آویزان کنند و جایی که گوشتها سالم ماندند و فاسد نشدند را برای تأسیس بیمارستان برگزید.
داستان معالجهٔ امیر سامانی
در چهارمقالهٔ نظامی عروضی داستانی نقل شده که قدرت طبابت رازی را نشان میدهد. در این حکایت آمده که امیر منصور سامانی به نوعی فلج پا دچار شده بود و رازی را برای معالجه فراخواند. ولی رازی به علت دوری راه و نیاز به سفر با کشتی از آمدن امتناع کرد و کتاب «المنصوری فی الطب» را نوشت و برای امیر فرستاد. اما او راضی نشد و دستور داد رازی را دستگیر کنند و بیاورند. رازی انواع معالجات را انجام داد و نتیجه نداشت.
در نهایت رازی به امیر گفت فردا درمانی جدید خواهم کرد و لازم است فلان اسب و استر که از معروفترین اسبهای دربار بودند در این راه خرج شوند. پس پادشاه را به گرمابه برد و دارویی خوراند و همهٔ ملازمان را از حمام بیرون کرد. سپس لباس پوشید و خنجری در دست گرفت و با تندی با امیر برخورد کرد که چون مرا به زور آوردی تو را میکشم و به شدت به او توهین کرد و امیر را بسیار عصبانی ساخت. در اثر دارو و خشم شدید، امیر ابتدا بر زانو و سپس بر دو پای خویش ایستاد. رازی بلافاصله گرمابه را ترک کرد و به ملازمان گفت به سراغ امیر بروید تا استراحت کند که درمان شده است. ملازمان رفتند و دیدند که پادشاه غش کرده است ولی رازی و غلامش با اسب و استر به سرعت از معرکه گریختند.
چند روز بعد غلام رازی، نامهٔ او را برای امیر منصور سامانی آورد که روش علاج او را توضیح داده بود و گفته بود دیگر صلاح نیست من در کنار شما باشم. امیر نیز پاداش سنگینی برای او تعیین کرد و در نامهای فرماندار محل سکونت رازی را موظف ساخت که سالیانه مقرری بسیاری به او بپردازد.
شیمی و داروسازی
رازی ابتدا به شیمی و سپس به پزشکی پرداخت و در حوزهٔ دانش شیمی آثار چشمگیری از خود به جا گذاشته است. بالاترین تأثیر رازی در دانش شیمی، طبقهبندی مواد اوست. او بنیانگذار شیمی نوین است. او در کتاب «سرّ الاسرار» خود مواد را به دو دستهٔ جسد و روح (فلز و شبهفلز) تقسیم کرده است.
او اولین دانشمندی بود که با انکار اهمیت نمادین مواد و عناصر، در راه تبدیل کیمیا به شیمی گام گذاشت.
اکتشافات شیمی بسیاری به رازی نسبت داده شده است. برای مثال:
- کاشف الکل
- تولید اسید سولفوریک از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت که با داشتن اسید سولفوریک، تولید دیگر اسیدها آسان بود
- تولید اسید کلریدریک با تأثیر آب آهک بر نشادر (کلرید آمونیوم)
- تولید استات مس (زنگار) با ترکیب سرکه با مس که در شستشوی زخم به کار برده میشد
- تولید اکسید آرسنیک (مرگ موش) از سوزاندن زرنیخ
- تولید اسید سیتریک از نارنج برای اولین بار در جهان
- تهیه داروهای سمی آلکالوئیدی برای درمان بیماران برای اولین بار
دیدگاههای فلسفی
رازی معتقد بود که طبیب باید فیلسوف باشد و در این عقیده با جالینوس همنظر بود. او آرای فلسفی عصر خود که بر اساس فلسفهٔ ارسطویی-افلاطونی بود را نمیپذیرفت و عقاید خاص خود را داشت. او برجستهترین چهرهٔ خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی است. فلسفهٔ مورد علاقهٔ او به عقاید سقراط و افلاطون نزدیک بود و تأثیراتی نیز از افکار هندی و مانوی در آن دیده میشود.
او هیچگاه تسلیم نظرات مشاهیر نمیشد و اطلاعات گذشتگان را با مشاهده و تجربه بررسی میکرد و حق خود میدانست که نظرات دیگران را تغییر دهد یا تکمیل کند. متأسفانه عقاید فلسفی رازی تنها در آثار مخالفان او آمده و بیشتر از آن در دسترس نیست. بنا به دیدگاه رازی دنیا جایگاه رنج و شر است و تنها راه نجات استفاده از عقل و فلسفه است. او معتقد است روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از رنج آن رها نمیگردند مگر با کمک فلسفه.
از نظر رازی، لذت امری وجودی نیست، بلکه راحتی از رنج است. بدین ترتیب که رنج، خروج از حالت طبیعی به علت امری اثرگذار است و اگر ضد آن اثر کند، و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی گردد، لذت ایجاد میشود.
ویژگی مهم تفکر فلسفی رازی، بنا شدن آن نه بر اساس دو فرهنگ مسلط روز یعنی اسلامی و یونانی، بلکه بر مبنای فلسفهٔ ایرانی و بابلی و هندی بود. در کتاب «ما بعد الطبیعه» او پنج اصل قدیم معرفی شده که باعث شده برخی عالمان مسلمان او را دهری بنامند: خالق، نفس کلی، هیولا اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق و زمان مطلق یا دهر.
رازی برخلاف نظریهٔ ارسطو، به نظریهٔ پیشرفتهای در باب حرکت معتقد بود. نظریهٔ ارسطو میگفت حرکت مستلزم محرک است. ولی رازی استدلال میکرد که موجودیت وجود جسمانی، ذاتا و به صورت درون دایره دارای حرکت است. اما این حرکت ضرورتا قابل مشاهده نیست.
بحثانگیزترین بحث او نگاه به عهد الهی است. او مدعی بود که وجود شر در جهان از خیر پیشی میگیرد، زیرا این جهان بهترین جهان ممکن نیست.
رازی امیال دنیوی را مانعی میدانست که کاهندهٔ قدرت استدلال و امکان تحقیق است و میگفت فیلسوف واقعی باید بر چنین امیالی به عنوان بخشی زنده از یک حیات فلسفی غلبه کند. رازی عقل و استدلال به معنای یونانی آن را موهبتی الهی میدانست.
کیهانشناسی
کیهانشناسی رازی در واقع دیدگاهی فلسفی است که جهان را بر مبنای ۵ اصل ابدی استوار میداند: خالق، روح، فضا، زمان و ماده. او فرآیند خلقت توسط خداوند را ایجاد چیزی از هیچ نمیداند. بلکه معتقد است ابتدا خالق یک پیشماده را شکل میدهد و آن را به صورت اتمی تصور میکند.
باورهای دینی
بنا به برخی کتب تاریخی، رازی کلیه مذاهب را رد کرده و پیامبران را شیادانی میدانسته که در بهترین حالت، بیماری روانی داشتهاند. با این حال به خداوند اعتقاد داشت و چنین میاندیشید که همهٔ انسانها باید در کسب معرفت برابر باشند و مقتضای حکمت الهی و رحمت ایزدی این است که انسانها همگی به منافع و مضار خود صاحبعلم باشند و اگر خداوند قومی را به نبوت اختصاص دهد، این برتری موجب بروز دشمنی و هلاکت انسانها میشود.
اما شهید مطهری انتساب عقاید فوق به رازی را نادرست دانسته است. به عقیدهٔ او استدلالهایی که در نفی نبوت به رازی نسبت داده شده، به حدی ضعیف است که به شأن علمی او قابل انتساب نیست. ضمن این که اگر او چنین عقایدی داشت، در آن دوران نمیتوانست با آرامش زندگی کند. شهید مطهری معتقد است رازی با مدعیان دروغین نبوت در جنگ بوده و خود معتقد به نبوت و معاد بوده است. همچنین نوشتههای او در کتاب «الحاوی» به روشنی نشانی از مسلمان بودن او دارد.
یادبودهای مهم
در ژوئن سال ۲۰۰۹ میلادی، جمهوری اسلامی ایران، نمادی از پیشرفت علمی صلحآمیز را به سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در محوطهٔ آن در سمت راست ورودی اصلی نصب شده است. این نماد، مجسمهای به شکل چهارتاقی است که ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی را در خود دارد و مجسمههایی از چهار دانشمند بزرگ ایرانی یعنی خیام، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ابوعلی سینا در زیر تاق قرار دارند.
۵ شهریور نیز به احترام محمد زکریای رازی، روز بزرگداشت رازی و روز داروسازی نامگذاری شده است.