ماجرای تقلب در آموزش و تلاش برای گرفتن نمره موضوع جدیدی نیست ولی جدید نبودن، از اهمیت آن کم نمیکند. در کشور ما این موضوع قربانیان بسیاری گرفته است. بله قربانی! افرادی که سالها پس از گرفتن مدرک، لو رفتند و مشخص شد که مدرک تحصیلی آنها جعلی بوده است. به تازگی (یعنی ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ زمانی که این مطلب را مینویسم) مطلبی منتشر شد که هم در پایگاههای اینترنتی داخلی و هم خارجی صدا کرد: کشف بیش از ۳۰ هزار مدرک تحصیلی جعلی در خیابان انقلاب تهران. خبری که مثل بمب خبری عمل کرد و حتی دویچه وله فارسی در اینجا آن را منتشر کرد. با این که برخی مسئولین وزارت علوم سعی در تکذیب این خبر کردند (مثل اینجا) اما آنچه عیان است چه حاجت به بیان است؟
ماجرای تقلب در مدارک تحصیلی به ویژه در سالهای اخیر اوج گرفته است که در ادامه جزئیات داغی را از آن منتشر میکنیم.
سابقه برخورد با جعل مدرک تحصیلی
در رابطه با جعل مدرک تحصیلی دولت دکتر حسن روحانی در مهرماه ۱۳۹۳ در مقام رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن انتقاد شدید از خرید و فروش پایاننامه و کپیبرداری از متون علمی، به دستگاههای مرتبط دستور داد برای مقابله جدی با این فعالیتهای غیرقانونی فعالیت کنند. اما چه چیزی باعث شده بود که رئیس جمهور وقت به این موضوع واکنش نشان دهد؟
اولین بار که افشای جعلی بودن مدرک تحصیلی در ایران سر و صدای بسیاری به پا کرد، علی کردان، وزیر کشور دولت اول محمود احمدینژاد را به استیضاح کشاند و با اکثریت قاطع آرا در ۱۳ آبان ۱۳۸۷ از کار برکنار شد.

وی مدرک تحصیلی دکترای افتخاری خود را اخذ شده از دانشگاه آکسفورد اعلام کرده بود. اما در پی استعلام وبگاه خبری-تحلیلی الف از دانشگاه آکسفورد مشخص شد که وی هیچ گونه مدرکی از این دانشگاه نگرفته است. تصویر این مدرک جعلی را در زیر میتوانید ببینید:

پس از این جنجالها بود که مشخص شد وی نه مدرک کارشناسی و نه کارشناسی ارشد دارد و بالاترین مدرک تحصیلی واقعی وی فوقدیپلم میباشد. استیضاح وی ضربه و شوک سنگینی بر صحنه سیاسی کشور وارد کرد و این جنجالها در نهایت با فوت علی کردان در ۱ آذر ۱۳۸۸ خاتمه یافت.
امثال این اتفاق برای دیگر مقامات سیاسی و حتی اساتید دانشگاه نیز رخ داده است. اما مشهورترین چهره در این عرصه هنوز هم علی کردان است.
گزارش نیچر از مقالات جعلی ایرانی
در سال ۲۰۱۵ میلادی نشریه Nature گزارش داد که ۲۸۲ نفر از نویسندگان مقالات علمی در رابطه با بررسی مجدد ۵۸ مقاله، به تقلب علمی متهم شده و اتهام آنها به اثبات رسیده است. این گزارش را میتوانید اینجا ببینید. در پی انتشار این گزارش مقامات وزارت علوم دست به تحقیق و بررسی بیشتری زدند که در نتیجه آن ابعاد وسیعتری از این تقلب گسترده علمی در رسانهها منتشر شد که یک نمونه را میتوانید اینجا ببینید.
گر چه در پی نامهنگاری بعدی با نیچر گزارش دیگری از این نشریه منتشر شد که نشان میداد ایران در مجموع در سلامت علمی در سطح جهانی قرار دارد. اما اصل قضیه تقلب علمی وقتی برخی مسئولین وزارت علوم از آمار ۴۰ هزار تقلب علمی در مدارک تحصیلی خبر داده باشند، در اذهان عمومی جا خوش کرده است. انتشار خبرهایی از شناسایی بیش از ۲۵ هزار مدرک تحصیلی جعلی و تهدید گردانندگان مؤسسات فروش مدرک تحصیلی مثل این مورد را دیگر به هیچ وجه نمیتوان کتمان کرد.
بازار داغ خرید و فروش
بازار خرید و فروش مدرک تحصیلی مثل مواد مخدر یا محصولات جنسی همواره داغ بوده است. بازاری که در آن با قیمتهای سال ۹۸ میتوان یک مدرک کارشناسی ارشد جعلی را ۲۵ میلیون تومان به بالا و مشابه آن برای دکتری را از ۸۰ تا ۱۶۰ میلیون تومان و بالاتر خرید. جالب آن که گاهی مبلغ دریافتی نسبت به تحصیل در دانشگاههای غیردولتی بسیار پایین است و همین کاهش هزینه هم یکی از عوامل گرایش به این نوع مدارک بوده است. نمونهای از بررسیهای خبرنگاران از این بازار را میتوانید اینجا ببینید.
خرید و فروش پایاننامه کارشناسی و کارشناسی ارشد و رساله دکتری هم مشتریان پر و پا قرص خودش را دارد. در این بازار با قیمتهای سال ۹۸ میتوانید یک پایاننامه را از ۳ تا ۱۵ میلیون تومان بدهید و شیک و مجلسی تحویل بگیرید. فقط مانده یک نفر را هم گریم کنند بیاید به جای شما دفاع کند. بازاری که هر روز داغتر شده و باعث شده بازار مؤسسات فروش این گونه خدمات همواره داغ و پرسود باقی بماند.
ریشه این معضل کجاست؟
سخنان مختلفی درباره ریشه این معضل گفته شده است. یک دیدگاه این است که به نهادینه شدن تقلب در مدارس اشاره کنیم و آن را زیرساختی غیرفرهنگی و غیرعلمی برای رشد تقلب در مراحل بعدی تحصیل بدانیم. نظری که ادعای گزافی هم نیست و تا حد زیادی میتوان به آن تکیه کرد. وقتی از دبستان با سفارش و تهدید مدیر مدرسه برای بالا نگهداشتن رتبه از نگاه آموزش و پرورش، نمرات بالایی برای دانشآموزان رد میشود، میتوان حدس زد که در مراحل بعدی نیز مشکلات جدیدی بروز خواهند کرد. کسی که به اصطلاح به نمره راحت و مفت عادت کرده باشد، آیا در برابر درسهای دشوار دانشگاهی به خود زحمت مطالعه خواهد داد؟ پاسخ تقریبا روشن است.
ریشه دیگری که میتوان برای این معضل برشمرد، مدرکگرایی در ادارات و نهادهای دولتی است. آنها که در فرآیند جذب یا ارتقای کارکنان به مدرک تحصیلی آنها توجه میکنند، در عمل باعث شدهاند که اشتهای سیری ناپذیری برای کسب این مدارک در بین کارکنان به وجود آید. البته شاید رقابت شخصیتی بین کارکنان را هم بتوان عاملی برای تلاش بیوقفه کارکنان دولت در ادامه تحصیل به سمت مدرک کارشناسی ارشد و دکتری دخیل دانست. زیرا ارتقای حقوقی که در پی گرفتن مدرک جدید برای کارکنان تعیین میشود در عمل پایینتر از آن است که بتوان به آن تکیه کرد و حتی هزینه سالهای تحصیل هم به سادگی با گذر از این مسیر تأمین نخواهد شد.
تمایل به پز دادن هم عاملی است که نمیتوان آن را دست کم گرفت. زیرا بسیاری از خریداران این گونه مدارک کسانی هستند که به هیچ وجه قصد استفاده از آن را ندارند. بلکه آنها تنها به اعتبار اجتماعی که احتمالا این مدارک برایشان فراهم میکند، دلخوش هستند. برای مثال افرادی که با داشتن شغل آزاد و عدم نیاز به مدارک تحصیلی بالاتر، دوست دارند چنین مدارکی را قاب کنند و در محل کار نصب کنند. یا خانمهایی که برای درآوردن چشم حسودان میخواهند از این مدارک تحصیلی استفاده کنند، کم نیستند. حتی چنان که اشاره شد، کارکنان اداری هم از این مؤلفه برای حفظ هویت شغلی خود استفاده میکنند.
عامل دیگری که میتوان آن را بررسی کرد، افول اخلاق در جامعه است. همه مراجع قانونی و مذهبی، تقلب در امور علمی را غیرمجاز دانستهاند. با این وجود، بازار داغ این فعالیتها نشان دهنده آن است که کمتر کسی این موضعگیریها را جدی گرفته است. این شاید خطرناکترین ریشه معضل یاد شده در جامعه باشد.
ریشه دیگری که شاید در داغی این بازار پرسود دخالت داشته باشد، ضعف نظام آموزشی کشور است. ضعفی که در ابعاد مختلفی قابل بحث است. برای مثال کیفیت نظام آموزشی از جنبه علاقمندسازی دانشآموزان و دانشجویان به مطالعه و تحصیل را به راحتی میتوان زیر سوال برد. کلاسهای خسته کننده، مطالب غیرکاربردی، روش تدریس ضعیف، برخوردهای نامناسب با دانشآموزان و دانشجویان، عدم حمایت از ایدههای دانشآموزی و دانشجویی، رقابت بیحاصل بر سر کنکور و مثالهای بسیار دیگری از این دست همگی دست به دست هم میدهند و ناتوانی در مطالعه دروس دشوار دانشگاهی را رقم میزنند. صحبت با دانشجویان نشان میدهد که بسیاری از آنان از مطالعه رویگردان هستند و تمایل دارند راهی میانبر برای گذر از سد نمرات پیدا کنند و به اصطلاح قضیه را بپیچانند. راههایی که گاهی به پیشنهاد اعداد چندرقمی به اساتید هم ختم میشود و متاسفانه در مواردی کارگر هم میافتد!
یک ریشه کمتر بحث شده در این زمینه، وضعیت مالی معلمین و اساتید دانشگاهی است. بدین معنی که قاطبه معلمین و اساتید دانشگاهی به سختی روزگار میگذرانند و در نتیجه بازار فروش نمره، مقاله، پایاننامه و رساله و حتی مدارک فارغالتحصیلی دامن آنها را هم گرفته است. در بررسیهای انجام شده از کارکنان دانشگاهها نیز علاوه بر جمعیت یاد شده در این جرایم دست داشتهاند. اما متاسفانه در موارد معدودی با مرتکبین این جرایم برخورد جدی صورت گرفته است.
یکی دیگر از ریشههای این رفتار غیر علمی-فرهنگی در علاقه به ورود به مقام هیأت علمی دانشگاهی است. خب اینجا جایی است که هزار سال هم بگذرد، مدرک تحصیلی شما مهم خواهد بود. پس خریدن پایاننامه برای گرفتن مدرک تحصیلی در این حوزه رونق پیدا میکند. دانشجویان زیادی را دیدهام که به علت غیرکاربردی دانستن رشته تحصیلی خود، آینده شغلی خود را تنها احراز جایگاه استادی دانشگاه میدیدند. وقتی چنین باشد، چنان هم خواهد شد.
این درخت شوم چقدر ریشه دارد. یک ریشه دیگر آن نبود ممیزی علمی پس از ارائه مدارک جعلی است. برای مثال پس از آن که برای مثال با خرید پایاننامه یا رساله عنوان کارشناس ارشد یا دکتر را به خودتان چسباندید، دیگر کسی نمیآید شما را تست کند. همین مساله به طور جدی باعث شده افراد در استفاده از این راهکار نادرست، شجاعت پیدا کنند. کارشناسان اداری بسیاری را دیدهام که در عمل از شغل خود و تخصصی که برای آن جذب شده بودند، هیچ آگاهی نداشتند. اگر شاخصی بود که افراد ناتوانمند پس از استخدام دولتی نگران حذف شدن مجدد به دلیل ناتوانی در گذراندن آزمونهای بعدی باشند، شاید این حاشیه امن برای استفاده از این روشهای متقلبانه ایجاد نمیشد.
ریشه دیگری برای این مشکل این است که رشتههای تحصیلی کاربردی نیستند. پس شخص نگران این نیست که مدرک جعلی یا متقلبانه که گرفته است، جایی گیرش بیندازد. پس عملا برای قالب کردن و لب تاقچه گذاشتن مدرک را لازم دارند و اساسا نگران این نباشند که کسی حتی سر در بیاورد مدرک جعلی است یا خیر. پس نگرانی نیست. یک مدرک الکی به سوابق خود اضافه کنید و پز بدهید. هر چه رشته به آبیاری گیاهان دریایی نزدیکتر باشد هم بهتر است چون کسی اصولا از آن سر در نمیآورد که سوال تخصصی بپرسد.
یک مشکل که جدید ایجاد شده و قضیه را ضایعتر میکند، این است که این قضیه مثل لباس پادشاه شده که همه میدانند وجود ندارد ولی به وجودش اعتراف میکنند. درست مثل آرایش خانمها که خیلیها میدانند آرایش یک رفتار تظاهر آمیز است ولی هر روز به آن اقدام میکنند. مثل خیلی رفتارهای دیگر ما که هر روزه با وجود پوچ بودن به آن مبادرت میکنیم. این یعنی تیر خلاص بر ارزش تحصیل، بر هویت علمی و نابودی چیزی به نام تخصص که آینده کشور را در معرض خطر قرار میدهد.
آخرین موردی که شاید در صدر عوامل سازنده این شرایط باشد و عمدا در انتها مطرح میکنم این است که برخورد قانونی موثری با این جاعلین و متقلبان صورت نگرفته است و نمیگیرد. علیرغم این که قوانینی در این زمینه تصویب شده است اما در اجرا جدی گرفته نمیشود. چه بسیارند کسانی که در سمتهای مهمی مثل نمایندگی مجلس اقدام میکنند و حتی پس از مشخص شدن تقلبهای علمی آنان، برخورد جدی صورت نمیگیرد. برای مثال مقاله سابق دانشجویانه در مورد یک تقلب علمی بزرگ توسط نماینده مجلس را اینجا ببینید و خودتان قضاوت کنید.
نتیجه این کار چیست؟
یکی از نتایج تقلب در مراحل درسی مثل پروژه، مقالات یا پایاننامهها این است که همواره در معرض خطر کشف شدن قرار دارید. هم از سمت اطرافیان و هم موسسهای که مشتری آن هستید، در معرض خطر قرار دارید. این به ویژه سالها بعد که رشد کنید و به جایی برسید بیشتر شما را تهدید میکند. در آن مراحل رشوههای سنگینی درخواست میشود و همیشه در معرض لو رفتن و آبروریزی شدیدی خواهید بود.
نتیجه دیگری که از این کار عاید شما میشود، یک حس اضطراب درونی پیوسته است. چنین افرادی از درون تهی هستند و همواره نگران این که مبادا همه چیز به هم بریزد. به قول قدما بار کج به منزل نمی رسد و این افراد همیشه در استرس و نگرانی قرار دارند. هر چقدر هم بخواهند خودشان را جدی و مطمئن نشان دهند، هورمونهای استرس بالاخره کار خودشان را میکنند و یک بیماری قلبیای چیزی گیرشان خواهد آمد.
نتیجه دیگری که ممکن است ناخواسته دچارش شوید، شناسایی هوشمند تقلبهای علمی است که هر روز قویتر میشوند. امروزه نرمافزارهای هوشمند بسیاری در حال رقابت هستند تا کپی بودن مطالب را نشان دهند. این قضیه حتی به شبکههای اجتماعی مثل یوتیوب هم رسیده و در صورتی که به صورت هوشمند از یک عکس یا قطعه موسیقی یا فیلم دیگران در تولیدات استفاده کنید، به سادگی مجوز آن چک و در صورت مخالفت با شرایط رسانه، به طور خودکار اثر شما از فضای مجازی حذف میشود. پس دیگر به سادگی نمیتوانید اسم متخصص روی خودتان بگذارید و هر چرندی را منتشر کنید. به سادگی ممکن است لو بروید.
امروزه کلیه پایاننامهها و رسالههای کشور در سامانه ایرانداک بارگذاری میشوند و اخیرا دسترسی تمام متن به آن نیز فراهم شده است. پس اگر پایاننامه یا رساله خریدید، همیشه باید نگران باشید که دیگران به راحتی به محتوای آن مراجعه کنند و نکات تقلبآمیز را از آن بیرون بکشند. چرا که کاسبانی که این اسناد را میسازند هم چندان قانونمند نیستند و کپیکاری در بین آنها بسیار رواج دارد. ممکن است در مراحل اولیه از گزینش استاد و داوری بیخطر بگذرید، ولی همیشه احتمال دارد که جایی گیرتان بیاندازند. مثال اساتید دانشگاههای معروف کشور را که یادتان هست؟ بله در آستانه بازنشستگی کلیه مدارج علمی آنها لغو شد! به همین سادگی.
نکته دیگری که باید بدان توجه کنید این است که اساسا نمیتوان مدارج علمی را جعل کرد. هر وقت توانستید بدون تمرین، گواهینامه رانندگی جعل کنید و با خیال راحت پشت فرمان بنشینید، پس خواهید توانست مدرک دانشگاهی جعل کنید و با خیال راحت از آن سوء استفاده کنید. زیرا کار علمی نیازمند صرف زمان، دقت، مطالعه، تعمق و کار عملی است. بدون این موارد حتی اگر مدرک ظاهرا معتبری داشته باشید، باید به قول برنارد شاو:
«همیشه ساکت باشید. زیرا یک احمق به نظر رسیدن بهتر است از این که دهانتان را باز کنید و همه را از آن مطمئن سازید».
در این زمینه میتوانید ویدیوی زیر را ببینید که تحلیلی از خطای رفتاری بزرگ خرید مدرک جعلی ارائه شده است: