شما هم از دسته کسانی هستید که صبح به سختی از رختخواب برمیخیزید؟ تا ظهر گیج هستید و باید حتما یک چای پررنگ یا قهوه و نسکافه بخورید تا روشن شوید؟
در سالهای اخیر هجوم رسانهها به سبک زندگی دانشجویان به ویژه گسترش اینترنت سبک زندگی دانشجویی را به شدت به هم ریخته و از آن شبحی ساخته است که شبها دیده میشود. روزها کمرنگ است و از عصر به بعد کمکم پدیدار میشود.
دانشجویان به سختی از خواب برمیخیزند و با کوک کردن ساعت و موبایل و رایانه شخصی تلاش میکنند قرارهای اول صبح را از دست ندهند.
شاید بدانید که این سبک زندگی چه معایبی دارد و شاید به آن خو گرفته باشید. اما در ادامه نکات جالبی برای شما نوشتهام که مطمئنم نظرتان عوض خواهد شد.
در اینجا اصلا قصد ندارم در مورد مزایای سحرخیزی، ساعت طبیعی بدن و غیره صحبت کنم. اما یک پیشنهاد کاربردی برایتان دارم که با دنبال کردن آن در دوران دانشجویی میتوانید تغییرات شگرفی در آینده شغلی و حتی شخصی و خانوادگی خود ایجاد کنید.
چند نکتهی ظاهرا بدیهی
به قول برخی فلاسفه، «عمل به امر بدیهی برای بشر دشوار است» چرا که انسان چیزهای ظاهرا پیش پا افتاده را جدی نمیگیرد. نمونهاش این که میگویند مسواک بزنید و کسی نمیزند تا این که همه صف میکشند در مطب دندانپزشکان. خب از اولش بدیهی بود که مشکل پیش میآید، ولی کو گوش شنوا؟
این مشکل (دندان را میگویم) برای ما ایرانیان خیلی ملی تلقی میشود. شاید در شمار بالاترین میزان خرابی دندان در دنیا هم باشیم. مثل مرد تا لحظه آخر مقاومت میکنیم و وقتی ۷۰ درصد دندانهای سالم را از دست دادیم خب دیگر چارهای نیست.
یک بدیهی دیگر
یک امر بدیهی دیگر در سبک زندگی سالم، سحرخیزی است که مزایای آن را همه میدانند ولی باز هم جدی نمیگیرند.
حتما تا کنون ملاحظه کردهاید که بسیاری از افراد موفق کمی زودتر از دیگران روز را شروع میکنند. آنها نه تنها سحرخیز هستند بلکه روتین صبحگاهی دارند و برنامه ابتدای روز کاری آنها کاملا تعیین شده است.
اگر شما هم از دسته افراد سحرخیز یا کسانی باشید که صبح زود بیدار میشوند، معمولا برای ساعات صبح یک برنامه ورزشی دارید. برنامهای که در بهترین حالت به دوش و صبحانه و حاضر شدن برای خروج از خانه منتهی میشود.
اما این کافی نیست
شاید تعجب کنید اما اگر شما هم اهل هر روز سحرخیزی و ورزش و دوش و صبحانه هستید، عملا دارید یک برنامه ثابت را تکرار میکنید. پس پیشرفتی در کار نیست. بلکه تکرار یک عادت به طور منظم را داریم (در این زمینه حتما مقاله «چرا آیین صبحگاهی مهم است» را بخوانید).
یک بدیهی خیلی مهم دیگر
امر بدیهی دیگر، اهمیت کتابخواندن در طی زندگی است. بله، یعنی در تمام عمر کتاب بخوانیم و بخوانیم و فکر و ذهن خود را بارور کنیم. نه از لحظهی شیون اولیه بلکه از زمانی که میفهمیم پدر و مادر عکسهای کتاب را نشانمان میدهند. باور کنید باید از همانجا شروع میکردیم.
این قضیه به حدی پشت گوش افتاده که به آمار کمکتابخوانترین ملل جهان پیوستهایم که جای تاسف دارد. اما برای یک دانشجو قابل قبول نیست که مثل دیگران در کتابخوانی، بیانگیزه باشد. یعنی کسی که سبک زندگی او کلا با مطالعه و تحقیق سرشته شده، حالا کتابخوان نباشد، به هیچ وجه جور در نمیآید.
در واقع مشکل اینجاست که ما با این بدیهیات تربیت نشدهایم. بسیاری از ما فرهنگی را از خانواده خود به ارث بردهایم که نه کتاب میخوانیم، نه سحرخیز هستیم و نه حتی مسواک میزنیم. پس چه باید کرد؟
نفس صبح و کتاب
پس از چند سال کار و مشاوره با دانشجویان به ایدهی ابتکاری «نفس صبح و کتاب» رسیدم.
بله ایدهی نفس صبح و کتاب تا حدی ساده و بدیهی است. اما اصلا به معنای بیارزش بودن آن نیست. ایده این است:
- صبح زود بیدار شوید
- از خانه بزنید بیرون
- در هوای خنک ۳۰ دقیقه پیادهروی کنید و کتاب بخوانید
نه بابا نترسید خیلی زود لازم نیست. ۶ صبح تا ۶:۳۰ برای بسیاری افراد بهترین وقت است. لازم نیست خروسخوان از جا بجهید، پس قضیه را بزرگ نکنید.
چرا چنین کاری بکنیم؟
بسیاری از ما صبح زود را به خاطر سرد بودن هوا وقت جالبی برای خروج از خانه نمیدانیم. به ویژه در فصلهای سرد که هوا نیز دیر روشن میشود ترجیح میدهیم صبر کنیم و دیرتر از خانه خارج شویم. اما اگر حتی نخواهیم از خانه خارج شویم، صبح زود برخاستن از خواب چه منفعتی میتواند برای ما داشته باشد؟ اصلا مگر ما خروسیم که کله صبح بلند شویم؟
اگر جستجوی مختصری در اینترنت داشته باشید، مزایای بسیاری برای صبح برخاستن شمرده شده است. از تنظیم هورمونهای بدن بگیرید بروید تا افزایش انرژی جسمانی و انگیزه روحی و غیره و غیره.
کافی است هر روز حداقل ۳۰ دقیقه قبل از وقتی که بیرون میروید، با یک کتاب از خانه یا خوابگاه خارج شوید. اگر نمیتوانید برگردید و دوباره خارج شوید، بهتر است صبحانه را زودتر بخورید و سپس این کار را انجام دهید. اگر میتوانید پس بهتر است با یک کفش پیادهروی مناسب و یک دفترچه کوچک یادداشت و یک خودکار و موبایل از خانه خارج شوید. همه این وسایل برای کتابخوانی حرفهای لازم هستند.
برنامه ساده است: ۳۰ دقیقه در هوای خنک صبح پیادهروی میکنید و کتاب میخوانید. دفترچه و خودکار هم برای یادداشت کردن ایدههای جدید احتمالی است که از خواندن کتاب به ذهن شما میرسد. موبایل را هم بردارید و کوک کنید تا سر ۳۰ دقیقه متوجه شوید که وقت تمام است. یا میتوانید آن را روی ۱۵ دقیقه کوک کنید و یک مسیر را بروید و وقتی زنگ زد همان مسیر را برگردید تا ۳۰ دقیقه کامل شود.
مزایای این برنامه چیست؟
تا اینجا گفتم برنامه پیشنهادی من برای دانشجویان چیست. حالا مزایای جالب آن را برایتان میگویم:
- یک خواننده متوسط میتواند در ۳۰ دقیقه حدود ۲۰ صفحه کتاب با قطع متوسط را بخواند. یعنی به طور متوسط هر هفته یک کتاب در ابعاد گفته شده تمام میشود، که میشود سالی حدود ۵۰ کتاب (با احتساب تعطیلات پسا/پست نوروز) اگر تندخوان باشید که کلی هم بیشتر خواهد شد. در دوران کارشناسی با این برنامه ساده میتوان ۲۰۰ کتاب غیردرسی خواند که شاهکاری است برای خودش.
- با توجه به این که مسیر روزانه شما یکسان است، تنها پارامتر متغیر متن کتاب است. پس تمام توجه و تمرکز شما وارد مطالعه خواهد شد. یعنی کم کم مثل رانندهها که بدون توجه فعالانه میتوانند ساعتها رانندگی کنند و حرف بزنند و فکر کنند، شما نیز وارد تسلط انکارناپذیری بر کتابخوانی خواهید شد.
- در این ساعت از روز کسی به شما زنگ نمیزند، ادارات تعطیلند و رسما مال خودتان هستید
- ساعات اولیه روز بهترین ساعات یادگیری هستند و مغز برای دریافت خوراک فکری آمادهتر است.
- این برنامه را در تمام سال میتوان اجرا کرد. حتی در تعطیلات، سفر، صبح امتحان و غیره
- سرمای صبحگاهی موجب مورمور شدن پوستتان میشود (شاید خوشتان نیاید) ولی این قابلیت طبیعی یک ماساژ بسیار ارزشمند و رایگان است که تا شب شما را سرحال نگه خواهد داشت. امتحان کنید اثر آن باورنکردنی است. بعد از مدتی به صبح بیدار شدن کاملا عادت خواهید کرد و از آن لذت میبرید.
- بعد از مدت کوتاهی به طور خودکار صبح زود برمیخیزید و نیازی به کوک کردن ساعت هم ندارید.
- میتوانید کتابهای مهم را مخفیانه صبح زود بخوانید تا کسی از کارتان سر در نیاورد. یک مزیت متفاوت.
- حتی اگر سرمایی باشید و زود سرما میخورید، با کمی تمرین خواهید دید که سرمای صبح کسی را مریض نمیکند. آن هم حداکثر ۳۰ دقیقهاش.
- اجرای این برنامه در درازمدت از شما فردی بسیار مطلع از مطالب فوقالعاده خواهد ساخت. به اضافه کلی بایگانی و خلاصه مطلب که در طی این زمان گردآوری کردهاید.
- با این برنامه هر روز صبح متفاوتی خواهید داشت. تجربههای جالبی که فکرش را نمیکردید. به ویژه آن که هر روز ایدههای جدیدی در ذهن خود جاسازی میکنید که ناخودآگاه تا شب بدنبال آن هستید
- میتوانید هر چند روز یکبار خودتان را تحویل بگیرید و صبحانه را هم بیرون از خانه بخورید که لذت این برنامه را چند برابر میکند.
خوب خسته نباشید. خدایی فکر میکردید این برنامه ساده این همه مزایا داشته باشد؟
حالا لحظهی مهم سرنوشتساز فرا رسیده است. لحظهای که باید تصمیم بگیرید این برنامه را از کی شروع میکنید؟ همین فردا صبح؟ موفق باشید!
برای چشم ضرر ندارد؟
برخی از دوستان دانشجو گفتند شنیدهاند مطالعه در حین پیادهروی برای چشم مضر است. پس من هم دست به تحقیقات زدم و متوجه شدم این موضوع به مطالعه در وسیله نقلیه مربوط است نه قدم زدن و پیادهروی.
در واقع هیچ منبع علمی نیافتم که مطالعه در حین پیادهروی را برای چشم مضر بداند. خوشبختانه میتوانید بدون نگرانی به آرامی قدم بزنید و مطالعه کنید.
نکات کاربردی در نفس صبح و کتاب
مطالعه را به کتب غیردرسی، ترجیحا در قطع متوسط، حداکثر ۱۵۰ صفحهای و جذاب اختصاص دهید. کتاب ۴۰۰ صفحهای هم میتوانید ببرید، ولی کتابهای سبک وزن و خوش دست که بتوان یک دستی گرفت، راحتتر هستند.
اگر صفحات را با گیرهی کتابی به هم متصل کنید، خیلی راحتتر میتوانید قدم بزنید و مطالعه کنید و مواردی مثل نسیم هم مزاحم مطالعه شما نمیشوند و یک دستی میتوانید کتاب را بگیرید.
برای مطالعه راحت در حین پیادهروی، بهتر است کفش مناسب پیادهروی انتخاب کنید و ملایم راه بروید. لرزش متن در هنگام پیادهروی خواندن را دشوار میکند. پس ملایم راه رفتن نه تنها به چشم، که به مغز هم کمک میکند راحتتر جریان مطلب را در حین پیادهروی پردازش کند.
خیلی تند یا خیلی کند راه نروید. یک سبک پیادهروی ملایم و یکنواخت را دنبال کنید. اگر هر چند صفحه هم یک بار بنشینید و بلند شوید، از خشکی کمر خود جلوگیری کردهاید.
سعی کنید این برنامه را در محیطهای طبیعی بیرون از خانه اجرا کنید. گاهی هم چیزهایی پیدا میکنید که ارزشش را دارد. ما در زندگی شهری از طبیعت بسیار دور شدهایم و این فرصت خوبی است. یک بار هم صبحانه با طعم درخت شاه توت نصیب من شد.
و اما باران. اگر در هوای بارانی بخواهید این طرح را اجرا کنید، توصیه میکنم از کتاب صوتی استفاده کنید و با هندزفری به آن گوش دهید و پیادهروی کنید. همراه بردن کتاب در هوای بارانی یا وقتی باد تندی میوزد عملا اتلاف وقت و انرژی و احتمالا خود کتاب است. اگر خواستید این کار را بکنید صدا را بالا نبرید تا از محیط غافل نشوید.
در این زمینه آواچه هفتاد و هفتم را همینجا بشنوید.
تاریخ انتشار:
بازنویسی سوم: ۱۳۹۹/۱۲/۰۹
بازنویسی دوم: ۱۳۹۸/۱۲/۰۳
بازنویسی اول: ۱۳۹۶/۰۲/۱۶
نگارش اولیه: ۱۳۹۶/۰۱/۲۳