با خوشحالی متوجه شدم پادکست کتاب «جزء از کل» تمام نشده و چند فصل دیگر باقی مانده است. اپلیکیشن Castbox پیام خطایی داد که فکر کردم کتاب تمام شده ولی هنوز حداقل ۳ فصل دیگر باقی مانده است. خبر خوبی است. کتاب جالبی است و علیرغم این که کمی به کمدی سیاه شبیه است ولی نکات جذابی برای من دارد که از شنیدنش لذت میبرم. متنی شبه فلسفی دارد و تعابیری که برای توصیف وقایع و شخصیتها به کار میبرد واقعا جالب هستند.
دوشنبه بالاخره قفل تعویض پلاک باز شد. صبح اول وقت با مدیر ساختمان رفتیم تعویض پلاک و کار انجام شد. بعد هم رفتیم برای خریدهای مربوط به فضای سبز ساختمان و برگشتیم. دوباره رفتم سراغ پاک کردن گوشتها مرغ و پادکست رشدینو گوش میدادم. مطلب بسیار جالبی عنوان شد که تعجبم را برانگیخت. تقریبا یک سال پیش شرکتهای بزرگی مثل آمازون برای کارشناس هوش مصنوعی مولد (Generative AI) فراخوان جذب متخصص با حقوق ۹۰۰ هزار دلار در سال داده بودند. چنین حقوقی از بالاترین حقوق قبلی که در این زمینه شنیده بودم بالاتر بود. رقم قبلی ۲۰۰ هزار دلار درآمد سالیانه یک فریلنسر برنامهنویس در بازار آمریکا بود. ظاهرا هوش مصنوعی دارد همینطور میرود جلو و هی نتایج استفاده از آن عجیبتر میشوند.
در همین پادکست به ابزاری اشاره شد که اسمش یادم نیست. ولی میتواند برای شما اپلیکیشن و نرمافزار بنویسد و در Github بیش از ۱۲ هزار ستاره گرفته است. یکی از متخصصین پیشبینی کرده بود که تا ۵ سال دیگر بیشتر مشاغل برنامهنویسی حذف خواهند شد. چیزی که فعلا بیشتر متخصصین معتقدند این است که با حذف بسیاری مشاغل، مشاغل جدیدی به وجود خواهند آمد. ولی شخصا فکر میکنم در تحول جدید این احتمال وجود دارد که بسیاری مشاغل جایگزین نشوند. از طرفی به خاطر سرعت عمل بالای هوش مصنوعی و آماده نبودن دنیا برای موج بیکاران بسیاری که جویای شغل هستند، نگرانم. زیرا هوش مصنوعی با سرعت تکنولوژی شتاب میگیرد ولی جامعه به کندی به تحولات پاسخ میدهد.
رفتم سراغ اپلیکیشن «ننه قا» که یک اپلیکیشن فروش غذای خانگی در مشهد است. ولی کار نمیکرد و با اینترنت مودم و موبایل هر دو فعال نمیشد. ظاهرا که از کار افتاده است. ولی یک آزمایش جدید انجام دادم. تصویر گوشت مرغ پخته و له شده را در دیوار به عنوان یک تبلیغ قرار دادم که بلافاصله هم تأیید شد. نگران بودم که به ملاحظات بهداشتی قبول نکند. قیمت را هم زدم کیلویی ۱۵۰ هزار تومان تا ببینم چه خواهد شد و چقدر مخاطب جلب میکند. فعلا که هیچ مخاطبی جلب نشده و این روش کارآمد از آب در نیامد.
باید یک رزومه جدید برای خودم بسازم. تصمیم گرفتم دیگر به همه کارفرمایان یک رزومه واحد ارسال نکنم. یک اقدام غیرحرفهای که به علت تنبلی دنبال کرده بودم و حالا باید دست از این رویه بردارم. پولها دارد تمام میشود و باید هر چه زودتر کاری کرد. این نکته وقتی جدیتر شد که به یک آگهی شغلی در یکی از کانالهای تلگرامی پیام دادم و بلافاصله گفت رزومه بفرستید. هنوز که نفرستادهام.
دوشنبه باشگاه با دردسری روبرو شد. در حال تمرین بودیم که بازرس سررسید و به حضور دختربچههای کوچک در حین تمرین پسرها ایراد گرفت. کلی هم غرغر کرد و البته کمی کوتاه آمد ولی دست آخر استاد را مجبور کرد بروند اداره و تعهد بدهند که دیگر به هیچ عنوان ورزشکاران دختر در شیفت پسرها پیدایشان نشود.
سهشنبه از صبح زود مرد فعالی بودم. بعد نماز صبح رفتم در حیاط و سبزی چیدم و باقیمانده پیچکهای پارسال را از فنسهای دور حیاط کندم. بیشتر وقت نشد و صبحانه خوردم و همسرجان و دخترجان را رساندم مدرسه و زدم به جاده.
البته بلافاصله نزدم به جاده. چون ابتدا رفتم در بلوار مهدیه یک کیسه پر از کاج کردم. جمع کردنش شاید ۱۰ دقیقه طول کشید ولی واقعا نفسم را گرفت. بردم و ریختم پای یکی از درختهای ویلا.
امروز هم کارم بیل زدن دور درختها و آب دادن و اضافه کردن کمی کود ماهی بود. درختهای آخر که بودم یادم افتاد برادرجان گفته بود اگر دور تنه را خاک بریزی و بیاوری بالا از نفوذ بعضی آفات به درخت جلوگیری میشود. همین کار را کردم و نتیجه بدک نبود.
مرغها ۱۱ تخممرغ تحویلم دادند که حدس میزنم حداقل ۴۰ درصد تخممرغها را میشکنند و میخورند. کاری که قرار است با طراحی قفسهای جدید کنار گذاشته شود. ولی هی امروز و فردا میشود و من دارم ضرر میکنم. دیشب که تعدادی تخممرغ به همسایه فروختیم کمی خشنودی حاصل شد. ولی خب هنوز از پروژه به واقع عقبیم. مرغ مریض هم حالش بهتر بود و ظاهرا دارد کامل درمان میشود.
سیبزمینی پخته و تخممرغ پخته را به صورت خمیری غیریکدست مخلوط کردم و برای سگ و مرغها ریختم. مرغها با کمی تعجب میخوردند ولی گرگی خیلی تحویلش نگرفت.
یک توتفرنگی که پارسال پای یکی از درختها کاشته بودم امسال دوباره سبز شد و ظاهرا یکی دو میوه هم خواهد داد. تا به حال که از توت فرنگی میوه زیادی برداشت نکردهایم و باید دید امسال چه میشود. در جاده که میروم و میآیم خیلی توتفرنگی گلخانهای میفروشند ولی با اطلاعی که دارم سم بسیاری برای آنها استفاده میشود و عملا نباید خورد و من هم نمیخرم.
در قفس سه جوجه کبوتر داریم که این شکلی هستند. بانمک و بامزه و کمی بعد که این پرهای اولیه بریزد و پرهای اصلی را دربیاورند مشخص خواهد شد چه شکلی هستند.
پای درختها تمیز شده و حالا وقت زدن خارهایی است که جایجای محوطه رشد کردهاند. گلهای قشنگی هم دارند و حیف که خار بسیار بدقلقی هستند و اگر به پا گیر کنند میتوانند راحت پا را زخمی و خونین کنند و امروز کلی از آنها را با بیل از ریشه درآوردم. گر چه باز هم رشد خواهند کرد و باز باید به سراغشان برویم. درست مثل عادتهای بد هستند که هر چه مبارزه کنی باز هم از یک جایی سروکلهشان پیدا میشود.
صبح چهارشنبه دخترجان را بردیم مدرسه تا از او تقدیر کنند. به خاطر ۲ مدال طلای کشوری که در ووشو رشته تایچیچوان گرفته مدرسه تصمیم به تقدیر داشت که با فرا رسیدن ماه رمضان و عید نوروز به تعویق افتاد. لحظه آخری حکمهای قهرمانیاش را پیدا نکردم و علیرغم اصرار مدرسه این گزینه همراهش نبود. فقط دو مدال طلایش را برد و این طور که گفته بودند باید سر صف هم یک فرم اجرا کند بچهها ببینند.
امروز هم میخواستم به ویلا سر بزنم ولی زدن خارهای دیروز به پاهایم فشار آورده بود و دیدم آماده کار نیستم. پس فقط رفتم در حیاط و سبزی چیدم و خاکهای اضافه را در پلاستیک زباله ریختم و آمدم سراغ صبحانه با تخممرغهای محلی خودمان. جای شما خالی سبزی خانگی با تخممرغ محلی عجب صبحانهای است.
یک اقدام جدید برای توسعه ارتباطاتم انجام دادم که نیازمند تفکر بیشتری است. شماره حامد موسوی را از امیرحسین ثقةالاسلامی گرفتم. حامد موسوی متخصص توانمندی در حوزه HR است و در رادیو رشدینو صحبت میکند. قصد دارم برای توسعه تواناییهایم در حوزه HR از او کمک بگیرم. فعلا باید به سایت و شبکه اجتماعی او سر بزنم و بیشتر چک کنم تا بتوانم تماس موثری برقرار کنم.
پستهای دیگر وبلاگ:
چالش کتاب و سیمانکاری غیرحرفهای
در چالش کتابخوانی ۴ کتاب را فراموش کردم و با برنامههای فشرده باید نگران سیمانکاری در ویلا هم باشم
مصاحبه شغلی مسخره
گاهی که در مصاحبههای شغلی شرکت میکنم حس میکنم خیلی بیشتر از مصاحبهکننده به کاری که موضوع مصاحبه است، مسلط هستم
دیجیتال مارکتینگ با دیوار
بدون دیجیتال مارکتینگ واقعا کسبوکار آدم میخوابد و بیدار نمیشود. نمونهاش همین دانشجویانه است که در گل مانده است.
بفرما! مریم مصنوعی
دیگر همین مانده که دختر سفارش بدهیم یک مصنوعیاش را تحویل بگیریم. کارهایی که از هوش مصنوعی مولد برمیآید خیلی متنوع و نگرانکننده است
آب سرد در حمام
سرد شدن ناگهانی آب در حمام چیزی نیست که بتوان با آن کنار آمد. به ویژه اگر همان لحظه پکیج قاطی کرده باشد
بهینهسازی کارهای دفتر با مدیربازی
وقتی حتی نمایشی حس مدیریت و کارمندی را تمرین کنی میتوانی نتایجی بهتر از روزهایی بگیری که بدون طرح و برنامه در دفتر وقت میگذرانی