چند روز اخیر بیشتر به درگیریهای متفرقه گذشت و تنها کاری که نسبتا منظم انجام دادم، نوشتن قسمتهای جدید دورهٔ زبان انگلیسی و ارسال برای ویراستار بود. دیگر مجبورم منظمتر هم کار کنم. چرا که پسرم که کلاس ششم است و دخترم که سوم میرود هم دارند این دوره را میخوانند و به زودی به من میرسند. پس ناچارم با نظم بیشتری کار کنم.
پسرجان دیشب حرف جالبی زد. گفت دیگر علاقه به یوتیوبر شدن را از دست داده و میخواهد روی ویرایش فیلم کار کند. در همین سن فهمیده بود که درگیری زیاد یوتیوبری خیلی روی اعصاب است و به راحتی هم نتیجه نمیدهد. ولی ویرایش زود به درآمد میرسد و با اعصاب و روان آرام، میتواند کارش را بکند. نتیجهای که فکر میکردم خیلی دیرتر قرار است بگیرد. ولی خدا را شکر که خیلی زود فهمید و مسیر توانمندسازی را بهتر تنظیم خواهد کرد.
دیروز با پدرخانم رفتیم به ویلا و برایم جالب بود که پیرمرد از دیدن نتیجهٔ ابتکارهای من برای کاهش مصرف آب خوشحال شد. آب در آن محدوده خیلی گران است و با روشهایی که به کار برده بودم مصرف آب تا نصف کاهش یافت. البته هنوز راهکارهای زیادی را امتحان نکردم ولی ریختن ریشههای خشک شده پای نهال و قرار دادن بطریهای بازیافتی پر شده با آب به طور دایرهای، مصرف آب را واقعا کاهش داده بود. نهالهایی که این امکانات را نداشتند خیلی آب میخوردند و این نهالها سریع سیراب میشدند.
این چند روز یک مسئولیت را هم دارم کاملا تحویل میدهم تا دیگر تمام وقت در اختیار دانشجویانه باشم. از سال گذشته که به مشهد برگشتم، بنا به کنجکاوی و وسواس در امور مدیریت ساختمان را پذیرفتم ولی عملا خیلی درگیرکنندهتر از چیزی بود که فکر میکردم. این مسئولیت هم به طور کامل در حال تحویل است تا دیگر با آزادی فکر بیشتری بتوانم برای دانشجویانه انرژی بگذارم. دیشب جلسه ساختمان داشتیم و برایم جالب بود که همهٔ همسایهها دیگر میدانستند که ما زود میخوابیم و یکی از مثالهایی که در جلسه زده شد، ساعت ۱۰ شب خوابیدن ما بود. واقعیتی که ممکن است به ایجاد تغییراتی در سبک زندگی همسایگان منجر شود. اگر بشود من قطعا خوشحال میشوم.
تنها نگرانی جدی من با رسیدن به انتهای ماه رمضان این است که نتوانم به خوبی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد، برای پژوهش توانمندسازی تبلیغ و مخاطب جذب کنم. نگرانیای که مرتبا دارد جدیتر میشود. شاید همین ایدهٔ بلندگو و پخش یک تبلیغ کاملا کارشناسی شده به جای صحبت کردن مستقیم با دانشجوها به کار بیاید. مطمئن نیستم ولی تلاشم را خواهم کرد.