اگر رمان «آلیس در سرزمین عجایب» نوشته «لوئیس کارول» در ۱۸۶۵ میلادی را خوانده باشید، به خوبی متوجه شدید که آلیس به سادگی از دنیای واقعی وارد دنیای فانتزی شد و هر چیزی که میدید با واقعیتهای ملموس زندگی روزمره متفاوت بودند. آلیس ابتدا در سوراخ لانه خرگوش سقوط کرد و ماجرا از اینجا شروع شد.
او پس از این سقوط وارد فضاهای خیالانگیز عجیبی شد که رمان «آلیس در سرزمین عجایب را به یکی از شگفتترین و جذابترین رمانهای فانتزی دنیا تبدیل کرد. رمانی که تا کنون فیلمهای بسیاری برای آن ساخته شده و استعاره «آلیس در سرزمین عجایب» در ادبیات جایگاه روشن و انحصاری یافته است.
دانشجوی نوورود یا آلیس در سرزمین عجایب؟
هر ساله اول مهر، روز آغاز سال جدیدی تحصیلی است. روزی که برای بچهمدرسهایهای کلاس اولی و دانشجویان جدیدالورود روز بسیار خاص و متفاوتی حساب میشود. در این روز این دو دسته انتظار دارند با کلی شگفتی و هیجان روبرو شوند. استرس دارند و گویا مثل آلیس وارد سرزمین عجایب شدهاند.
این روز برای کلاساولیها روزی گیج کننده، کمی ترسآور و هیجانانگیز است. روزی که باید از والدین جدا شوند و به تنهایی وارد یک فضای جدید و مبهم شوند. روزی که اشک خیلی از این بچهها را در میآورد! همه ما خاطراتی از این دست از ابتدای ورود به مدرسه داریم. برای کلاس اولیها بقیه کار راحت است. کتب درسی مشخص، برنامه درسی تنظیم شده، دروس آسان، کلی تذکر به ناظمین داده شده که درست رفتار کنند، تا یک اتفاقی بیفتد والدین توی دفتر مدیر هستند. دیگه کمتر بچهای توی مدرسه کتک میخورد و غیره. اما داستان در دانشگاه کمی متفاوت است.
دانشجویان شرایط به شدت بغرنجتری دارند! یک دانشجوی نوورود باید از همان اول یاد بگیرد گلیمش را از آب بیرون بکشد. به خصوص دانشجویان شهرستانی باید مهارتهای زندگی را خوب یاد بگیرند. ترم که شروع شد در بلبشوی دانشگاه یک دانشجو به راحتی نمیتواند خودش را اداره کند. در واقع هیاهوی دانشجویان همراه با برنامههای خلقالساعه که هر لحظه عوض میشوند و فقط یک برگه روی برد آموزش چسبانده میشود به خودی خود برای گیج کردن آدم کافی هستند! قوانینی که از دلایل آن سر در نمیآورید، کوتاهیهایی که دلیل موجهی ندارند، بوروکراسی مسخره اداری برای یک کلیک کردن مشت نمونه خروار هستند: یعنی همان سرزمین عجایب !
یک سری توصیه کاربردی
بر خلاف تصور عمومی، اگر از آن دسته دانشجوها هستید که سرتان به درستان گرم است و کاری به کار کسی ندارید و از جنجال و سر و صدا گریزانید، به شما هشدار میدهیم که بیشتر دقت کنید. در دانشگاه سرتان توی لاک خودتان باشد، کلی خبرهای داغ و مهم را از دست میدهید. در واقع دانشجو باید حداقل اینقدر تعاملات اجتماعی داشته باشد که خبرهای مهم و فوری را از دست ندهد. کافی است هفتهای یک بار سری به بوردهای مهم بزنید و با چند دانشجوی فعال همراه باشید. این روزها استفاده از تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی هم مرسوم هستند که بهتر است یک سیمکارت مجزا برای آن داشته باشید و تماسها و پیامکهای آن را جواب ندهید و شماره تماس اصلی را فقط به برخی دوستان بدهید! (برای خودتون بهتره از ما گفتن بود). دیگر نگران نباشید همه خبرها همینجاها هستند. اما منزوی بودن خطرات زیادی به همراه دارد که اینجا فرصت طرح آن نیست.
نکته دوم این که با مسئولین دانشگاه تعامل داشته باشید. در واقع مهم نیست از آنها خوشتان میآید یا خیر. مهم این است که آنها هر یک در بخشی مشغول به کار هستند که در طی دوران دانشگاهی با آنها تعامل خواهید داشت. پس شرط عقل مردمداری است. در واقع باید کلیه کادرهای اداری مهم را بشناسید. اگر دانشگاه بزرگی دارید، کارتان کمی مشکلتر است ولی لازم است شناخت خوبی از مسئولین دانشگاهی و نیز اساتید و مدیران گروه آموزشی خود داشته باشید.
نکته دیگر این که مثل بولدوزر واحد برندارید. این کار شما را با دشواریهای خاصی مواجه خواهد کرد. در این زمینه صحبت بسیار است و در مقاله جداگانه از آن صحبت شده است.
دیگر توصیههای مهم:
- هفتهای یک کتاب غیردرسی بخوانید
- صبحها ورزش / دوش / صبحانه برنامه ثابت شما باشد
- برای ۲۵ صدم خودتان را حرص ندهید.
- سعی کنید متوسط باشید. وقت بیشتری برای مطالعات اصلی خواهید داشت
- دوستان خوبی پیدا کنید
- چهار سال لبخند از لبانتان محو نشود!