logo 128x128

دانشجویانه

دانشجویانه

امتیاز من: صفر  قلم 
خانه » چه ایدهٔ تازه‌ای خوب است؟

چه ایدهٔ تازه‌ای خوب است؟

به طور کلی ایده جدید می‌تواند به ذهن هر کسی خطور کند. در این زمینه همیشه تخصص و مطالعات حرف اول را نمی‌زنند. بسیاری از ما ایده‌های بسیاری در ذهن داشتیم که آن‌ها را به فراموشی سپرده‌ایم.

   دانشجویان نیز پر از ایده‌های تازه هستند و مایلند ایده‌های خود را به نتیجه برسانند. آن‌ها با شور و شوق ایده‌های مختلفی را بررسی می‌کنند و در موارد بسیاری آن‌ها را امتحان می‌کنند. اما معمولا جای خالی ارزیابی حرفه‌ای یک ایده قبل از شروع به تولید آن حس می‌شود. شما یک ایده را به ثمر می‌رسانید و تازه متوجه می‌شوید اشکالات ایده شما چه بوده است. در این مقاله یک راهکار ساده ولی کاربردی برای رفع این مشکل ارایه می‌کنیم. این مقاله از سخنرانی «گای کاواساکی» در TED گرفته شده است.

 

۲ عامل کلیدی

برای ارزیابی حرفه‌ای یک ایده، ۲ عامل کلیدی را باید در نظر گرفت:

– نوآوری ایده

– ارزش کاربردی ایده

   با توجه به این که هر یک از این دو می‌توانند قوی یا ضعیف باشند، چهار حالت خواهیم داشت. برای این که به صورت نموداری صحبت کنیم، اگر به نمودار زیر دقت کنید، چهار حالت برای این دو متغیر قابل تصور است:

   در ادامه همه این حالت‌ها را بررسی می‌کنیم.

 

الف) نوآوری قوی و ارزش کاربردی ضعیف

در مورد بسیاری از ایده‌های جدید این اتفاق رخ می‌دهد. یعنی فکر کاملا جدید است ولی قابل قیمت‌گذاری نیست، چون خریداری ندارد! در واقع در این شرایط شما کمی احمق جلوه خواهید کرد. پس مراقب باشید چنین دسته‌گلی به آب ندهید و این‌گونه ایده‌ها را رها کنید. متاسفانه این نوع ایده بسیار فراوان است و مشخصا افراد بدون تخصص در این زمینه خیلی ایده صادر می‌کنند. زیرا از نوآوری خود لذت می‌برند و فکر می‌کنند شاهکاری آفریده‌اند. 

   مثال‌های بسیاری برای این نوع ایده‌ها در تاریخ علم وجود دارد. فکرهای احمقانه‌ای که تنها می‌توان به آن خندید.

   چنان که می‌بینید ایده بدون کاربرد و ارزش تنها به درد خندیدن می‌خورد. این ایده‌ها هیچ گاه بازاری کسب نمی‌کنند و تنها وقت و انرژی مخترع را تلف می‌کنند.

 

ب) نوآوری ضعیف و ارزش کاربردی قوی

در این حالت شرایط سختی برای فروش محصول خود خواهید داشت. یعنی محصول شما کارآیی دارد و می‌توان بر آن قیمت گذاشت. ولی نمی‌توان آن را به راحتی فروخت زیرا مشابه آن زیاد وجود دارد. برای مثال اگر دستگاهی بسازید که مشابه آن در بازار وجود دارد، پس هیچ مزیت خاصی نسبت به دیگران ندارید. با این که کار شما ارزشمند است و کاربرانی دارد. اما برای نفوذ به بازار باید بر سر قیمت رقابت کنید. همان مطالبی که در مورد محصولات غذایی جدید دیده می‌شود. آن‌ها با استراتژی تخفیف وارد بازار می‌شوند و به تدریج تلاش می‌کنند شرایط را بهتر کنند. در این حالت جنگ بر سر قیمت کار سختی است و ممکن است یک رقیب قوی شما را به راحتی از میدان به در کند. 

   این روزها به ویژه در صنعت خرده‌فروشی خیلی می‌بینیم که ابزار تخفیف برای جذب مشتری استفاده می‌شود وبه بهانه‌های مختلف تخفیف اعلام می‌کنند. زیرا محصول آن‌ها دارای ارزش ذاتی است ولی نوآوری خاصی نسبت به یکدیگر ندارند. پس تنها تخفیف قیمت باقی می‌ماند. 

   توصیه می‌کنیم اگر تجربه کاری در حوزه ایده خود ندارید، با چنین ایده‌هایی شروع نکنید. زیرا حل مشکلات این نوع ایده‌ها به تجربه بالایی نیاز دارد.

   به ویژه کسانی در این حوزه قرار می‌گیرند که ایده‌های موفق دیگران را کپی می‌کنند. در این حالت خطر بسیار زیاد است. به راحتی ایده کنار زده می‌شوید و به راحتی نمی‌توانید رقابت کنید. کپی‌کارها متوجه نیستند خود را وارد چه ماجراجویی خطرناکی کرده‌اند. در این حالت به سختی می‌توانید از موقعیت خود دفاع کنید. بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی در همین حوزه قرار می‌گیرند.

 

 پ) نوآوری ضعیف و ارزش کاربردی ضعیف

این بدترین حالتی که برای ایده‌دهنده می‌تواند پیش بیاید. این نوع ایده‌ها شما را کاملا احمق جلوه می‌دهند چون ایده‌ای در سر دارید که نه به درد کسی می‌خورد و نه نوآوری خاصی در آن قابل مشاهده است. این نوع ایده‌پردازان معمولا در حوزه تخصصی ایده هیچ سررشته‌ای ندارند و اولین فکر خود را به عنوان یک ایده ناب تصور می‌کنند. آن‌ها به سادگی مورد تمسخر قرار می‌گیرند و ایده‌های مسخره‌ای دارند که هیچ سودمندی ندارد. 

 

ت) نوآوری قوی و ارزش کاربردی قوی

اینجا جایی است که شما می‌توانید نقشی فوق‌العاده بازی کنید و کمتر کسی می‌تواند به این مرحله برسد. غول‌های فناوری و شرکت‌های بزرگ بر سر تصاحب این منطقه با هم در رقابت هستند. در اینجا می‌توانید یک عامل تعیین کننده باشید و به رهبر بازار تبدیل شوید. اما حفظ این موقعیت بسیار دشوار است و به راحتی نمی‌توان آن را حفظ کرد.
امروزه شرکت‌ها مبالغ سنگینی برای تحقیق و توسعه هزینه می‌کنند تا بتوانند در این منطقه وارد شوند یا باقی بمانند. این منطقه حساس و رشک‌برانگیز است و البته چنان که گفتیم بدون تخصص و مطالعه نمی‌توان به آن وارد شد.

اگر ایده‌های شما در این موقعیت باشند، شما به رهبر بازار تبدیل خواهید شد. خواهید توانست به خوبی دیگران را پشت سر بگذارید و موقعیت عالی کسب کنید. 

 

نتیجه‌گیری

در ارزیابی ایده خود دقیق باشید. ملاک‌هایی که گفته شدند، یعنی میزان نوآوری و میزان کارآیی از ملاک‌های کیفی هستند. در نتیجه نمی‌توان آن‌ها را به سادگی سنجید. گاهی یک ایده که مدت‌ها فاقد نوآوری یا کارآیی محسوب می‌شد، ناگهان محبوب و قدرتمند ظاهر می‌شود. در این زمینه داشتن تخصص و سواد کافی و مرتبط بسیار راهگشا است.

   از ایده‌پردازی در حوزه‌های غیرتخصصی خود پرهیز کنید تا نتایج مطلوبی بدست آورید. اگر از کسانی هستید که ایده‌های بسیاری دارند، آن‌هایی را که با تخصص شما مرتبط نیست به رایگان در اینترنت به اشتراک بگذارید. شاید کسانی پیدا شدند و ایده‌های شما را عملی کردند. اما از شاخه به شاخه پریدن و حرکت‌های بدون پشتوانه فکری به طور جدی پرهیز کنید.

   سخنرانی «گای کاوازاکی» را می‌توانید اینجا ببینید:

اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content