هوش مصنوعی به روند جدید پرتلاطمی تبدیل شده است که هر روزه در حال خلق ابزارهای جدید و تهدید روزافزون مشاغل سنتی است. امروزه هوش مصنوعی به توانایی یادگیری به شکلی کاملتر از گذشته مجهز شده است که نام هوش مصنوعی مولد (Generative AI) را به خود اختصاص داده است. این قابلیت باعث ظهور فرصتهای تازهای شده که به سرعت میتواند دنیای اطراف ما را به شدت تغییر دهد. مطالعهای که اخیرا توسط شرکت IBM منتشر شده، نگرانیهای جدیدی برای مشاغل پیشبینی میکند که در ادامه آورده شده است. IBM از قدیمیترین شرکتهای رایانهای جهان و یکی از قطبهای این صنعت در حال حاضر است.
هنوز انسانها قابلیتهای رقابتی دارند
وضعیت شغلی در جهان حتی در مقایسه با شش ماه قبل تغییر کرده است. رهبران به این عقیده میرسند که بنگاههای اقتصادی فردا را نمیتوان با استعدادهای دیروز اداره کرد و استعدادهای فردا قادر به تکیه کردن بر روشهای کار کردن دیروز نیستند.
با این که انسانها هنوز نسبت به هوش مصنوعی، تواناییهای رقابتی دارند، ولی صاحبان کسبوکار در حال روبرو شدن با چالشهایی هستند که با استعداد مرتبط هستند. مطالعهٔ جدیدی در IBM نشان میدهد که این چالشها از شکاف در مهارتها، تا تغییر انتظارات کارکنان تا نیاز به مدلهای عملیاتی جدید، وجود دارند. ولی در عین حال شرکت IBM پیشبینی میکند که مشاغل آینده با همافزایی انسان و ماشین به دستاوردهای نمایی در ارزش اقتصادی خواهد رسید.
سودآوری مبتنی بر هوش مصنوعی
در طی سه سال گذشته، سازمانهایی که مدل عملیاتی را به صورت راهبر نهایی تحول بنگاه اقتصادی دیدهاند، در زمینههای سودآوری، رشد عادی، نوآوری و حفظ کارکنان دیگران را پشت سر گذاشتهاند. در کل این گروه به میزان ۴۴٪ بیشتر از گروه متمرکز بر مهارتها (که بدترین عملکرد را داشته) از رقبا جلو افتاده است.
نکتهٔ جالب این است که خودکارسازی فرآیندهای بد نمیتواند آنها را بهتر کند. شکستن فعالیت اقتصادی به عناصر پایهٔ آن برای رسیدن به بهرهوری واقعی، جواب میدهد.
شکاف جهانی مهارت
شکاف جهانی در مهارت یک واقعیت در حال رشد است. نظرسنجیها در بین مدیران اجرایی نشان داده است که در اثر پیادهسازی هوش مصنوعی و خودکارسازی در طی سه سال آینده، ۴۰ درصد از نیروهای کاری آنها باید به مهارتهای جدیدی مجهز شوند. به عبارت دیگر ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر از سه میلیارد و چهارصد میلیون نفر نیروی کاری در سراسر جهان که منبع این آمار بانک جهانی است. پاسخدهندگان در این نظرسنجی همچنین اعلام کردند که ساختن مهارتهای جدید برای کارکنان فعلی، سختترین چالش استعداد است. در نمودار زیر تأثیرپذیری مشاغل بر اساس جایگاه شغلی از هوش مصنوعی مولد را ملاحظه کنید.
عصر تقویت نیروی کار
بنا به پیشبینی انجمن اقتصاد جهانی (WEF) فناوریهای جدید در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ میلادی به از بین رفتن ۸۵ میلیون شغل و خلق ۹۷ میلیون شغل جدید منجر خواهد شد. این تغییر شدید در عصر جدیدی رخ میدهد که آن را عصر تقویت نیروی کاری مینامیم. عصری که در آن همکاری ماشین-انسان به تقویت تولید و ارائه ارزشهای تجاری فوقالعاده منجر خواهد شد.
این تحول باز هم موجب گستردهتر شدن شکاف مهارتی در سطح جهانی میشود. بنا به پیشبینی انجمن اقتصاد جهانی، ۴۴٪ از مهارتهای نیروی کاری در بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۸ کنار گذاشته میشوند. هوش مصنوعی مولد میتواند حتی این تغییر را بدتر کند. نظرسنجی جدید IBM نشان داد که ۴ نفر از هر ۵ مدیر اجرایی گفتند که هوش مصنوعی مولد به تغییر نقشها و مهارتهای کارکنان منجر خواهد شد. در حالی که کارکنان در تمامی سطوح، اثرات هوش مصنوعی مولد را حس خواهند کرد. همچنین انتظار میرود که کارکنان سطوح پایینتر بیشترین تغییر را شاهد باشند.
اثر هوش مصنوعی بر گروههای کارکنان
کارکنان در تمامی سطوح میتوانند اثرات هوش مصنوعی مولد را حس کنند. ولی از کارکنان تازهوارد انتظار میرود که بزرگترین جابجایی را ببینند. ۷۷٪ از مدیران در نظرسنجی گفتهاند که موقعیتهای کاری ورود به مشاغل تحتتأثیر هوش مصنوعی هستند و این روند در سالهای آینده شدت خواهد گرفت. تنها ۲۲٪ از مدیران گفتند که همچنان نقشهای اجرایی یا مدیریت سابق را دارند.
واقعیت این است که عملکرد هوش مصنوعی میتواند به تغییر نظرات سهامداران منجر شود و این میتواند باعث جابجایی مدیران و تغییر سنجههای سنجش مدیریت شود. در واقع هیچ سطحی از مشاغل از تأثیرات هوش مصنوعی در امان نیست.
علاقه به تقویت توسط هوش مصنوعی
این یک واقعیت است که هوش مصنوعی میتواند فرصتهای بیشتری برای بهبود عملکرد کارکنان فراهم کند. ۸۷٪ از مدیران اجرایی معتقد بودند که بیشتر احتمال دارد که کارکنان توسط هوش مصنوعی مولد تقویت شوند، نه این که جایگزین گردند. این نسبت بنا به عملکردها متفاوت است: ۹۷٪ از مدیران اجرایی فکر میکنند کارکنان تدارکات بیشتر از جایگزین شدن تقویت خواهند شد، ولی ۹۳٪ این نظر را در مورد کارکنان مشاغل خطرناک و مشاغل مالی، ۷۷٪ برای خدمات مشتری و ۷۳٪ برای بازاریابی دارند.
تفاوت نگاه مدیران و کارکنان به شغل
کارکنان بیشتر به دنبال انجام دادن کاری معنیدار هستند تا این که جویای انعطافپذیری و فرصتهای رشد باشند. ولی مدیران همیشه درگیر خواستههای آنها نیستند. با برتری هوش مصنوعی در انجام کارهای عملی و تکراری، نظرسنجی از کارکنان نشان داد که آنها به انجام کاری تأثیرگذار، بیشتر از حقوق و امنیت شغلی اهمیت میدهند که این مهمتر از انعطافپذیری آرایش شغلی، فرصتهای رشد و دارایی است. تقریبا نیمی از پاسخدهندگان قبلی معتقدند بودند که کاری که میکنند، بسیار مهمتر از این است که برای چه کسی کار میکنند یا به طور منظم با چه کسی کار میکنند.
با این وجود به نظر میرسد که کارکنان چیزی را که اهمیت دارد، فراموش کردهاند. مدیران اجرایی در نظرسنجی گفتند که کار تأثیرگذار کمترین عامل مهم برای کارکنانشان است، و در عوض به آرایش کاری انعطافپذیر به عنوان مهمترین ویژگی در برابر حقوق و امنیت شغلی اشاره کردند.
نقش مدیران منابع انسانی
مدیران منابع انسانی نقش حیاتی در تطبیق سازماندهی با تغییرات ناشی از هوش مصنوعی دارند. آنها در برابر چالشهای راهبری، بازطراحی کار و مدلهای عملیاتی برای هدایت سازمانهای خود به سمت آینده هستند. چند کاری که میتوان به آنها توصیه کرد عبارتند از:
- بازطراحی شغل و هدایت آن با مدل عملیاتی
- سرمایهگذاری در استعداد به اندازهٔ فناوری و آماده کردن نیروی کاری برای کار با هوش مصنوعی و دیگر تغییرات فناوری
- قرار دادن مهارت در مرکز استراتژی نیروی کاری، راهکاری برای امروز و فردا
- با قرار دادن کارکنان در موقعیت هدایتگر، معنای بیشتری به مشاغل ببخشید
جمعبندی
هوش مصنوعی هم یک دستیار خوب و هم یک تهدید جدی برای مشاغل است. آنچه واضح است، لزوم تغییر بسته مهارتی در کلیهٔ مشاغل به سمت هوش مصنوعی است. نیازی که روزبهروز با گستردهتر شدن قابلیتهای هوش مصنوعی،جدیتر شده و شکلدهندهٔ دنیای فردا است.