دیروز از یک موسسه تماس گرفتند. قبلا پیشنهاد همکاری در تولید محتوا فرستاده بودم. نمونه‌کار خواستند که ترکیبی از ترجمه متن و تحقیق و یک پست اینستاگرامی بود. می‌دانستم در زمینه طراحی تعریفی ندارم پس فقط قسمت متنی را تکمیل و ارسال کردم. دیروز گفتند همکاری را شروع می‌کنیم و برای شروع با کلمه‌ای ۱۵۰ تومان می‌رویم جلو. موضوع کار این موسسه رمزارزها است که اخیرا برایم جالب شده و در مورد آن دارم یاد می‌گیرم.

   دیروز موقع نهار یک مستند در مورد بیت‌کوین تماشا کردم. نکته‌ای که برایم جالب بود عملکرد نامتمرکز این رمزارز بود که گفته می‌شد مانع از فروپاشی ناگهانی آن مثل ورشکستگی بانک‌ها می‌شود. تا حالا به این نکته دقت نکرده بودم. هر بانکی اگر با مراجعه مردم روبرو شود که پول‌شان را می‌خواهند، بلافاصله ورشکست می‌شود. چون در نظام بانکی آن‌ها چندین برابر حجم سپرده‌های خود وام اعطا می‌کنند. در نتیجه هر لحظه در خطر ورشکستگی ناشی از یک شایعه هستند. یک خانه که بر آب بنا شده است. نمی‌فهمم اقتصاد مدرن با این همه هیاهویش چطور این معضل را برطرف نمی‌کند.

   به تازگی کیفیت وقت‌گذرانی من در دفتر خیلی بهبود پیدا کرده است. انگار این دوره درمانی و خودکلنجاری دارد جواب می‌دهد. حالا وقتی می‌نشینم بر خلاف گذشته وقت خیلی مفیدتری کار می‌کنم. آرامش بهتری دارم و همه‌چیز آرام‌آرام دارد می‌رود سر جای خودش.

   خبر وخیمی که اخیرا منتشر شده، هک شدن عمدهٔ اطلاعات اسنپ‌فود است. من که تا حالا ازاین سرویس و مشابه‌های آن استفاده نکردم و همیشه به غذای خانگی اهمیت دادم، حالا قدر کارم را بهتر از قبل می‌فهمم. متأسفانه هکرها اطلاعات را تا حدی دقیق استخراج کردند که هیچ جزئیاتی ناگفته باقی نمانده است. مردم اگر فهم امنیت اطلاعات داشتند الان باید در خیابان‌ها تظاهرات می‌کردند.

   امروز صبح کمی دیر (۷:۱۱ صبح) بیدار شدم و در نتیجه قید صبحانه را زدم و با سه کلوچهٔ کوچک آمدم دفتر. امیدوارم امروز به ۴ ساعت زمان مفید تولید محتوا برسم. طبق تصویرسازی صبح با این که شب جایی دعوتیم باید عملکرد تولید محتوایی خوبی ارائه کنم. یک یکشنبه‌بازار رفتن هم به همسرجان قول دادم که بدون دقت در اجرای برنامه‌ها خوب پیش نخواهد رفت.