مهارت کاهش سرعت یادگیری

در دنیایی که هر روز حجم دانش بشری بیشتر از قبل می‌شود و در دنیایی زندگی می‌کنیم که به زودی نخواهیم توانست حتی یک میلیاردم دانش موجود را در طول عمر خود یاد بگیریم، چه کار باید کرد؟ کدام استراتژی می‌تواند به ما در غلبه بر حجم رو به تزاید لحظه به لحظهٔ دانش کمک کند؟ آیا قرار است به زودی زیر بار یادگیری کمر خم کنیم و کار را به هوش مصنوعی و ربات‌های انسان‌نما بسپاریم؟ اگر شما هم به این گونه سوالات فکر می‌کنید، احتمالا مسئله را درست نفهمیده‌اید. همان‌طور که من سال‌ها درست نفهمیده بودم.

امکان ناپذیری یادگیری عمیق گسترده

سال‌ها است که این توصیه را از متخصصین می‌شنویم که فقط برای متخصص عمیق شدن در یک رشته برنامه‌ریزی کنید. بیشتر از این در توان ۹۹ درصد انسان‌ها نیست و اگر نابغه باشید و توان بیشتری داشته باشید، باز هم نخواهید توانست بیشتر از انگشتان دست، تخصص عمیق کسب کنید. زیرا حجم دانش بشری با تورمی مهارنشدنی در حال بزرگ شدن است و ثانیه به ثانیه مطالب جدیدتری وارد اقیانوس دانش بشری می‌شود که تازه در برابر کهکشان علوم جهانی چیزی به حساب نمی‌آید. واقعیتی که فکر کردن به آن آدم را با افسردگی روبرو می‌کند.

   یکی از کج‌فهمی‌های رایج در این حوزه مربوط به کسانی است که فکر می‌کنند با تلاش بیشتر می‌توانند همه‌چیز یاد بگیرند. آن‌ها به استعداد خود خیلی اعتماد دارند و خود را یک کتاب‌خوان حرفه‌ای یا یک یادگیرندهٔ تمام عمر می‌دانند. ولی دقت نمی‌کنند که حجم دانش موجود بزرگ‌تر از آن است که حتی بتوان اسناد موجود آن را ورق زد. برای مثال چند سال پیش رادیو به یک محاسبهٔ جالب اشاره می‌کرد که اگر یک شخص با ۸۰ سال سن بخواهد از لحظهٔ تولد تا پایان عمر رمان‌های نوشته شده را تنها ورق بزند، عمرش تمام می‌شود و نخواهد توانست این پروژهٔ خیالی را به پایان برساند. حالا فکر کنید که رشد دانش در علوم دانشگاهی چقدر است تا به سرعت متوجه شوید چنین تصوری خیال باطلی بیش نیست. اگر هنوز باور نکرده‌اید به این نکته توجه کنید که کتابخانهٔ کنگرهٔ آمریکا بیش از ۱۷۵ میلیون اثر در خود دارد. حالا ماشین‌حساب بردارید و از پاسخی که در این محاسبه خواهید دید، شگفت‌زده شوید.

   سوالی که این واقعیت مطرح می‌کند این است که پس چه باید کرد؟

کتابخانه‌های عظیم
کتابخانه‌های عظیم

مغز پارینه‌سنگی و دانش جدید

یکی از نظریه‌های رایج در حوزهٔ یادگیری بحث مغز قدیم ماست که از دوران پارینه‌سنگی به ارث برده‌ایم. مغزی که به دوران شکارگری بشر تعلق داشته و هنوز ساختارهای آن در مغز انسان مدرن وجود دارند. مغزی که نمی‌تواند مثل تراشه‌های رایانه‌ای به سرعت پردازش کند و خاطرات را دقیقا آن طور که بوده به خاطر بسپارد. مغزی که مرتبا خاطرات قدیمی را دستکاری می‌کند تا حجم آن‌ها کم شوند و اگر مرتبا با آن کار نکنید به سرعت همه چیز را فراموش خواهید کرد.

   یک توجیه این وضعیت این است که مغز انسان پارینه‌سنگی در شبانه‌روز با داده‌های جدید کمی سروکار داشت. پس با طبیعتی سازگار شد که پیچیدگی کمی داشت و با آرامش بیشتری زندگی می‌کرد. ولی دنیای مدرن خیلی سریع‌تر از چیزی است که انسان‌ها آمادگی آن را دارند. هر ثانیه اطلاعات فراوانی تولید می‌شوند و اطلاعات بسیاری منقضی می‌شوند که باید به فراموشی سپرده شوند. ولی انسان‌ها نمی‌توانند در این حوزه با رایانه‌ها رقابت کنند. زیرا مشکل اینجاست که مغز انسان با تحولات سریع رایانه‌ها کنار نیامده و نمی‌تواند با سرعت آن‌ها کار کند.

زندگی انسان پارینه‌سنگی
زندگی انسان پارینه‌سنگی

خطر کمال‌گرایی در یادگیری سریع

یکی از چالش‌های افراد علاقمند به یادگیری این است که معمولا کمال‌گرا هستند و دوست دارند هر چیزی را یاد بگیرند. ولی امکان ندارد و آن‌ها همواره در ولع یادگیری بیشتر هستند و حرص می‌زنند که بیشتر کتاب بخوانند، بیشتر دوره بگذرانند و بیشتر بحث و تحقیق کنند تا بیشتر یاد بگیرند. با این که این روحیهٔ خوبی برای یادگیری است ولی افراط در آن مشکلات بسیاری درست می‌کند و حتی قدرت یادگیری و استدلال فرد را خدشه‌دار می‌کند.

چند مشکل یادگیری با سرعت بالا

یکی از عوارض سریع یاد گرفتن، خیلی ساده نفهمیدن است. وقتی با سرعت بالایی در حال بلعیدن کتاب‌ها، مجلات، مقالات و دوره‌های آموزشی باشید، در عمل فرصت کمی برای عمیق فهمیدن دارید. شما در چنین رویکردی در عمل در حال سطحی گذشتن از همه چیز هستید و درک دقیقی از چیزهایی که به ظاهر فهمیده‌اید، ندارید. نشانهٔ فهم سطحی هم این است که سوال‌های سطحی را خوب جواب می‌دهید ولی در سوال‌های عمیق‌تر درمی‌مانید. مسائل ساده را حل می‌کنید ولی با کمی پیچیده شدن نمی‌توانید از پس آن بربیایید. بسیاری از محتواهای آموزشی ظاهری ساده دارند و با خواندن آن‌ها فکر می‌کنید همه‌چیز را فهمیده‌اید. ولی وقتی پای عمل به میان بیاید به دردسر خواهید افتاد.

   مشکل دیگر درگیر شدن در خطاهای شناختی است. وقتی مطالب ظاهرا ساده را دست‌کم بگیرید و به عمق آن توجه نکنید، در عمل با خطاهای شناختی درگیر خواهید شد و فهم عمیق که هدف نهایی یادگیری است را کسب نخواهید کرد و در دام توهمات اولیهٔ خود می‌افتید.

انبوه اطلاعات برای یادگیری
انبوه اطلاعات برای یادگیری

حفظ انگیزهٔ یادگیری

   اگر سرعت یادگیری را بیش از حد بالا ببرید، انگیزهٔ یادگیری خود را تخریب کرده‌اید. بالا بردن سرعت یادگیری مثل دوران پشت کنکور، انگیزهٔ یادگیری را به شدت کاهش می‌دهد. زیرا فشار روانی بسیاری ایجاد می‌کند و لذت یادگیری را کاهش می‌دهد. دقیقا بلایی که سر دانش‌آموزان پشت کنکوری می‌آید و افسردگی این دوران را رقم می‌زند. به همین دلیل گاهی آن‌ها بعد از قبولی و ورود به دانشگاه در ترم‌های اول اصلا حاضر نیستند به کتاب‌ها دست بزنند و به نوعی عقده‌گشایی می‌کنند که به بهای بدی تمام می‌شود. در حالی که اگر با برنامه از پایه‌های پایین تحصیلی مطالعه می‌کردند، نیازی به این فشارهای روانی نبود.

   خاطرم هست در دوران دبیرستان برای یک امتحان مشکل با یکی از همکلاسی‌ها تصمیم به درس خواندن گرفتیم. به یکی از همکلاسی‌ها که درسش خوب بود زنگ زدیم که تو هم بیا ولی پاسخی متفاوت به ما داد. گفت من قبل از امتحان درس نمی‌خوانم و درس‌ها را در هفته تقسیم می‌کنم و بنابر این نیازی ندارم قبل از امتحان خودم را اذیت کنم. مثالی ساده از یک روش حرفه‌ای درس خواندن که همیشه نمرات بالایی هم برای او به ارمغان می‌آورد.

لاک‌پشت از خرگوش جلو می‌زند

در دنیای یادگیری و آموزش واقعا همین‌طور است. لاک‌پشتی که با صبر و حوصله مطالعه می‌کند و یاد می‌گیرد، در درازمدت از خرگوشی که با شتاب و عجله درس‌ها را مطالعه می‌کند و با فهمیدن سطحی از روی آن‌ها رد می‌شود، بسیار جلو می‌افتد.

   انسان امروز با چالش فراموشی مطالب قدیمی روبرو است. انسان‌هایی که از کودکی تلویزیون دیده‌اند، در عمل مغز خود را چنین آموزش داده‌اند که بیشتر محتواهای ورودی بی‌ارزش هستند و حتی چند ساعت بعد از مشاهده هم ارزشی ندارند و باید دور ریخته شوند. این مدل به سیستم غالب ذهنی آن‌ها تبدیل می‌شود و تمرکز بسیار پایینی دارند و در کلاس‌های درس، در هنگام مطالعه یا گوش دادن و تماشای محتوای آموزشی هم در عمل مقدار کمی از محتوا را جذب می‌کنند. آن‌ها به زودی همه‌چیز را فراموش خواهند کرد.

یادگیری لاک‌پشتی
یادگیری لاک‌پشتی

دانشجویی که انگلیسی را فراموش کرد

چند سال پیش دانشجویی داشتم که مدرک آیلتس گرفته بود ولی با ۳ سال کنار گذاشتن آن، همه‌چیز را فراموش کرده بود. متاسف بود و ناچار که دوباره برگردد و درس‌ها را مرور کند. این خطری است که سریع یاد گرفتن را تهدید می‌کند. وقتی سرعت را بالا ببرید جایی برای برگشتن و تمرین و تکرار باقی نمی‌گذارید و در نتیجه آهسته‌آهسته یادگیری‌های گذشته را هم فراموش می‌کنید. خطری که جدی است و نباید آن را دست‌کم بگیرید.

   شبیه همین اتفاق برای سربازان می‌افتد. آن‌ها بعد از پایان خدمت سربازی خود را بیگانه با کتاب‌هایی که چندین سال از زندگی خود را وقف آن‌ها کرده بودند، می‌یابند. گویی کتاب‌ها با زبانی ناآشنا صحبت می‌کنند و دو ساعت مطالعهٔ ‌آن‌ها دیگر یک کار طاقت‌فرسا است. می‌بینید که مغز ما چندان ابزار مطمئنی برای یادگیری در درازمدت نیست.

بحران اطلاعات بسیار
بحران اطلاعات بسیار

سربار بار شناختی زیان‌بار است

اگر سرعت یادگیری را زیاد کنید، بار شناختی که به مغز تحمیل می‌شود، بسیار افزایش می‌یابد. مغز نمی‌تواند این سیل اطلاعات ورودی را به خوبی پردازش کند و بخشی از این و بخشی از آن را جذب می‌کند. در عمل شما مطالب بسیاری یاد گرفته‌اید ولی هیچ یک را به خوبی نفهمیده‌اید. دقیقا مشکلی که دانشجویانی که تا سر حد مجاز واحد برمی‌دارند با آن روبرو می‌شوند. آن‌ها حجم مطالب بسیاری را به ذهن خود وارد می‌کنند ولی ذهن در برابر این جریان شدید ناتوان است و از پس آن برنمی‌آید. عملا فرد در چنین شرایطی حس غرق‌شدن در انبوهی از ورودی‌های مفهومی را دارد و حتی ممکن است کارش به جنون برسد.

وقتی هم برای تمرکز و تعمق بگذارید

اگر فقط به یادگیری بپردازید ولی به فهمیدن و درک کامل، زمانی اختصاص ندهید، چیز درستی یاد نمی‌گیرید. یاد گرفتن فرآیندی پیچیده‌تر از حفظ کردن و آشنا شدن با مفاهیم مختلف است. لازم است مغز مسیرهای عصبی لازم را ایجاد کند و تفکری که با یادگیری مطالب جدید به آن تحمیل می‌شود را در ساختارهای خود درج کند. اگر سرعت را بالا ببرید، مغز را از به درستی انجام دادن این کار بازمی‌دارید و نتیجه مشخص است. یک یادگیری سطحی و ضعیف که به زودی هم در هجوم مطالب جدید رنگ می‌بازد.

تفکر انتقادی سریع نداریم

تفکر انتقادی یکی از نیازهای جدی انسان مدرن است. ما هر روزه با سیلابی از ایده‌ها و نظرات راست و دروغ مواجه می‌شویم. رسانه‌ها با حجم بالایی از مطالب غیرواقع، ساختگی و جهت‌دار ما را هدف قرار می‌دهند. بدون داشتن تفکر انتقادی نمی‌توانیم در این بمباران محتوا دوام بیاوریم. نکته این است که با سرعت بخشیدن به یادگیری نمی‌توانیم در تفکر انتقادی رشد کنیم. این نوع از تفکر نیازمند بررسی موارد بسیار، عمیق شدن و تمرکز کردن دارد و سیستم فکری آن کاملا مخالف عجله کردن و با شتاب عمل کردن است. زیرا پایه‌های تفکر انتقادی شامل سوال کردن، ارزیابی و ترکیب کردن مفاهیم است که به زمان زیادی نیاز دارد.

کند یادبگیرید تا حفظ شوید

اگر آهسته یاد بگیرید، عملا به مغز اجازه می‌دهید مطالب بیشتری را به حافظهٔ بلند مدت منتقل کند، ساختارهای ذهنی را سازماندهی کند و تفکر جدید را به اشکال تفکر قبلی که آموخته‌اید، اضافه کند. اساس کار یادگیری با صبر و حوصله همراه است و تکرار آموخته‌های قبلی در بازه‌های زمانی بعدی کمک بزرگی به حفظ مطالب در درازمدت می‌کند.

   تا به حال فکر کرده‌اید چرا بسیاری از خاطرات شخصی را به یاد نمی‌آورید و فقط برخی از آن‌ها که زیاد یادآوری شده‌اند، هنوز در ذهن شما جای دارند؟ ممکن است چند خاطرهٔ معدود را با شفافیتی خارق‌العاده به یاد داشته باشید ولی اکثریت خاطرات یا کاملا فراموش می‌شوند یا تنها تصویری محو و گنگ از آن‌ها باقی مانده است.

ساختارهای مغزی جدید به کندی شکل می‌گیرند

   یکی از شاهکارهای مغز این است که با رویدادهای جدید و مفاهیم جدید سازگار می‌شود. هیچ انسانی به طور ذاتی ریاضی نمی‌داند. ولی با تدریج با تمرین شمارش و حل کردن مسائل ریاضی را درک می‌کند و می‌تواند به حل مسائل پیچیده بپردازد. این هنری است که حیات در اختیار دارد ولی این کار پیچیده را به کندی انجام می‌دهد. مثل حرف زدن به زبان مادری که چندین سال طول می‌کشد. باید به آرامی در یادگیری جلو برویم تا مغز فرصت سازماندهی و ساخت بنیادهای ضروری آن شیوهٔ تفکر را داشته باشد.

   به عنوان یک مثال دیگر اگر برنامه‌نویسی رایانه‌ای را امتحان کرده باشید، در ابتدا می‌بینید که نمی‌توانید تفکر الگوریتمی را راحت درک کنید. ولی با چند ماه وقت گذاشتن و برنامه نوشتن می‌توانید به خوبی ساختارهای الگوریتمی را بفهمید و برنامه‌های پیچیده‌ای بنویسید. فکر کردن به زبان الگوریتمی اصلا شبیه چیزی نیست که قبلا به آن پرداخته بودید. ولی با اختصاص زمان کافی و تمرین مناسب می‌توانید با این ساختار خو بگیرید و آن را به خوبی درک کنید.

سرعت را کاهش دهید تا رستگار شوید

در یک جمع‌بندی نهایی مزایای کاهش سرعت یادگیری را مرور می‌کنم تا یادمان نرود چه گفتیم:

  • افزایش حفظ مطالب
  • بهبود درک و فهم
  • توسعه تفکر انتقادی
  • کاهش بار شناختی
  • تقویت یادگیری عمیق
  • افزایش انگیزه و کنجکاوی
  • تقویت تسلط بر مهارت‌ها

تنها نکتهٔ نهایی این است که هر کسی سرعت یادگیری خود را دارد. سعی نکنید سرعت یادگیری دیگری را کپی کنید. سرعت خود را پیدا کنید و با همان سرعت جلو بروید تا موفقیت بیشتری در یادگیری کسب کنید.

یادگیری کند و عمیق

مقالات بیشتر برای شما:

تصویر شاخص

بهرۀ هوشی

متاسفانه در کشور ما بهرهٔ هوشی خیلی جدی گرفته شده و بسیاری از ایرانیان واقعا فکر می‌کنند ما بالاترین بهرهٔ هوشی دنیا را داریم. واقعیت آن است که رتبه‌بندی‌های تخصصی نشان می‌دهد بهرهٔ هوشی کلی ما در حدود متوسط است و اتفاقا اصلا تعریف ندارد! با توجه به توضیحاتی که دادیم، باید شکرگزار مقدار بهرهٔ هوشی خود باشید و برای افزایش هوش هیجانی خود تلاش کنید. زیرا در دانشگاه و پس از فارغ‌التحصیلی بسیار به کار می‌آید. البته در ایران افراد با بهرهٔ هوشی بالا زیاد هم هستند، اما این به معنی کلیت جامعه نیست.

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content