امروز صبح زود بلند شدم و ورزش کردم و پادکست گوش دادم و چای آتشی در باربکیو دم کردم در حد تیم ملی. خیلی چسبید جای شما خالی.
مدتی بود در وبینار شرکت نکرده بودم و «وبینار چالشهای مدیریت و ارزیابی سئو» با حضور عادل طالبی برایم خیلی جذاب بود. واقعا زمان وبینار خستهکننده نبود و تمامی سوالات کاربردی و نظرات حرفهای بودند.
جوجههای جدید دارند سر از تخم درمیآورند و هنوز قفس بزرگ در ویلا برای بردن جوجههای تقریبا یک ماههٔ قبلی آماده نیست. دارم از زمان عقب میافتم.
شنبه روز خیلی مفیدی بود. از ۴ صبح بیدار شدن و رفتن برای آبیاری ویلا تا شروع کردن اخبار در سایت و شرکت در وبینار و نگارش یک وبلاگ و کلی هم کتاب صوتی گوش دادن و دورهٔ زبان کار کردن، همگی جذاب و عالی بود. یک روز خوب و پرکار. ببینم روزهای بعد میتوانم چنین عملکردی را حفظ کنم یا نه.
یک مفهوم جذاب که در پادکست «جافکری» مطرح شد، «ماندن در مسیر» بود. کاری که باعث میشود در رابطه با اهداف خودمان باقی بمانیم و خط سیر پیشرفت خود را گم نکنیم. مثلا هر روز یک قدم هر چند کوچک برای ورزش برداریم و بیتحرک باقینمانیم. کاری که باعث میشود همیشه احساس کنیم در راستای اهداف قدمبرمیداریم و به سمت مقصد حرکت میکنیم. یکی از اشتباهات انسان امروز همین گم کردن مسیر است. مثلا یک رژیم غذایی، ورزش یا یادگیری را شروع میکند و بعد از مدت کوتاهی رها میکند و حتی فراموش میکند چه داشته میکرده. چیزی که به تکنیک «کایزن» ژاپنی هم شباهت دارد و ظاهرا یک مقالهٔ جدید باید برای این موارد بنویسم.
وبینار جدید یعنی «رازهای توانمندسازی دانشجویان» هم در ایسمینار کلید خورد. فعلا یک نفر ثبتنامی داشتیم که خبر مثبت کوچکی است و می دانم که باید در شهریور برای این وبینار حسابی فعالیت کنم و الا کلاهم پس معرکه است.
یک پلاگین جدید به سایت اضافه کردم که قابلیتهای خوبی برای معلولین در کار با سایت اضافه میکند. این آیکن آدمک برای همین به سایت اضافه شده که به شما اجازه میدهد به راحتی فونت را درشت کنید، کنتراست را بالا ببرید یا سایت را در مد سیاهوسفید ببینید.
بخش اخبار سایت شروع شد. قصد دارم هر روز حداقل یک خبر مهم دانشگاهی کار کنم. کمی وقت بیشتر باید گذاشت و باید روی سیستمسازی کارهایم و آزاد کردن وقت جدید تا به این همه کار برسم. اگر با همین فرمان بروم جلو به زودی کم خواهم آورد.
بدترین خبر اخیرم این بود که بعد دو روز رفتم ویلا برای سرکشی و تنها دو تخممرغ باقیگذاشتهبودند. همه را شکسته و خورده بودند. فکر کنم باید روی جیرهٔ غذایی یا تغییر قفسهایشان کار کنم و الا دارد داستان میشود. تقریبا نصف سبد میوه هم آلوبخارا چیدم و حالا باید بنشینیم پوست بگیریم و خشک کنیم. تفریح جذابی است.
یک خبر جدید که مربوط به «۵ دوره رایگان علم داده دانشگاه هاروارد» بود، خودم را جذب کرد. دورههای پایتون و یادگیری ماشین و استنتاج و مدلسازی آماری را خودم هم شرکت کردم. مرض دوره شرکتکردن باز عود کرد. به خودم گفته بودم سال ۱۴۰۲ بنشینم دورههای قبلی را اجرا کنم و دورهٔ جدید ثبتنام نکنم. چه کنم که نتوانستم. حداقل در مورد پایتون که خیلی مشتاقم یاد بگیرم. ببینم با بقیه چه خواهم کرد.