خوشحالم که با کلی کلنجار رفتن با خودم تبلیغ تلگرامی را بعد از مدتها دوباره شروع کردم. بالاخره کلی با فتوشاپ ور رفتم و دیدم این کاره نیستم. پس یک تبلیغ رایگان آماده دانلود کردم و با فوتوشاپ تغییرش دادم. دلم سوخت که نسخه ۲۵ با این که هوش مصنوعی دارد ولی برای من خطا میداد و کار نمیکرد.
برای اولین بار مرغهای ویلا رکورد زده بودند و همگی تخم گذاشته بودند. یک خوشحالی کوچولو بعد از مدتی گرفتاری. ولی جوجهها با هم سروکله میزدند و جنگ و دعوا بینشان زیاد بود. انگار باید قفس چهارم را هم آماده کنم. خوشبختانه چند روز که گذشت با هم سازگار شدند و جنگ و دعوا کاهش پیدا کرد.
یک طالبی جالب هم در ویلا رشد کرده بود که بالاخره چیده شد. هنوز سراغش نرفتیم ولی ظاهرش که خیلی خوب نشان میدهد. تقریبا ۴ کیلویی وزن دارد و وسوسهکننده است.

بعد از کلی جستجو بالاخره یک فروشنده تخممرغ محلی هم پیدا کردم. رفتم و ده تخممرغ مرغهای تزئینی و ده جوجه یک روزه گرفتم. طفلکیها اینقدر کوچکند که یک جوجه بزرگتر را گذاشتم از آنها پرستاری کند. طرف طوری آنها را به هوای گرم عادت داده که از هوای اتاق سرما میخورند و دائم به هم میچسبند وروجکها. تخممرغهای جدید را هم با تعدادی از تخمهای قبلی گذاشتم در دستگاه و ۲۱ روز باید صبر کنم تا جوجه شوند.

روز اول وبینار که پنجشنبه بود استرس جالبی داشت. کارها مانده بود و تست وبکم و ماجراهایش لحظات آخر انجام شد. در این مورد بیش از همه خودم را مقصر میدانم. اینقدر این چند روزه خودم را گرفتار تبلیغات کرده بودم که از تستهای سامانه مانده بودم. ولی نتیجه عالی بود. با OBS Studio از یک دوربین Q2n 4K مارک Zoom استفاده کردم و نتیجه عالی بود. به ویژه صدا که با کیفیت استودیو ضبط شد. حالا داریم ویدیو را ویرایش میکنیم تا در ایسمینار بارگذاری کنیم.
با پشتیبانی ایسمینار صحبت کردم تا تاریخ فروش بلیت وبینار «رازهای توانمندسازی دانشجویان» را تمدید کنیم. حالا تا آخرین روز برگزاری وبینار، هنوز امکان خرید بلیت وجود دارد.
یک صحبت مثبت هم با موسسه استعدادیابی داشتم. آنها میخواهند به زودی در خراسان رضوی استعدادیابی گسترده برگزار کنند و شاید دانشجویانه هم بتواند مشارکت کند. باید دید چه خواهد شد. چراغهای اولیه که سبز بودند.
قفل صندوق عقب ماشین کار نمیکرد. بالاخره یک قفلساز پیدا کردم و کمتر از ۳۰ ثانیه و فقط با یک انبردست کارش طول کشید. دستمزدش را که دادم با خودم گفتم خب پول تخصصاش را میگیرد. اگر بلد بودم که خودم درستش میکردم.
نتایج تبلیغات در کانالهای تلگرامی هم جالب بود. یک کانال کوچک بازده به نسبت بسیار بالاتری از یک کانال بزرگ گسترده داشت. تعدادی هم از طریق ربات تا خرید کتاب و شرکت در دورهها پیش رفته بودند. جذاب بود برایم. ۵۹ نفر در کل با ربات تعامل کرده بودند.

این روزها چیزی که بیشتر به فکرم فرو میبرد، گسترش بیحدومرز دورههای آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی است. اینقدر دارد زیاد میشود که فکر کنم مثل زبان انگلیسی روزی باید همه تا سطح قابلقبولی هم از این فناوریها بدانند.
کلی خانه را خلوت کردیم. گل بزرگ برگانجیری را با یک پایه تقریبا ۶۰ سایت از زمین بلند کردیم و بردیمش کنار تلویزیون. گلهای مرداب را هم یککاسه کردم و در یک گلدان مستطیلی زرد کاشتم که قشنگ شد. در مجموع یک دکور خلوت و زیبا برای خانه درست شد. چرا زودتر به فکرمان نرسیده بود؟
جمعه هم رفتیم به سمت چشمه سبز که بعد از گلمکان قرار دارد. جاده خاکی بود و یواش میرفتیم. بالاخره به جایی رسیدیم که گفتند بعد از این باید با آفرود بروید. خب نداشتیم و سفره پهن کردیم و خوردیم و بلند شدیم. در مجموع روز شیرینی شد. در برگشت هم که در ترافیک جاده سنتو افتادیم با بچهها بازی کلمات را بازی کردیم که کلی گفتیم و خندیدیم. شب هم به پیشنهاد من تلویزیون را خاموش کردیم و در یک فضای غیردیجیتالی شام خوردیم. الحق که بهتر بود. واقعا زندگی دیجیتالی تحفهای نیست. الکی بزرگش کردهایم.
جالبترین خبر این هفته برای من امکان تهیه حساب وریفای شده PayPal برای ایرانیها بود. فرصتی که اجازه میدهد مستقیم درآمد دلاری کسب کنیم. طبق حساب من تقریبا ۵ میلیون تومانی خرج برمیدارد. این که حساب باز کنی، یک VPS با آیپی ثابت برای چند ماه بگیری و بروی تو کارش. خودم امتحان میکنم و اگر خوب جواب داد، آموزشاش را خواهم گذاشت.
اپراتورهای همراه هم معلوم نیست چه کار میکنند. طبق گزارش مصرف داده گوشی ۶-۷ گیگ مصرف کرده که بخش اعظم از آن مربوط به مودم دفتر بوده. عملا فقط یک تعداد پادکست با اینترنت گوشی دانلود شده. بهروزرسانی و غیره هم جزئی بوده. ولی ایرانسل ۳ و خردهای گیگ برای گوشی و ۷۵ گیگ برای اینترنت دفتر فاکتور کرده است. واقعا چرا؟
