امروزه افراد بسیاری را میبینیم که به اعتقاد ما فاقد قدرت تصمیم هستند و به راحتی تحت تاثیر نظرات دیگران قرار میگیرند. اصطلاحا این افراد را گوسفند مینامیم زیرا فکر میکنیم همانطور که گوسفندان در گله سرشان را پایین میاندازند و دنبال جمع میروند، این افراد نیز چنین رفتاری دارند. چوپانها به خوبی از این رفتار گوسفندان استفاده میکنند. آنها معمولا در جلو گله از یک بز استفاده میکنند تا گوسفندان دنبال او بروند. زیرا آنها معمولا به راحتی دنبال نفر جلویی حرکت میکنند! بر همین اساس اصطلاحی ساخته شده به نام «بز یهودا» یا «judas goat» که به معنی بز آموزش دیدهای است که گوسفندان را به کشتارگاه میبرد ولی خودش زنده میماند.

اثر اعتماد اجتماعی
به اعتقاد متخصصین روانشناسی و جامعهشناسی، ما انسانها از بدو کودکی عادت کردهایم بر مبنای اعتماد عمل کنیم. این جزیی از مراحل رشد ما است و اگر قرار بر غیر این بود هیچ پدر و مادری نمیتوانست بچهاش را تربیت کند! در حقیقت این یک رفتار طبیعی است که برگرفته از اعتماد اجتماعی است. یعنی ما در برابر جامعه بزرگتر تسلیم هستیم و رفتارهای خود را با آن تنظیم میکنیم. بدین ترتیب ریسک خطر در ما کاهش مییابد و از تجارب اسلاف خود استفاده میکنیم. به طور کلی ما از رفتارهای متمایز پرهیز داریم و به کسی که متمایز رفتار میکند، نگاهی متفاوت داریم.
اعتماد اجتماعی و دانشگاه!
تا اینجا با یک رفتار اجتماعی آشنا شدیم. این رفتار ساختار بخش جوامع انسانی است. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که اعتماد اجتماعی به عادتی منفعلانه در ما تبدیل میشود. یعنی گوسفندوار هر چه اجتماع دیکته کند میپذیریم. بدین ترتیب اگر در جامعهای مترقی زندگی کنیم رفتاری مدنی از خود بروز میدهیم و اگر در جامعهای بدوی باشیم رفتاری خشن و عصبی خواهیم داشت! مواردی که نقض این حالت پیش میآید برای ما حکم یک رفتار قهرمانی را پیدا میکند. مثل این عکس که مربوط به دوران آلمان نازی است و تنها یک فرد از سلام به سبک نازی سرباز زده است.
همین اتفاق به شکل مضحکی در دانشگاهها رخ میدهد. مثلا ناگهان میبینیم که تب گرفتن مدرک ICDL یا زبان انگلیسی همهگیر میشود. به سرعت افراد بسیاری در این دورهها ثبت نام میکنند و مدرک آن را میگیرند. تب و تاب اولیه که خوابید حالا تازه به این فکر میافتند که خوب با این مدرک چه کنیم و آیا ارزشش را داشت؟
کمی که بگذرد تب بعدی از راه میرسد. مثلا این بار وبلاگ نویسی و طراحی سایت مد میشود. ناگهان میبینید از در و دیوار طراح سایت و متخصص طراحی سایت بیرون میآید! ولی نگران نباشید. قدرت موج که کم شد همه چیز رنگ خواهد باخت.
چه باید کرد؟
برای این که اسیر این امواج پریشان کننده اجتماعی قرار نگیریم، راهکارهایی را میتوان پیشنهاد داد:
– ابتدا اهداف کلی برای خود ترسیم کنید، سپس بر مبنای ملاکهایی که دارید به جامعه توجه کنید. اگر احساس میکنید جامعه مسیر متفاوتی را طی میکند، مجبور نیستید پیروی کنید.
– در خودتان مهارت نه گفتن را تقویت کنید. اگر در این زمینه سست باشید دوباره فشارهای اجتماعی بر شما غلبه خواهند کرد.
– مطالعه را جدی بگیرید. همچنین وقتی برای فکر و بررسی به عقایدتان در هفته اختصاص دهید. شاید در مواردی هم حق با اجتماع باشد! لجبازی کار بچههاست!
– متفاوت بودن را اصل قرار ندهید! بالاخره شما هم انسان هستید و قرار نیست در همه چیز متفاوت باشید. اصرار بر تفاوت داشتن گاهی ما را به حاشیههای بیربطی میکشاند
– با حرفهایها مشورت کنید. نگذارید هر موج هیجان انگیزی که از راه میرسد، شما را از راه به در کند!
و در انتها اگر باز هم دیدید وقتی یک دوست از شما پرسید: «هی فلانی! تا حالا …. را دیدی؟» یا «به ….. رفتی؟» یا «از …. خبر داری؟» چیزی شما را قلقلک داد که امتحانش کنید، مراقب باشید که ناگهان گوسفند نشوید! زیرا هر یک از ما یک گوسفند درون داریم!
در این زمینه فیلم زیر گویای نکات بسیاری است:
توضیح فیلم:
در فیلم بالا به سادگی مشاهده میکنید که انسانها ناخواسته از رفتار جمع تبعیت میکنند.
در این فیلم ابتدا تنها یک فرد تحت آزمون قرار دارد و بقیه بازیگر هستند. به تدریج آنها خارج میشوند و فرد عادی با افراد عادی جدیدی مواجه میشود که قانون بیمعنی این محل را نمیدانند.
تماشای این مستند کوتاه و جذاب را از دست ندهید.