دردسر کمال‌گرایی و تغییر مسیر شغلی

   حالا که دوره‌های رایگان علم داده تمام شد و باید با تخفیف خرید کنم، دچار سردرگمی مسخره‌ای شده‌ام. از یک طرف علم داده رشته جذابی است و از طرفی هوش مصنوعی به آن مرتبط است و از طرف دیگر ظاهرا اگر از مسیر علم داده بخواهم به سمت یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی بروم مسیر حرفه‌ای‌تر ولی طولانی‌تر می‌شود. قیمت ثبت‌نامی با تخفیف ۶۰ درصد سایت 365datascience.com می‌شود حدود ۱۶۵ دلار که به تومان روز ۱۰ میلیون تومانی آب می‌خورد. برای من که ماشینم را فروخته‌ام تا چیزی یاد بگیرم و مسیر شغلی‌ام را عوض کنم زیاد است. ولی راضی شدم که این هزینه را بدهم. از آشنایان جستجو کردم و یک نفر پیدا شد که پول دلاری را بگیرد و برایم ثبت‌نام کند.

تخفیف ۶۰ درصد برای یادگیری یک‌ساله
تخفیف ۶۰ درصد برای یادگیری یک‌ساله

   طرف خارجی هم پیدایش نمی‌شد و نگرانی من بیشتر می‌شد که این تخفیف می‌پرد و حالا کی می‌تواند هزینه دوره‌های آنلاین خارجی را بدهد. همین دورهٔ رایگان Python دانشگاه MIT هم برای گواهی بیشتر از ۱۲۰۰ دلار می‌گیرد که برای یک ایرانی رقم درشتی است. در این فکرها بودم که یک تخفیف جالب از سایت جاب‌ویژن برایم آمد که بیا تقریبا ۲ میلیون بده اشتراک یک ساله ویژه مکتب‌خونه را بگیر. خب پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای بود. چک کردم و دیدم نه تنها دوره‌های 365datascience.com را پوشش می‌دهد، بلکه کلی دوره در رشته‌های مختلف دیگر هم دارد. خریدم ولی هنوز پیامک فعال‌سازی دوره برایم نیامده است و مهلت خرید اشتراک 365datascience.com هم تقریبا ۹ ساعت باقی مانده است. حالا چه باید کرد؟ به پشتیبانی جاب‌ویژن و مکتب‌خونه پیام دادم ببینم چه می‌شود. امیدوارم آخرش «از اینجا رانده از آنجا مانده» نشوم.

اشتراک نامحدود مکتب‌خونه
اشتراک نامحدود مکتب‌خونه

   اتفاق جالب آموزشی دیگر هفته هم فعال شدن کمپین چالش کدنویسی ۵ روزه برای من بود. زیاد انتظار نداشتم قبول کنند چون در فرم ثبت‌نامی سن هم پرسیده می‌شد. یک کمپین که در ۵ روز به طور فشرده زبان‌های HTML و CSS و Java Script را آموزش می‌دهند. با اولی و دومی تقریبا آشنا هستم ولی سومی را تا به حال کار نکرده بودم و ثبت‌نام کردم.

چالش ۵ روزه برنامه‌نویسی
چالش ۵ روزه برنامه‌نویسی

   یکی از مشکلاتی که در دوره پایتون داشتم Sandbox بود که کدها را درست اجرا نمی‌کرد. مثلا در آخرین تمرین این خطا را بیش از ۱۵ بار دریافت کردم در حالی که کاملا مشخص بود چنین مشکلی وجود ندارد. چون کد با بعضی ورودی‌ها کاملا درست کار می‌کرد. در نسخه آفلاین من هم درست کار می‌کرد، ولی سرور خطا می‌گرفت و هر چه تلاش کردم نشد و در آخر دوره هم امکان یادداشت گذاشتن برای ادمین‌ها را برداشته بودند. پس بی‌خیالش شدم و رفتم به سراغ مسائل بعدی.

خطای Sandbox در دوره Python دانشگاه MIT در Edx.org
خطای Sandbox در دوره Python دانشگاه MIT در Edx.org

   حیف که گواهی این دوره ۱۲۰۰ دلاری بود و الا برای گرفتن گواهی هم اقدام می‌کردم. گر چه بعد به خودم گفتم خب چه کاری است؟ این که یک دورهٔ مقدماتی است و بهتر است برای گواهی‌های پیشرفته هزینه کنم.

پیش‌نمایش گواهی دوره
پیش‌نمایش گواهی دوره

   استراتژی کاریابی جدیدم را هم بر مبنای کارآموزی گذاشته‌ام. تنها آگهی‌های کارآموزی دیتا ساینس و هوش مصنوعی و گاهی طراحی سایت با وردپرس و سئو را دنبال می‌کنم. در حوزهٔ تولید محتوا هم اگر کار خوبی گیرم بیاید، به کارفرما پیام می‌دهم ببینیم چه خواهد شد بالاخره.

   دخترجان در مسابقات کشوری استعدادیابی تیم ملی دو مدال برنز گرفت. پسرجان هم تا اینجا یک مقام ششمی بدست آورده و امروز مسابقهٔ آخرش را خواهد داد. جالب بود که از رقیب مهمش در باشگاه، سه امتیاز بیشتر گرفته بود. تا همین‌جایش برای من رضایت‌بخش است که تلاش‌های بی‌وقفه جواب داده است. ولی نصف تابستان من و همسرجان رفت به بردن و آوردن بچه‌ها به تمرینات خصوصی و چیزی از این دوره نفهمیدیم. حالا یک نفسی می‌کشیم و آرامشی را تجربه خواهیم کرد.

   چالش جدید من جدی نبودن است. در یک دورهمی خانوادگی شوخی کردم و همه جدی گرفتند. گفتم بابا شوخی کردم گفتند اصلا مشخص نبود. بعد هم گفتند اصلا مشخص نیست تو کی شوخی می‌کنی. و من بار دیگر فهمیدم که خیلی جدی‌طور هستم و همه را می‌ترسانم. امان از این اخلاق من که هنوز درست نشده است.

   بدترین اتفاق هفته هم بعد از سر زدن به بازار پرندگان رخ داد. با یکی از برادرخانم‌ها رفتیم و ۱۵ بلدرچین چاق و تپل تخم‌گذار خوب خریدیم و برگشتیم. برای این که اذیت نشوند، آن‌ها را در دو قسمت تقسیم کردم و یک قسمت را در ماشین گذاشتم تا با کولر ماشین خنک شوند. ولی در نهایت که به خانه رسیدم متوجه شدم ۹ تا از گرما تلف شده‌اند و فقط ۶ تا زنده ماندند. خیلی یکه خوردم. حتی آن‌هایی که در ماشین زیر کولر بودند هم از گرما مرده بودند. ظاهرا بلدرچین‌ها خیلی داغ هستند و باید فاصلهٔ لازم را بین آن‌ها رعایت کنم. تجربهٔ تلخی که درس عبرتی شد تا هر وقت به بازار برای خرید پرنده می‌روم، یک قفس مناسب همراه ببرم. یادم هست یک نفر دیگر هم با همین مشکل مواجه شده بود و مرغ بزرگی که خریده بود از گرما مرده بود.

یک قفس چوبی جذاب در بازار پرندگان
یک قفس چوبی جذاب در بازار پرندگان

   تنها قسمت خوشمزهٔ این ماجرا این بود که یکی از بلدرچین‌هایی که گرمازده شده بود به قابلمه رسید. واقعا لذیذ بود و انگیزه‌ای جدی شد برای پرورش بلدرچین. حالا باید گام‌به‌گام بروم سراغ سیستماتیک کار کردن و طراحی و اجرای سیستمی که حیوانات لااقل یک هفته از نظر آب و غذا تامین باشند.

   این روزها یکی از درگیری‌های فکری من تصمیم گرفتن برای حرکت به سمت علم داده، یا هوش تجاری یا زمینه‌های دیگر بود. مشکل زمانی حل شد که در «رادیو جادی» مصاحبه با یک متخصص علم داده را گوش دادم. خیلی ساده توضیح داد که زمینه‌های مهندسی در دانش هوش مصنوعی مرتبا جابجا می‌شوند و طبیعی است که شما مدتی مثلا پردازش تصویر کار کنید، بعد بروید به سراغ یک زمینهٔ دیگر و این بازی همواره ادامه دارد.

   یکی از نکات جدیدی که متوجه شدم ضعیف شدن بیشتر از گذشتهٔ چشم‌هایم است. نزدیک‌بین را که تار می‌بینم و حالا برای دوربین هم اگر عینکم را بردارم کمی تار می‌شود. بدتر این که متوجه شدم حافظه‌ام هم دارد آب می‌رود. مثلا وقتی کمبو کارت‌های همستر را نگاه می‌کنم به راحتی حفظ نمی‌شوم. ولی جالب این که بازی جابجایی شمع‌ها در همستر را مسلط شده‌ام و حالا به راحتی حل می‌کنم. یک بازی جدید که سابقه‌ای قبلی با آن نداشتم ولی با کمی تمرین یاد گرفتم. خب این خبر خوبی است که هنوز قابلیت یادگیری دارم.

بازی جابجایی شمع‌ها برای گرفتن کلید در Hamster Kombat
بازی جابجایی شمع‌ها برای گرفتن کلید در Hamster Kombat

   کتاب‌خوانی را هم دوباره شروع کردم. مدت زیادی بود که اسیر افکار مختلف ذهنی بودم و دست به کتاب نزده بودم. تجربه خوبی بود و دارد بهتر هم می‌شود. وسط این بی‌پولی‌ها اشتراک ویژه فیدیبو را هم دوباره تمدید کردم. روی تلویزیون هم برای دخترجان که کتاب‌خوان است، فعال کردم تا به جای تلویزیون دیدن، بنشیند کتاب بخواند.

   تجربهٔ جذاب هفته هم اجرای مصاحبهٔ رفتارشناسی دیسک با یکی از شاگردان بود که خیلی راضی بود و دوباره برای ساعتی به مسیر توانمندسازی دانشجویان برگشتم. امیدوارم زودتر بتوانم مشکل درآمدی را حل کنم تا با انرژی بیشتر به همان سمت برگردم.

   هشدار دلخراش هفته را هم ویراستار دورهٔ «آموزش انگلیسی با داستان‌» داد که بابا پارسال همین ایام اربعین حسینی صحبت کردیم که دوره زودتر تمام شود و هنوز مانده است. ای بابا گرفتاری شدیم و کاری از پیش نمی‌رود. هر قسمت این دوره بنا به تجربه حدود ۳ و نیم ساعت زمان تولید می‌برد که خیلی فرسایشی است و ۱۴۰ قسمت باقیمانده را باید با هر زجری شده تمام کنم.

   آخرین تلاش من برای یادگیری علم داده هم شرکت در دورهٔ CS50 بود که دانشگاه هاروارد در edx.org برگزار می‌کند. دورهٔ جذابی که تنها نگرانی من خیلی مقدماتی بودن آن است. قسمت‌های اول که طوری بودند که دانشجویان رشته‌های غیر از کامپیوتر هم متوجه شوند. خب برویم جلو مشخص می‌شود دنیا دست کیست.

افتتاحیهٔ دورهٍ CS50
افتتاحیهٔ دورهٍ CS50

پست‌های دیگر وبلاگ:

پوست‌اندازی خرچنگ

بنایی و برنامه‌نویسی

در روزهایی که درگیر ساخت‌وساز شده‌ام، کار با هوش مصنوعی دارد دوباره من را به سمت برنامه‌نویسی می‌برد. چون بعضی کارها را نمی‌توان به مدل‌های زبانی سپرد

ادامه مطلب »
بیل را هم رنگ اپوکسی زدم

رنگ اپوکسی و پرورش کرم

در گیرودار سروکله زدن با هوش مصنوعی، یک تجربهٔ موفق با رنگ اپوکسی حالم را بهتر کرد. آشنا شدن با پروژهٔ پرورش کرم هم جالب و متفاوت بود. شاید رفتم سراغ پرورش کرم…

ادامه مطلب »
بچه‌ماهی کپور در آکواریوم

سروکله زدن با ChatGPT

فکر نمی‌کردم توجیه کردن هوش مصنوعی مولد برای ویراستاری متن دوزبانه فارسی-انگلیسی اینقدر دنگ و فنگ داشته باشد

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content