تعیین مسیر شغلی همیشه یک تصمیم دشوار است. زیرا مسیرهای شغلی بسیار متفاوتی وجود دارند و انتخاب کردن را دشوار میسازند. از طرفی ما استعدادها و علایقی داریم که به راحتی با بازار کار هماهنگ نمیشوند. این ناهماهنگیها ممکن است طوری فرد را گیج کنند که سالها به دنبال شغل مطلوب خود از شاخهای به شاخهٔ دیگر بپرد و احساسات تلخی را تجربه کند. نکتهٔ مهمی که در این مطلب به آن میپردازم این است که اگر استعداد فردی یا تخصص با بازار کار هماهنگ نباشد، چه باید کرد؟

شرط اول قدم این است که عاشق باشی
خب این عبارت در ادبیات عرفانی خیلی کاربرد دارد. ولی در زمینهٔ تعیین مسیر شغلی چندان منطقی از آب درنمیآید. ممکن است شما به یک حوزهٔ خاص بسیار علاقه داشته باشید. ولی این حوزه در بازار کار، مشاغل قابل توجهی نداشته باشد. این دردسری است که عشق به سمتی اشاره میکند و نیاز بازار به سمتی دیگر. فرد از سویی مایل است علایق خود را دنبال کند ولی دنیا سرناسازگاری دارد و به چیزهای دیگری بها میدهد.
برای مثال فرض کنید شما به شدت به آشپزی به سبک مادربزرگتان علاقه دارید. وقتی غذاهای قدیمی میپزید خستگی نمیشناسید و حس غوطهوری را به خوبی تجربه میکنید. ولی مردم دیگر این غذاها را دوست ندارند و تنها جمعی از نزدیکان از شما خرید خواهند کرد. بدین ترتیب این علاقه و استعداد نمیتواند شغل آیندهٔشما باشد. پس این علاقهٔ شما به تفریحات شخصی تبدیل میشود و نمیتوانید آن را به شغل خود تبدیل کنید.
این موضوع اینقدر ساده است که وقتی برای کسی گفته شود، اغلب افراد آن را بدیهی میدانند. ولی در عمل با لجبازی به دنبال پول درآوردن از مسیری هستند که خودشان میخواهند و نیاز بازار را در نظر نمیگیرند.
بازار با کسی تعارف ندارد
واقعیت این است که بازار با هیچ کس شوخی ندارد. همهچیز جدی است. اگر شما هنرمندی با سالها سابقه و شهرت باشید ولی سبک هنری شما در حال فراموش شدن باشد، به زودی فقیر خواهید شد و باید به فکر راه چارهای باشید. اگر مهندسی باشید که زمینهٔ تخصصی شما با پیشرفتهای جدید در حال محو شدن است، باید چیزهای جدیدی یاد بگیرید و جلوی خطر بیکار شدن را بگیرید. اینجاست که باید منطق اقتصاد را یاد بگیرید و از لجاجت دست بردارید تا به کلی حذف نشوید.
خودم بازار میسازم
شعار قشنگی است ولی عملی کردن آن اصلا آسان نیست. معمولا ساختن بازار جدید برای خدمتی نو کار هر کسی نیست. تحقیقات اولیه و آزمایشهای متعدد نیاز دارد و برای جا انداختن آن باید هزینههای گزافی برای تبلیغات انجام شود که از فرد برنمیآید. غیرممکن نیست که برای ایدههای خاص خود بازار بسازید، ولی فکر میکنید توان انجام چنین کاری را دارید؟ اگر بلافاصله پاسخ مثبت دادید، حتما قبل از دنبال کردن ایدههای درخشان خود با مشاورین اقتصادی مشورت کنید. زیرا تصمیم دارید در مسیری به شدت دشوار و کلافهکننده گام بردارید.
اگر هنوز هم فکر میکنید با غیرت به خرج دادن و تعصب بر کاری که به آن علاقه دارید، میتوانید دنیا را متقاعد کنید، به این واقعیت هم فکر کنید که بسیاری از شرکتهای برتر دنیا مثل گوگل در بعضی از پروژههای نوآورانه شکست خوردند و نتوانستند جامعه را متقاعد کنند از محصول جدید آنها استفاده کند. میبینید که این تخیل زیبا است ولی عملی کردن آن به شدت مشکل است.
استعداد کافی نیست
اگر فیلم هندی و انگیزشی زیاد میبینید، لابد فکر میکنید با داشتن استعداد دنیا را فتح خواهید کرد. ولی واقعیت چنین چیزی را به نمایش نمیگذارد. تاریخ نشان میدهد که افراد بااستعداد بسیاری در اثر بیتوجهی به حقایق غیرقابل انکار به دردسر افتادند و با پریشانی و فقر از دنیا رفتند. مثلا ونگوک نقاشی چیرهدست بود ولی سبک او در آن زمان درک نمیشد و همواره در فقر زیست و در همین شرایط از دنیا رفت. بگذریم که تابلوهای او بعدها با ارقام گزافی معامله میشدند. ولی متأسفانه چیزی گیر نقاش اصلی نیامد.
در تربیت ایرانی به استعداد داشتن و باهوش بودن توجه زیادی شده است. ولی استعداد اگر با نیازهای بازار هماهنگ نشود، تنها میتواند به شما مهارتهایی برای سرگرم کردن خود در اوقات فراغت بدهد. این نکته را جدی بگیرید که اگر نتوانید استعداد خود را با نیازهای روز هماهنگ کنید، به طور جدی به دردسر برخورد خواهید کرد.
خطر حذف شدن بیخ گوش شماست
امروزه با رشد هوش مصنوعی جدید این جمله را زیاد میشنویم. مشاغل بسیاری که در برخی تخمینها تا ۳۰۰۰ شغل مختلف هستند در آستانهٔ حذف اعلام شدهاند. دیگر نمیتوانیم اطمینان داشته باشیم که به مهارتهایی مجهز هستیم که تا پایان عمر خود میتوانیم از آنها درآمدزایی کنیم. باید فعالتر عمل کنیم. انسان امروز نمیتواند نسبت به پیرامون خود بیتفاوت باشد و وقتی کاری پیدا کرد آن را تا آخر عمر ادامه دهد. تلاطمات فناوری مرتبا از راه میرسند و دستهدسته، گروههایی از مشاغل را جایگزین گروههای قدیمی منسوخ میکنند.
حتی اگر یک متخصص باشید
در دنیای امروز یک متخصص حرفهای ممکن است با چالشهای جدیدی که کاملا غیرقابل پیشبینی بودهاند، مواجه شود. در این شرایط ممکن است یک تخصص به سرعت با ماشینها جایگزین شود یا فناوریهای جدیدی ایجاد شوند که بتوانند آن کار را بسیار آسانتر انجام دهند.
پس اگر قصد دارید یک تخصص یاد بگیرید، باید مسیر شغلی آینده را تا حد ممکن بررسی کنید. اگر این تخصص در حال محو شدن است، هر چقدر هم در آن استعداد داشته باشید، ریسک بزرگی است که در این راه مینگذاریشده قدم بگذارید.
بدین ترتیب حتی اگر شاغل هستید، تخصص خوبی دارید و حقوق خوبی دریافت میکنید، باز هم باید مراقب تحولات بازار کار خود باشید و خود را با موجهای جدید هماهنگ کنید.
پزشکی بخون، در کنارش فلسفه رو ادامه بده
با این که این جمله توسط بسیاری به عنوان راهکار خانوادهها برای آیندهٔ فرزندان، تمسخر میشود، ولی واقعیت عمیقی در آن نهفته است. اگر به رشتهای مثل فلسفه علاقه داشته باشید که بازار کار ضعیفی دارد، طبیعی است که این استعداد را تا زمانی که فرصت خاصی پیش بیاید، به عنوان یک علاقهٔ شخصی دنبال کنید و به دنبال کاری باشید که حداقل هزینههای زندگی شما را پرداخت کند. طبعا ناچارید به کاری بپردازید که علاقهٔ شخصی اصلی شما نیست و مقداری ناسازگاری با شغل را تحمل کنید. این ماهیت دنیای مشاغل است که سازگاری ۱۰۰٪ پیدا کردن با شغلی که از آن درآمد کسب میکنید، یک اتفاق بسیار نادر است. همهٔ شاغلان موفق اعتراف میکنند که با همهٔ جنبههای شغلی خود سازگار نیستند ولی بعضی از بخشهای آن را به شدت دوست دارند و به همین دلیل به کار ادامه میدهند.
انسان همواره ناراضی است
این طبیعت دنیای پیرامون ماست که از ما موجوداتی همواره ناراضی میسازد. ما انسانها قابلیتها و ظرفیتهای بسیار متنوعی داریم که پیدا کردن شرایطی که بهترین مطابقت با ما داشته باشد را به شدت دشوار میکند. پس همیشه ناراضی هستیم و تلاش میکنیم شرایط را به دلخواه خود تغییر دهیم. همین ویژگی باعث پیشرفت ما در طول تاریخ حضور بشر بر سیارهٔ خاکی شده است. اگر این طبیعت را بپذیریم، کمتر آسیب خواهیم دید و مسیر پیشرفت خود را عقلانیتر تنظیم خواهیم کرد.
بهتر است به جای دنبال کردن رضایت حداکثری، منطقی باشیم و مناسبترین فرصتها را دنبال کنیم. با این که دنبال کردن علایق و استعدادها خیلی خوب هستند، ولی برای انتخاب شغل لازم است با توجه به امکان درآمدزایی از آنها نسبت به ترسیم مسیر شغلی اقدام کنیم تا نتایج بهتری بگیریم.
مقالات بیشتر برای شما:

چلچراغ آرزوها
از ابتدای ورود به دانشگاه معمولا دانشجویان آرزو دارند به بسیاری دستاوردها برسند اما با اولین مشکلاتی که در دانشگاه پیش رویشان قرار میگیرد گویی برق میرود و این چلچراغ آرزوها خاموش میشود.

رازهای فاش نکردن ایدههای خوب
رازهای فارش نکردن ایده را بدانید تا آگاهانه از سوء استفاده از ایدههای خوب جلوگیری کنید

کارنامه محرمانه یا کارنامه سبز
اگر از انتخاب رشتهی خود راضی نیستید، با کارنامه سبز یا کارنامه محرمانه آشنا شوید و برای تغییر رشته اقدام کنید.

معرفی کتاب: چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
کتاب «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟» یک اثر خواندنی برای همه است تا درسهای مهم زندگی را یاد بگیرند

ملاصدرا، دانشمندی فراتر از زمان
ملاصدرا به حق برترین دانشمند دنیای اسلام است که افکار گوناگون را با هم آشتی داد

لاکچری یا درویشی
یکی از مدهای رفتاری در بین جوانهای امروزی، شاخ بودن و متمایز به نظر رسیدن است. البته تعریف افراد تفاوت دارد ولی نوعا این عبارت به تمایز شدید در پوشش و آرایش و احتمالا به کار بردن برخی جملات رکیک و حاضرجوابیهای عجیب و غریب ختم میشود و هیچ وقت به سطح فکر و اندیشه برتر نمیرسد.