logo 128x128

دانشجویانه

دانشجویانه

امتیاز من: صفر  قلم 

خستگیم دررفت

   صبح پنج‌شنبه باید سریع می‌رفتم ویلا و برمی‌گشتم. شب قبل باران خوبی باریده بود و من هم فقط وقت داشتم سری بزنم و برگردم تا به وبینار ساعت ۱۰:۳۰ برسم. هنوز چند اسلاید پاورپوینت کامل نشده بود و نباید چیزی از قلم می‌افتاد. صبح زود با فلاسک چای زدم به جاده و در ویلا با یک بیسکویت کاکائویی جای شما را خالی کردم. اگر وبینار نداشتم شاید تا ظهر می‌ماندم و نفس عمیق می‌کشیدم.

چای آتشی صبح زود بعد از باران
چای آتشی صبح زود بعد از باران

   وبینار پنج‌شنبه که آخرین قسمت از سریال چهارقسمتی بود، خوب برگزار شد. «رازهای توانمندسازی دانشجویان» موضوع نسبتا مشکلی بود و این بار سعی کردم رویکردی متفاوت از گذشته در پیش بگیرم. ولی آن‌طور که دوست داشتم نشد. این دفعه هم سامانه وبینار خطا داشت و فایل را درست نمایش نمی‌داد و کمی اذیت کرد. آخرش هم مجبور شدم صفحه نمایش را به اشتراک بگذارم و دستی اسلایدها را عوض کنم. انگار تا یک جای کار گیر نکند، قرار نیست قضیه به پایان برسد.

   این وسط هم که متوجه شدم مزاج‌شناسی طب ایرانی قدیم هم در شخصیت‌شناسی کاربرد دارد، هول برم داشته که بروم یاد بگیرم و به دوره‌ها اضافه کنم. حس می‌کنم دارم کم‌کم به یک جمع‌بندی جدید و جالبی می‌رسم که بتوانم یک دوره آموزشی تخصصی در مورد طراحی سبک زندگی آماده کنم. ایدهٔ جالبی که می‌تواند تغییر آفرین باشد.

   بنا بود پنج‌شنبه شب با چند خانواده از همسایه‌ها برویم ویلای یکی از همسایه‌ها که نزدیک است. من خریدها را انجام داده بودم و صاحب ویلا جوجه‌ها را آماده کرده بود. خبر نداشتم که قبلا در کبابی کار می‌کرده و الحق که چه کرده بود. تا به حال چنین جوجه‌ای انصافا نخورده بودیم. در کل رفع خستگی خوبی شد برای من که این یک ماه درگیر وبینار و دردسرهای ویلا شده بودم. حالا فرصت دارم بنشینم و با برنامه‌ریزی بهتر از قبل به پیش بروم.

گل‌های زیبای ویلا
گل‌های زیبای ویلا

   دو دانشجوی سال اولی هم در جمع داشتیم. یکی مهندسی نرم‌افزار و یکی مهندسی صنایع قبول شده‌اند. آن که نرم‌افزار می‌خواند پیگیرتر است و مرتب می‌خواهد بداند با رشته‌اش چه کاری می‌تواند بکند. یک مهندس نرم‌افزار دیگر هم در جمع داشتیم و گپی شکل گرفت. توصیه کردم عجله نکند چون هنوز درک عملیاتی از رشته‌اش ندارد. فعلا تا دو سال اول اگر بتواند زمینهٔ تخصصی‌اش را انتخاب کند خیلی هم خوب است.

   سوال دیگرش این بود که درس‌هایی مثل ریاضی واقعا کاربرد دارند؟ گفتم بله قطعا. توضیح دادم که برای دروس تخصصی بعدی به این پایه‌ها نیاز دارد. امیدوارم جدی بگیرد و دستی‌دستی مثل خیلی از دانشجوها باعث نشود که ترم‌های بالاتر در گل چند محاسبه و درک الگوریتم و روش بماند.

   بحث بانمک دیگر هم شخصیت‌شناسی بود که چند علاقمند پیدا کردم. حالا منتظرم ببینم می‌روند آزمون دیسک را بزنند و بیایند برای تحلیل یا نه.

   داستان شکنجه سفید من در این روزها چرخاندن تخم‌مرغ‌ها بود. از هفته اول که گذشت، فهمیدم دستگاه تخم‌مرغ‌ها را نمی‌چرخاند و تا جمعه‌شب مرتب سر زدم و چرخاندم و وقتی اولین صدای جوجه متولد شده را شنیدم ذوق کردم. به خاطر آن یک هفته تأخیر امید زیادی نداشتم که جوجه‌ای به دنیا بیاید. تا الان که ساعت ۶:۳۰ صبح است شش تا از تخم بیرون آمده‌اند. واقعا خستگی از تنم دررفت.

   ویلایی که رفتیم سطح سلیقهٔ من از یک باغ‌ویلا را بشدت ارتقاء داد. خوب خرج کرده بودند و خیلی باسلیقه کار را جلو برده بودند. ایده‌های جالبی در ذهنم شکل گرفت که خرج برمی‌دارند و باید صبر کنم تا ببینم کی به نتیجه می‌رسند.

   یکی از ایده‌های جدیدم هم تمرکز روی پرورش کبوتر بود. این پرنده خودش از جوجه‌هایش مراقبت می‌کند و آن‌ها را بزرگ می‌کند. هر دو ماه تخم‌گذاری می‌کند و بسیار نسبت به شرایط محیطی مقاوم است. خب چرا که نه؟ این همه تلاش طاقت‌فرسا برای پرورش مرغ کجا و آسایش پرورش کبوتر کجا. قیمت خوبی هم دارد و زودتر از مرغ به فروش می‌رسد. حتی فکر کنم که بازدیدکنندهٔ بیشتری هم بتواند جذب کند. خب این همه دارم هزینه می‌کنم باید به فکر بلیت‌فروشی آینده‌اش هم باشم دیگر.

   صاحب ویلا کلی چوب پالت داشت. می‌خواست گلخانه‌اش را تخلیه کند و من هم تا ماشینم جا داشت چوب بار زدم. آن یکی همسایه هم که در کارهای صنعتی است گفت چوب کف پالت دارد که خیلی به دردم می‌خورد. باید یک سر به کارگاه‌شان بروم. یکی از همسایه‌ها گفت در کارخانه ورق‌های نئوپان ۱۲۰ در ۱۲۰ سانتی‌متری دارند. می‌خواهم یک سری بیاورم و کمد و این چیزها در ویلا بسازم. شاید هم حتی برای خانه.

   این هفته اگر بشود با تیم بازاریابی دورهٔ «آموزش انگلیسی با داستان» هم قرارداد همکاری امضا کنیم و کمی برویم توی فاز بازاریابی.

   ضدحال هفته هم این پیام بود. افزونه Yoast SEO امکانات هوش مصنوعی را به کاربرانی که از ژاکت این افزونه را خریده‌اند، ارائه نمی‌کند. دلیلش هم واضح است. در تصویر ببینید.

خطای یوست سئو
خطای یوست سئو

   البته یک ضدحال دیگر هم بود که لینکدین رقم زد. برای موقعیت جغرافیای ایران در این شبکه شغلی نمی‌توان آگهی پست کرد. فرستادم قبول نکرد. بعد یک راه‌حل ایرانی به ذهنم رسید و موقعیت را زدم ترکیه ولی در توضیحات نوشتم مشهد. یک روز نشده آن را هم پاک کرد و اعلام کرد برش داشته است. امان از این وضعیت.

ممنوعیت ارسال آگهی شغلی در لینکدین برای ایران
ممنوعیت ارسال آگهی شغلی در لینکدین برای ایران
اینم آخر لجبازی لینکدین
اینم آخر لجبازی لینکدین
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content