حواس‌پرتی مزمن

   این روزها فکرم درگیر است و همه‌اش کارهای معمولی را اشتباه می‌کنم. یادم می‌رود کارهای ساده را تمام کنم و مرتبا چیزی جا می‌گذارم یا انجام نمی‌دهم و بعد یادم می‌آید. داستانی دارد می‌شود این سریال حواس‌پرتی‌های جدید من. نکند دارم آلزایمر می‌گیرم؟ خدا به دور.

  امروز متوجه شدم هنوز لینک سایت در کانال یوتیوب دانشجویانه به سایت قبلی است که اساسا غیرفعال شده است. عوضش کردم و از خودم تعجب کردم که چطور نفهمیده بودم.

   خبر درگذشت آتیلا پسیانی را هم دیشب شنیدم. تا جایی که می‌شناسمش یک عمر هنرمندانه زندگی کرد و کارهای خوبی به جا گذاشت. از دوران کارهای کودکی که برنامه‌هایی با حضورش را می‌دیدم تا کارهای اخیرش تقریبا همگی خوب بودند. من که کار ضعیف خاصی در کارنامه هنری‌اش سراغ ندارم. امیدوارم جایش در بهشت باشد.

   مصاحبه عادل فردوسی‌پور با همایون شجریان هم وسوسه‌ام کرده است بروم ببینم. ولی این روزها اینقدر کارهای مهمی مثل پایان‌نامه دارم که فکر نکنم برسم. جمعه که کلا به استراحت گذراندم و در حین رسیدگی به خارهای ویلا پادکست کتاب «جاناتان مرغ دریایی» را کامل کردم. کتاب زیبایی بود. گر چه بعضی نکاتش جای بحث دارد ولی ارزشمند و انگیزه‌بخش بود. نظرم را در «این معرفی کتاب» و «اینجا» در Goodreads نوشتم.

   جمعه نشستم با بچه‌ها MineCraft بازی کردم. تجربه جالبی بود. ولی به سرعت مشخص شد در مد پارکور استعداد خاصی ندارم. لااقل فعلا ندارم. قبلا هم با دسته پلی‌استیشن نتوانستم درست بازی کنم. رسما عقب دارم می‌افتم از نسل جدید. تازه من که همه‌اش با کامپیوتر سروکار دارم اینم. واویلا به حال دیگران.

   تصمیم گرفتم این هفته در مدیریت زمان خیلی بیشتر دقت کنم. ببینم چقدر افزایش بهره‌وری دارم. هفتهٔ پیش که کمتر خبر خواندم عملا تمرکز بهتری روی کارهایم داشتم. با این حال خیلی کمتر از چیزی که فکرش را می‌کردم کار عملی انجام دادم و امیدوارم این هفته جبران کنم. تایمر ویندوز را هم روی ۳۵ دقیقه تنظیم کردم تا دوباره پومودورو را اجرا کنم. مدتی بود کنارش گذاشته بودم و عملا می‌دیدم که کارآیی کاهش یافته است.

   هوای مشهد ناگهان درگیر بادهای سهمگینی شد که خدا به ماشینم رحم کرد. رفته بودیم مهمانی و بعد از شام که پایین آمدیم، دیدیم یک درخت این طوری کج شده روی ماشین ولی به درخت دیگری گیر کرده و روی سقف سقوط نکرده. اگر کرده بود که قطعا سقف حلبی تولید داخلی به فنا رفته بود.

سقوط درخت روی ماشین
سقوط درخت روی ماشین

   سرمای هوا دارد خودش را نشان می‌دهد و بعضی از پیچک‌های توی حیاط دارند خشک می‌شوند. کم‌کم باید برای زمستان آماده شویم.

   اگر زبان انگلیسی را در حد معمول می‌دانید و دوست دارید برنامه‌نویسی از پایه یاد بگیرید، یک سایت جالب که تولید کنندگانش ایرانی هستند را با کد دعوت LOCO به شما معرفی می‌کنم. نگاهی انداختم جالب بود گر چه گفته بود هنوز از فارسی پشتیبانی نمی‌کنیم و در اسرع وقت آن را هم اضافه می‌کنیم.

سایت CodeLita
سایت CodeLita

   من اصولا به آشپزی علاقه دارم. معمولا کسانی که در پروفایل دیسک دارای امتیاز C بالایی هستند این ویژگی را دارند. بعد از تماس اخیر یک خوانندهٔ کتاب هم دوباره مشتاق شدم بخش آشپزی دانشجویانه را راه بیندازم. چند سال است که دست‌دست می‌کنم و فکر کنم بهانه‌ام کیفیت محتوا است. قرار بود با یکی از آشنایان که آشپزخانه شیکی داشت، آموزش ضبط کنیم که اینقدر زمان رفت که او هم رفت کانادا و من مانده‌ام تنهای تنها. گاهی به خودم می‌گویم بی‌خیال کیفیت شروعش کن دیگر. این را هم چند شب پیش درست کردم. حوصله نداشتم از مراحلش عکس بگیرم و نتیجه را تقدیم می‌کنم. اسمی هم برایش نگذاشته‌ام. یک جور خوراک با سیب‌زمینی و پیاز و گوجه‌فرنگی و کدو با حداقل ادویه. خیلی هم خوشمزه شد. جای‌تان خالی.

خوراک من با ساده‌ترین دستور
خوراک من با ساده‌ترین دستور

   داشتم همین مطالب را بارگذاری می‌کردم که همه چیز قطع شد. سایت هم بالا نمی‌آمد. ابتدا به فایرفاکس شک کردم که یکی دو بار از صبح کرش کرده است. ولی دیدم اینترنت وصل است اما مشخص نیست چه بلایی سر دیتاسنتر میزبان دانشجویانه آمده است. بدی این سایت‌ها هم این است که باید تیکت پشتیبانی بزنی و نمی‌توانی تماس بگیری یکی پشت تلفن سریع بگوید چی شده. اسیریم به قرآن در این مملکت.

   مطلب را تازه پست کرده بودم که خبر رسید یک زلزله ۶.۱ ریشتری در افغانستان مشهد را هم لرزانده است. ما که چیزی حس نکردیم ولی بخش‌هایی از مشهد لوسترها لرزیده بودند و زلزله کاملا حس شده بود. خدا رحم کرد. امیدوارم افغانستان را بدجور در هم نکوبیده باشد.

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content