تلاش جسمی و پادکست علمی

   یکشنبه بخت با تولید محتوا یار نبود. بر خلاف تصورم اینقدر کار رانندگی و متفرقه پیش آمد که نگو. مثلا ظهر مجبور شدم ماشین را ببرم نشان بدهم. از شلنگ‌های رادیات آب کمی می‌ریخت که اهل فن می‌دانند باید سریع بررسی شود و الا خطرناک می‌شود.

   تا شب هم که رفتیم مهمانی نرسیدم کار خیلی مفیدی انجام بدهم. یک علت که البته سبب خیر هم شد صحبتی بود که قرار بود با یکی از همسایگان در مورد مسائل ساختمان داشته باشم. آن وسط اسم یک ویزای مهاجرتی به نام Nomad Visa پیش آمد که شد موضوع مقالهٔ جدید که احتمالا تا امشب منتشر می‌شود. یک ویزای جالب که مشکلات و سخت‌گیری‌های گرفتن ویزای مهاجرت معمول را ندارد. گر چه خیلی هم آسان و الکی نیست و دردسرهای خاص خودش را دارد.

   دوشنبه از صبح زود عملکرد نسبتا قابل‌قبولی داشتم. کمی ضایعات مرغی خریده بودم و پخته بودیم. مقداری که برای مرغ‌ها بود را جدا گذاشته بودم و صبح با خودم بردم ویلا و چقدر با اشتها می‌خوردندن‌شان. حدود یک ساعت و نیم پی استخر کندم. با سرعت کم و فشار ملایم کار کردم تا وسط کار کم نیاورم. نتیجه خوب بود و تقریبا نصف کل مقدار خاکی که قبلا کنده بودم در این فاصله بیرون آورده شد. علت هم این بود که قبلا آب‌های زائد در خانه را با ۲۰ لیتری به باغ برده بودم و در چالهٔ استخر ریخته بودم. برای همین خاکی که قبلا با ضرب کلنگ قابل کندن بود، حالا نرم و قابل بیل زدن شده بود.

خاک‌های کنده شده از پی استخر
خاک‌های کنده شده از پی استخر

   خوشبختانه این بار هم از گنجشک‌ها در قفس‌ها خبری نبود. خبر بهتر این که متوجه شدم حالا دو جفت جوجه کبوتر داریم و یک جفت جدید هم به دنیا آمده‌اند. سرعت تکثیر کبوتر واقعا عالی است و به زودی یک گروه بزرگ کبوتر خواهم داشت.

جوجه‌های تازهٔ قبلی
جوجه‌های تازهٔ قبلی
جوجه‌های تازهٔ جدید
جوجه‌های تازهٔ جدید

   در برگشت از ویلا هم یک کیسه سیب‌زمینی که خریده بودم را آوردم. قرار شد با خواهر برادرها عمده بخریم و تقسیم کنیم. هم قیمت شکسته شود و هم تازه‌به‌تازه مصرف کنیم. یک راه‌حل دانشجویی که به سادگی قابل انجام است.

   در مسیر رفت و در ویلا پادکست گوش دادم. نکات جالبی که در پادکست رشدینو یاد گرفتم به تولید محتوا و اهمیت ارائه رایگان آنچه می‌دانیم مرتبط بود. مطالبی که به خوبی نشان می‌داد اگر با نیت خوب و به طور مداوم محتوای خوب ارائه کنیم چه اتفاقی می‌افتد. اگر به تدریس و تولید محتوا علاقه دارید حتما قسمت ۹ فصل ۵ پادکست رشدینو را گوش کنید.

Radio Roshdino Logo

   پادکست بعدی به رمزارز مرتبط بود و برایم جالب بود که با مفهوم NFT به معنی غیرقابل مبادله بودن آن آشنا شدم. قبلا در مورد NFT شنیده بودم ولی نمی‌دانستم که نوعی دارایی است که هر واحد آن منحصر به فرد است و قابلیت مبادله ندارد. برای مثال اسکناس‌ها قابل مبادله هستند. مثلا می‌توان دو اسکناس معادل را مبادله کرد و چیزی عوض نمی‌شود. فرقی نمی‌کند کدام یک را بردارید. ولی تابلوهای نقاشی قابل مبادله نیستند و هر یک ارزش خود را دارند. مبحث جالبی بود که نشان می‌دهد در آینده دنیا به سمتی می‌رود که بتوانیم به خوبی دارایی‌های منحصر به فرد مجازی داشته باشیم. امکانی که فعلا برای هنرمندهای دیجیتال خیلی جذاب است و به زودی به مراحل جدیدتری خواهد رسید.

مفهوم NFT
مفهوم NFT

   ظهر موقع نهار هم مستند سریالی میدان ذهن (Mind Field) فصل اول قسمت اول را دیدم. موضوع در مورد علاقهٔ مغز به فعالیت مداوم بود. آزمایش‌هایی را نشان می‌داد که اگر محرک‌های مغز را حذف کنیم چه اتفاقی می‌افتد. جذاب بود و به روشنی نشان می‌داد که ما چقدر موجوداتی اجتماعی و تحریک‌پذیر هستیم.

مستند میدان فکر (Mind Field) ق ۱ ف ۱- انزوا
مستند میدان فکر (Mind Field) ق ۱ ف ۱- انزوا

   دیشب در باشگاه هم به رکورد دویدن سابق رسیدم. یعنی ۱۵۰۰ قدم یک نفس دویدم. گر چه با سرعتی مثل دوی ماراتن تا نفس کم نیاورم. ولی برای اولین بار تا ۵۰ قدم آخر، بر نفس تسلط داشتم. قبلا اواسط دویدن به نفس‌نفس‌زدن می‌افتادم و کار سخت می‌شد. ولی دیشب یک ریتم ثابت نفس عمیق و بازدم سریع را کشف کردم که کار را فوق‌العاده آسان کرد. انگار ریه‌هایم جاباز‌کرده‌بودند.

   به مناسبت دو حرکت ورزشی خوب یعنی ۱ و نیم ساعت کار پی‌کندن در ویلا و ۱۵۰۰ قدم دویدن در باشگاه شب کمی شیرینی گرفتیم و برگشتیم خانه. یک جشن کوچک دانشجویی.

   ولی عملا بسیار خسته و کوفته شده بودم و شب هم نسبتا ناراحت خوابیدم. صبح هم به زور از جا برخاستم و الان که ۶:۳۴ صبح باشد، منتظرم همسرجان خبر بدهد که صبحانه آماده است. برای امروز ۸ ساعت حداکثر فعالیت ثبت کرده‌ام که امیدوارم بتوانم پر کنم.

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content