logo 128x128

دانشجویانه

دانشجویانه

امتیاز من: صفر  قلم 

تب Hamster Kombat

   این روزها تب کوین‌های کلیکی خیلی بالا گرفته است. هر اکانت تلگرامی که از عهد بوق داشتم دارد برمی‌گردد تا از این کوین‌ها جمع کند. من هم این مدت برای تست فعالیت کردم و حالا هر ساعت ۲۷۸ هزار تا برایم استخراج می‌کند. کمی در این بازار دست به عصا حرکت می‌کنم. فعلا اطلاعاتم کم است و نمی‌خواهم با خرید توکن بدون دانش کافی دردسر برای خودم درست کنم. فقط ربات را در شبیه‌ساز اندروید در سیستم اجرا کردم و یک اپ کلیکی هم گذاشتم که خودش کار کند و دیگر گوشی به دست نشوم.  ولی کار کردن با Hamster Kombat    باعث شد یادم برود Blum را دنبال کنم و سر گرفتن جایزه ۷ روز متوالی پیگیری کردن ریست شدم به ۱ روز. خب خسته نباشم.

نکته‌ای که جالب است دعوایی است که بر سر این کار به راه افتاده است. بعضی اقتصاد‌دان‌ها گفته‌اند این نشان می‌دهد که وضعیت بورس ایران چقدر خراب است که مثلا سهام ذوب‌آهن ۴۰ تومان است و نات کوین بیشتر از ۱۰۰۰ تومان. بعضی گفته‌اند این‌ها همه کلاهبرداری (Scam) است و نروید دنبالش و وقت گرانمایه را هدر ندهید. بعضی هم مشتاقانه دارند تبلیغ می‌کنند که به زودی این کوین‌ها بازار خوبی خواهد داشت و کدهای رمز منتشر می‌کنند. در این بین یک چیز مشخص است. این روش جدیدی برای ساخت جامعه کاربری و ایجاد یک سیستم مالی است که ابداع مبتکرانه‌ای است. مثل پروژه‌های NFT که در ابتدا چیز قابل توجهی نبودند ولی کم‌کم ارزشمند شدند و کاربران با مشارکت قیمت آن را بالا بردند، این پروژه هم مسلما در ابتدا سودآور خواهد بود. ولی نمی‌توان سودآوری آن در درازمدت را تضمین کرد.

تنظیم Hamsket Kombat بر شبیه‌ساز اندروید
تنظیم Hamsket Kombat بر شبیه‌ساز اندروید

   بالاخره جمعه با پسرجان رفتیم ویلا. ۵ صبح راه افتادیم و همان اول رفتیم یک کله‌پزی و صبحانه مختصری خوردیم. منظورم این است که گوشت سفارش ندادیم و به همان آبگوشت اکتفا کردیم. تازه همان هم سنگین‌مان کرد و در ساعت‌های بعدی کمی دردسرساز شد. من که نوشابه نخوردم چون تجربه دارم که با این غذا نباید نوشیدنی سنگین خورد. پسرجان ولی یکی برداشت و او هم نصفش را بیشتر نخورد.

   در ویلا تا ۹ صبح رسیدیم چند درخت آب بدهیم و غذای مرغ‌ها و جوجه‌ها را بدهیم. باز هم سه تا از جوجه‌های فضول از قفس بیرون بودند و این دفعه به درب لولایی قفس صنعتی شک کردم و آن را با تکه نخی بستم. موش هم هنوز به تله نیفتاده و لازم است فکری برای دامی قوی‌تر بکنم. بیشتر شته‌ها با سمپاشی از بین رفته‌اند ولی به نظر می‌رسد یک سمپاشی دیگر هم باید انجام بدهم.

   درخت‌هایی که دور تنه‌اش گریس زده بودم وضعیت خوبی داشتند. ظاهرا مورچه از بوی این ماده بدش می‌آمد به آن نزدیک نمی‌شود. حتی مشاهده کردم بعضی از مورچه‌هایی که از روی آن می‌گذشتند انگار مسموم شده باشند از درخت سقوط می‌کردند. تنها نگرانی این است که این ماده برای خود درخت نامناسب باشد. بهترین روشی که به ذهنم می‌رسد این است که یک پلاستیک دور تنه بکشم. روی آن یک پارچه مندرس و روی آن گریس بمالم تا هم بماند و هم به درخت کمتر آسیب وارد کند. مورچه‌ها خیلی پرتلاش هستند و مرتب شته‌ها را می‌برند روی برگ‌ها می‌چینند و اگر جلوی ورود مورچه‌ها به محدوده برگ‌های درخت گرفته شود مشکل خیلی کم می‌شود.

  بدترین اتفاق هفته هم خورده شدن یک مرغ تخم‌گذار بود. به نظر می‌رسید دفعه قبلی که با پسرجان رفته بودیم به ویلا حواسش نبوده و یکی از مرغ‌ها را در قفس قرار نداده بود. حیوانک بیرون مانده و طعمه گرگی یا روباه شده بود. فقط همین ازش باقی مانده بود که حیف شد و از دست رفت. یک اتفاق کوچک هم تبدیل به دردسر شد. یک خار عناب رفت توی دستم و بعد از دو روز هنوز دارد درد می‌کند. انگار زهر زنبور داشته است.

لاشه مرغ باقی‌مانده
لاشه مرغ باقی‌مانده

   خنده‌دارترین اتفاق هفته هم لحظه‌ای بود که می‌خواستیم در را ببندیم و برویم. گرگی آمده بود بیرون و برنمی‌گشت داخل. پسرجان هم کلافه شده بود که بابا این فقط به حرف خودت گوش می‌کند. ولی نرفتم ببینم چه می‌شود. کار به جایی رسید که مجبور شد دست‌های گرگی را بگیرد و کشان کشان ببردش. خودش را لوس کرده بود و لش سنگینش را روی زمین انداخته بود و بلند نمی‌شد. حیف که گوشی‌ام خاموش بود از این مسخره‌بازی نشد عکس بگیرم.

   بالاخره ۷ تا جوجه سالم به دنیا آمدند. یکی همان اول در ظرف آب خفه شد که دیگر نمی‌شد کاری‌اش کرد. جوجه در ابتدای تولد بی‌حال است ولی چند قدمی راه می‌رود و باز دراز می‌کشد تا خشک شود. این طفلکی هم در این وضعیت داخل ظرف آب افتاده بود و از بین رفته بود. برای دور جدید جوجه‌کشی می‌خواهم ایده قدیمی را پیاده کنم. یعنی هر روز چند تخم‌مرغ داخل دستگاه اضافه کنم تا هر روز چند جوجه متولد شوند. احتمال می‌دهم این روش مشکلات خاصی داشته باشد که باید بررسی کنم. مثلا هر جوجه که به دنیا می‌آید مقداری از زرده داخل تخم‌مرغ را با خودش بیرون می‌آورد که محیط را کثیف می‌کند. اگر لازم باشد دستگاه یکسره کار کند باید برای آن فکری کرد. مثلا کاغذ بگذارم و مرتب عوض کنم.

جوجه‌های یک روزه خرداد ۱۴۰۳
جوجه‌های یک روزه خرداد ۱۴۰۳

   جمعه به خودم استراحت دادم. برای هفتهٔ جدید قصد دارم سنگین کار کنم و به رکورد ۸ ساعت در روز کار مفید برسم. سابق بر این حداکثر به ۴ ساعت کار مفید میانگین رسیدم که چندان حرفه‌ای به نظر نمی‌رسید. حالا باید دوباره تلاش کنم به اوج برگردم. ولی جمعه روز بازی بود و عملا به Diablo II و Clash of Clans و مقداری هم Hamster Kombat گذشت. ولی عصر دیدم دیگر خیلی لوس شده. به خودم گفتم چطور است آخر هفته‌ها روی یادگیری پایتون کار کنم. یک ساعتی هم وقت گذاشتم و با اپ Mimo کار کردم که بدک نبود. ولی وقتی پیام داد که بیا نسخه پولی را امتحان کن با دیدن قیمت اشتراک ماهانه خیلی مودب برگشتم به نسخه رایگان و لعنت فرستادم به شرایط بد اقتصادی.

اشتراک پولی Mimo
اشتراک پولی Mimo

  همچنین قصد دارم دوباره ضبط ویدیو‌های کوتاه را شروع کنم. مدت زیادی است هیچ ویدیویی نداده‌ام و در وضعیتی درون‌گرایانه سیر می‌کردم. اولین ویدیو را هم پنج‌شنبه فرستادم. یک ویدیوی کوتاه که فقط گفته بودم با قصد جدی دوباره شروع می‌کنم و از مخاطبین درخواست کمک کرده بودم. ویدیوی ساده‌ای بود و مطمئن بودم بیشتر فکر کنم بهتر ضبطش می‌کنم ولی دیدم با همین کمال‌گرایی در حال نابود کردن فرصت‌ها هستم پس دست از سخت‌گیری برداشتم و همین ویدیو را که در زیر می‌بینید فرستادم.

   اکانت وبینار Clickmeeting را هم دوباره ثبت‌نام کردم. با چند نفر از دوستان شراکتی یک حساب خریدیم و حالا باید حتما از آن استفاده کنم. پارسال همین اکانت را داشتم ولی دریغ از برگزاری یک وبینار واقعی. ولی امسال قضیه باید فرق کند. و الا دوباره همان می‌شود که پارسال بود.

پست‌های دیگر وبلاگ:

دوست دختر سگ

دوست دختر سگ

از قدیم هم گفته‌اند کسی که اخلاقش مثل سگ است را زن بدهید خوب می‌شود. ما هم امتحان کردیم و درست جواب داد.

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Skip to content