دیروز از صبح برنامهٔ کاری داشتم. رساندن همسرجان به کلاس و رفتن به ویلا قسمت اول ماجرا بود. بنا بود با ۷۰ بلوکه سیمانی که خریده بودم، لانهای مناسب برای سگ درست کنم. اولین اتفاق ناخوشایند هم حضور گنجشکها در قفس مرغ و کبوتر بود. هر چه نگاه کردم مشخص نبود از کجا وارد شدهاند. خودشان هم نمیتوانستد بیرون بروند. پس چطوری وارد شده بودند؟
درست کردن قفس تقریبا دو ساعت طول کشید. شاید چون دست تنها بودم و همه کارها را بدون کمک گرفتن از ابزار خاصی انجام دادم، اینقدر طول کشید. نتیجه بدک نبود. یک ردیف بلوکه برای کف، یک لاستیک کامیونی و پتو و دیوارهها و سقف بلوکهای. به نظرم یک پلاستیککشی کم دارد که در صورت بارندگی داخل لانه خیس نشود. تصویر را برای دامپزشک کلینیک فرستادم.
حجم کار سنگین بود و وقتی تمام شد و وقتی برگشتم، در جاده متوجه شدم موبایل را جا گذاشتهام. مجبور شدم از اولین دوربرگردان برگردم و عملا حدود ساعت ۱۳ رسیدم خانه. خسته و کوفته و مانده. البته راضی بودم و به هدفی که محقق شد میارزید.
یک مطلب عجیب که امروز در توییتر یاد گرفتم و کاملا برعکس فکر میکردم در مورد خلاقیت بود. میگفت اگر میخواهید یوتیوبر بشوید خلاقیت رو بگذارید کنار و در ابتدا تا ۱۰۰ ویدیوی اول روی زیاد تولید کردن متمرکز بشوید. این طوری کمکم اشتباهات را پیدا میکنید و نظر مخاطب رو میفهمید و کیفیت بهتر میشود. حتی در ابتدا کیفیت نور و این چیزها هم مهم نیست. لازم نیست طوفانی شروع کنید و از این نکات جالب. برای من که مرض کمالگرایی دارم واقعا آموزنده بود.
نشستم پای ویرایش فایل پاورپوینت با عنوان پیچ دک که باید برای دو هفتهٔ دیگر آماده کنم. مشکل اساسی فعلا بهبود دادن گرافیک کار است که منتور گفت خیلی ضعیف است. کمی از ابزارهای هوش مصنوعی دارم کمک میگیرم. ابزارهایی که با یک دستور عکس میسازند و با کمی تلاش میتوان عکس را به خوبی ویرایش کرد. فعلا Microsoft Edge امکانات تولید عکس راحتتری به رایگان به من داده. دستورالعمل را بهتر درک میکند و نسخه کاربردیتری از دیگر سازندهها در اولین تلاش تحویل میدهد. این هم نمونه کاری که دیروز زدم.
غیر از اصلاح فایل ارائه، پیشنهاد منتور این بود که از محصول حتما یک ویدیو آماده کنیم. وقتی حداقل محصول قابلقبول (MVP) داریم، نداشتن یک ویدیو و تأکید بر موجود بودن محصول یک ضعف جدی در ارائه است.
البته Designer که در پاورپوینت فعال شده هم خیلی خوبه و اسلایدها را خیلی حرفهایتر از چیزی که من بلد باشم یا حوصلهاش را داشته باشم، طراحی میکند. گر چه گاهی هم لج میکند و مجبورت میکند اسلاید را از نو بسازی تا فعال شود.
امروز که جمعه است، قرار است کار نکنم. بیشتر با خانواده باشم و کارهای عقبافتاده را انجام بدهم. ببینم چه میکنم. تنها چیزی که برنامهها را به هم زد، سرد شدن هوا بود که امکان بیرون رفتن و برنامهریزی برای خارج شهر را از من گرفت.